فرهاد رحمانی نیا

فرهاد رحمانی نیا

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: استاد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه گیلان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۰۰ مورد.
۱.

مقایسه اثر تمرینات مقاومتی حجم آلمانی تعدیل شده، شدید و غیر خطی بر برخی شاخص های بیوشیمیایی، آنتروپومتریکی و عملکردی مرتبط با قدرت عضلانی در مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی حجم تمرین شدت تمرین هایپرتروفی عضلانی قدرت عضلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 106 تعداد دانلود : 58
زمینه و هدف : تمرین مقاومتی (RT) نقش مهمی در افزایش حجم و قدرت عضلانی دارد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثر تمرین مقاومتی حجم آلمانی تعدیل شده (MGVRT)، تمرین مقاومتی شدید (HIRT) و تمرین مقاومتی غیر خطی (NLRT) بر سطوح سرمی میوستاتین (Mstn) ، فولیستاتین (FLS) و عامل هسته ای کاپا B (N F-κB) و حجم و قدرت عضلانی در مردان ورزشکار انجام شد. روش تحقیق : تعداد 40 مرد جوان رشته بدنسازی به طور تصادفی در گروه های مساوی شامل MGVRT، HIRT، NLRT و کنترل قرار گرفتند. پروتکل های تمرینی به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) انجام شدند. متغیرهای بیوشیمیایی منتخب و حجم و قدرت عضلانی، قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری شد. آزمون های تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری، کروسکال-والیس و یو من- ویتنی جهت تحلیل های آماری در سطح معنی داری 05/0 ≥p مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها : سطوح سرمی Mstn و FLS در هر سه گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل به ترتیب کاهش و افزایش معنی داری یافت. هم چنین، سطح N F-κB در گروه های MGVRT وHIRT به طور معنی داری از گروه NLRT و کنترل پایین تر بود. علاوه بر این، محیط بازو و ران و قدرت عضلانی در حرکات پرس سینه و اسکوات در هر سه گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل، به طور معنی داری افزایش یافت؛ به گونه ای که افزایش محیط بازو در گروه MGVRT در مقایسه با گروه های HIRT و NLRT و قدرت عضلانی در گروه HIRT در مقایسه با گروه های MGVRT و NLRT؛ به طور معنی داری بیشتر بود. نتیجه گیری : هر سه پروتکل RT به بهبود شاخص های بیوشیمیایی، آنتروپومتریکی و عملکردی در مردان ورزشکار منجر شد، اما پروتکل های MGVRT و HIRT به ترتیب افزایش بیشتری در هایپرتروفی و حداکثر قدرت عضلانی در پی داشت. با این وجود به مطالعات بیشتر در زمینه ارتباط پروتکل های RT، با حجم و قدرت عضلانی و شاخص های بیوشیمیایی مرتبط با آن ها، مورد نیاز است. 
۲.

تاثیر تمرین هوازی و مکمل پروبیوتیک بر سطوح گلوکز خون و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله اسکلتی رت های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 508 تعداد دانلود : 652
زمینه و هدف : افزایش قند خون در شرایط دیابتی می تواند باعث آپوپتوزیس، از طریق مسیر میتوکندری و با افزایش بیان پروتئین مرگ سلولی شود. پروبیوتیک ها میکروارگانیسم های زنده ای هستند که مزایای سلامتی را به میزبان اعطا می کنند و دارای اثرات ضد دیابت و آنتی اکسیدان هستند. همچنین، برخی شواهد نشان می دهد که ورزش می تواند بر مسیرهای سیگنالینگ آپوپتوزیس عضله اسکلتی تأثیر بگذارد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر تمرین هوازی و مکمل پروبیوتیک بر سطوح گلوکز خون و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله نعلی رت های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بود. ر وش تحقیق : تعداد40 سر رت صحرایی نر نژاد ویستار (وزن: 270-250 گرم؛ سن: هشت هفته) به طور تصادفی به پنج گروه کنترل سالم (N)، کنترل دیابتی (CD)، دیابتی + مکمل پروبیوتیک (SCD)، دیابتی + تمرین (TD) و دیابتی + تمرین + مکمل پروبیوتیک (STD) تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (45 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) انجام شد. برنامه تمرین هوازی شامل 30 دقیقه دویدن روی نوارگردان با شدت 60 تا 65 درصد سرعت بیشینه، پنج روز در هفته و به مدت پنج هفته بود. هر رت دو گرم پروبیوتیک به صورت محلول در آب آشامیدنی دریافت کرد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها تشریح و عضله نعلی برای ارزیابی بیان ژن کاسپاز-3 (با روش Real Time PCR) و نمونه گیری خون برای ارزیابی گلوکز پلاسما (با روش گلوکز اکسیداز) جمع آوری انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری با آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنی داری p≤0/05 انجام شد. یافته ها : سطوح گلوکز خون در گروه دیابتی + تمرین + مکمل نسبت به سایر گروه ها، کاهش معنی داری داشت (008/0=p) از طرف دیگر، بیان ژن کاسپاز-3 در گروه دیابتی + تمرین، و گروه دیابتی + تمرین + مکمل کاهش معنی داری پیدا کرد (01/0=p). نتیجه گیری : تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل پروبیوتیک، احتمالا با تنظیم و کاهش قند خون، از آپوپتوزیس عضله اسکلتی در شرایط دیابت جلوگیری می نماید.
۳.

اثر سه ماه تمرین هوازی غیرنظارت شده و رژیم غذایی کم کالری بر شاخص های هورمونی، متابولیکی و آنتروپومتریکی زنان نابارور دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی ذخیره تخمدان رژیم غذایی هایپرآندروژنیسم هورمون آنتی مولرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 712 تعداد دانلود : 104
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سه ماه مداخلات سبک زندگی شامل تمرین هوازی غیرنظارت شده با شدت متوسط و رژیم غذایی کم کالری بر شاخص های هورمونی، متابولیکی و آنتروپومتریکی زنان نابارور دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) انجام گرفت. روش این پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و رویکرد کاربردی بود. از بین زنان نابارور مبتلا به PCOS مراجعه کننده به بیمارستان آرش تهران، 20 نفر (سن 5/2±9/27 سال، وزن 05/8±36/81 کیلوگرم و شاخص توده بدن 97/1±27/30 کیلوگرم بر متر مربع)، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی و رژیم غذایی براساس مشخصات فردی آزمودنی های گروه تجربی تجویز شد. شاخص های هورمونی، متابولیکی و آنتروپومتریکی آزمودنی ها پیش و پس از سه ماه اندازه گیری شد. مقایسه درون گروهی با آزمون t همبسته و مقایسه بین گروهی با آزمون آنکوا در نرم افزار SPSS صورت گرفت (05/0P<). در گروه تجربی کاهش معنا دار هورمون آنتی مولرین (016/0=P) و تستوسترون تام (000/0=P) مشاهده شد. همچنین وزن، BMI، WC، WHR (000/0=P)، فشار خون سیستولی (003/0=P)، گلوکز خون ناشتا (019/0=P)، TG (000/0=P) و LDL (035/0=P) کاهش معنا دار و HDL (002/0=P) افزایش معنا داری یافت. بنابراین، پیشنهاد می شود این گونه مداخلات پیش از شروع یا همزمان با درمان پزشکی، برای زنان نابارور دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به PCOS تجویز شود.  
۴.

اثر شدت های مختلف فعالیت حاد و مزمن هوازی بر مسیر پیام رسان اینفالامازومNLRP3 ، TLR4 و سطوح سایتوکاین های التهابی در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 292 تعداد دانلود : 29
زمینه و هدف : نتایج مطالعات نشان می دهد که شدت و حجم فعالیت ورزشی هوازی بر سیستم ایمنی پاسخ های متفاوتی دارد. هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر حاد و مزمن تمرینات هوازی با شدت متوسط و بالا بر مسیر پیام رسان اینفالامازوم NLRP3، گیرنده شبه گذرگاهی 4 (TLR4) و سطوح سایتوکاین های التهابی در مردان جوان بود. روش تحقیق : تعداد 60 نفر به طور تصادفی (بر اساس پیشینه تحقیق) به دو گروه تمرین ( هر گروه 20 نفر) و در گروه کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. پروتکل های تمرینی برای گروه تمرین متوسط از شدت 50 درصد ضربان قلب بیشینه شروع و با افزایش تدریجی با شدت 70 درصد ضربان قلب بیشینه به اتمام رسید. برای گروه ب ا ش دت ب الا نیز تمرین با شدت 70 درصد شروع و با شدت 90 درصد ضربان قلب بیشینه به اتمام رسید. با استفاده از روش Real time-Pcr  بیان ژن های NLRP3 وTLR4  و با روش الایزا سطوح سرمیIL-1β  و  IL-18 اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد و سطح معنی داری آزمون ها 0/05>p در نظر گرفته شد. یافت ه ها : نتای ج نشان داد که تمرین حاد تک جلسه ای ه وازی با شدت متوسط تاثی ر معنی داری بر بیان ژن های TLR4 (p=0/80) و NLRP3 (p=0/20) و سطوح سرمی IL-1β (p=0/15) و IL-18 (p=0/25) ندارد؛ در حالی که تمرین حاد با شدت بالا با افزای ش معن ی دار سطوح  IL-1β و IL-18 و بیان ژن های NLRP3 وTLR4  هم راه است (0/01<p). همچنین تمرینات مزمن هوازی با شدت متوسط باعث کاهش معنی دار بیان ژن های NLRP3 وTLR4  و سطوح IL-1β  و  IL-18 شد (0/001<p) و ب ر عکس، تمرین مزمن با شدت بالا، افزایش معنی دار  در بیان ژن های TLR4 و  NLRP3 و سطوح IL-1β و  IL-18  را ب ه هم راه داش ت (0/0001<p). نتیجه گیری : احتمالاً فعالیت مزمن هوازی با شدت متوسط می تواند در تنظیم کاهشی مسیر اینفالامازوم و التهاب موثر باشد، در صورتی که فعالیت حاد هوازی با شدت های مختلف، تاثیری بر کاهش مسیرهای التهابی ندارد.
۵.

Effects of Aerobic Exercises on Patients With Coronary Artery Disease(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Adrenergic beta-Antagonists Aerobic training Blood Glucose coronary artery disease lipoproteins

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 136 تعداد دانلود : 566
Introduction: Prescribing the Adrenergic beta-Antagonists is very common in treating cardiovascular diseases. The aim of this study was to compare the effects of aerobic training in patients with coronary artery disease, prescribed two different types of beta-blockers (selective and non- selective) on the patient's lipid profile (Lipoproteins) and FBS (Blood Glucose). Materials and Methods : Sixty patients with coronary artery disease, aged 45-65 years, were compared in two groups of selective (n=36) and non-selective (n=24) users of beta-blockers. The training program consisted of 8 weeks of aerobic exercise on the treadmill (3 sessions per week, about 50 minutes per session, with an intensity of 40% to 60% of the heart rate reserve). Each study patient’s lipid profile and FBS level were obtained before the onset of the study and after the end of the intervention. The collected data were analyzed using repeated-measures Analysis of Variance (ANOVA). Results: In the selective group, lipid profile and FBS did not significantly change. In the non-selective group, FBS and triglyceride levels were significantly reduced after the intervention; however, HDL, LDL, and total cholesterol levels were not significantly changed (P>0.05). Conclusion: The results of this study showed that aerobic training in patients with CAD who used non-selective beta-blockers has more positive effects.
۶.

تأثیر شدت تمرین ورزشی بر ساختار و عملکرد بطن چپ رت های مبتلا به آنفارکتوس میوکارد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنفارکتوس میوکارد شدت تمرین ورزشی کسر تزریقی کسر کوتاه شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 980 تعداد دانلود : 337
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر شدت تمرین ورزشی بر ساختار و عملکرد بطن چپ در رت های مبتلا به MI بود. به این منظور، ابتدا رت های نر نژاد ویستار تحت عمل جراحی بستن شریان LAD قرار گرفتند و سپس توسط اکوکاردیوگرافی ایجاد MI تأیید شد. چهار هفته پس از جراحی، رت های مبتلا به MI به صورت تصادفی در گروه های تمرین ورزشی با شدت های کم (LIT)، متوسط (MIT)، بالا (HIT) و شم (Sham) به اضافه گروه کنترل سالم (Con) قرار گرفتند و برنامه های تمرین ورزشی را به مدت شش هفته و پنج جلسه در هفته اجرا کردند. نتایج آزمون ANOVA یک طرفه نشان داد؛ بین گروه ها در مقادیر کسر تزریقی (EF)، کسر کوتاه شدگی (FS)، قطر پایان دیاستولی بطن چپ (LVIDd) و  پایان سیستولی بطن چپ (LVIDs) تفاوت معناداری وجود دارد ( P ≤ 0.05). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد؛ EF در هر سه گروه تمرین ورزشی و FS در گروه های MIT و HIT در مقایسه با گروه Sham افزایش معناداری داشته اند، اما مقادیر آنها در گروه های مبتلا به MI در مقایسه با گروه Con به شکل معناداری کمتر بود(05/0 P ≤). مقادیر LVIDd  در گروه HIT در مقایسه با گروه های Con، Sham و MIT و در گروه LIT در مقایسه با گروه Con افزایش معناداری داشت. همچنین، مقادیر LVIDs در گروه های مبتلا به MI در مقایسه با گروه کنترل(Con) به شکل معناداری افزایش یافت (05/0 P ≤). در نتیجه، تمرین ورزشی صرف نظر از شدت، ساختار و عملکرد بطن چپ را بهبود می بخشد، اما به نظر می رسد افزایش شدت تمرین ورزشی تأثیر بارزتری بر عملکرد بطن چپ در رت های مبتلا به MI دارد.
۷.

اثر مکمل دهی ترکیبی کراتین، گلوتامین و تورین بر پاسخ شاخص های آسیب عضلانی و کبدی ناشی از فعالیت ورزشی تناوبی شدید در مردان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 389 تعداد دانلود : 650
زمینه و هدف : مکمل ورزشی CGT ترکیبی از سه ماده ی کراتین، گلوتامین و تورین می باشد که به ترتیب 50، 30 و 20 درصد محتوای کل مکمل را تشکیل می دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مکمل دهی ترکیبی کراتین، گلوتامین و تورین بر پاسخ شاخص های آسیب عضلانی و کبدی ناشی از فعالیت ورزشی تناوبی شدید در مردان تمرین کرده بود. روش تحقیق : 19 نفر مرد تمرین کرده (سن 73/0±28/22 سال، نمایه توده بدن 66/1±35/22 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی بدن 93/2±87/8) به صورت تصادفی به دو گروه مصرف مکمل (9 نفر) و دارونما (10 نفر) تقسیم شدند. گروه مکمل به مدت 2 هفته مکمل CGT را به مقدار 12 گرم در روز و گروه دارونما به همان میزان پودر نشاسته مصرف کرد. هر 2 گروه در مرحله قبل و بعد از مکمل گیری پروتکل فعالیت ورزشی تناوبی شدید (HIIE) را انجام دادند. نمونه های خونی در 6 مرحله گرفته شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی و سطح معنی داری 05/0>pمورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها : تحلیل داده ها نشان داد که سطوح کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز بلافاصه و دو ساعت پس از فعالیت ورزشی منتخب، در هر دو گروه مکمل و دارونما افزایش معنی داری داشته (05/0>p)، ولی سطوح آلانین آمینو ترانسفراز و آسپارتات آمینو ترانسفراز تغییر معنی داری نداشته است (05/0<p). مصرف مکمل CGT باعث کاهش معنی دار پاسخ کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز به HIIE در زمان های بلافاصه و 2 ساعت پس از فعالیت شد (05/0> p). با این حال، مصرف مکمل CGT تاثیر معنی داری بر تغییرات آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز بلافاصله و 2 ساعت پس از HIIE نداشت (05/0<p). نتیجه گیری : به طور کلی نتایج نشان داد که مکمل دهی کوتاه مدت CGT از آسیب عضلانی ناشی از فعالیت ورزشی شدید جلوگیری می کند.
۸.

آثار تمرین هوازی و بی تمرینی پس از آن بر شاخص مقاومت به انسولین، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدن مردان دارای اضافه وزن نیروی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 221 تعداد دانلود : 960
زمینه و هدف: با وجود اهمیت آمادگی جسمانی مطلوب برای افراد نظامی و انتظامی، نشان داده شده است که چاقی و افزایش وزن در نیروهای نظامی و انتظامی رو به گسترش است. هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین هوازی و بی تمرینی بر شاخص مقاومت به انسولین، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی مردان دارای اضافه وزن نیروی انتظامی بود. روش تحقیق: تعداد 40 نفر از مردان نیروی انتظامی دارای اضافه وزن با میانگین سنی6/3±29/8 سال،  قد 6±175/5 سانتی متر، وزن 6/2±87/42 کیلوگرم و شاخص توده بدن 4/4±28/55؛ به صورت هدفمند در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه 20 نفری شامل گروه تمرینات هوازی و یک گروه شاهد تقسیم گردیدند. برنامه تمرینی هوازی مشتمل بر دویدن مداوم با روند ثابت به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته، با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب، به مدت 20 دقیقه در هر جلسه و افزایش یک دقیقه ای به زمان تمرین در هر جلسه؛ اجرا شد. پس از انجام پروتکل تمرینات هوازی توسط گروه تجربی و آزمون گیری برای بار دوم، آزمودنی ها به مدت 6 هفته در شرایط بی تمرینی قرار گرفتند. بعد از 6 هفته بی تمرینی، تمامی آزمون ها تکرار شدند. برای مطالعه اثر درون گروهی و بین گروهی، از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح 0/05≥p استفاده شد. یافته ها: اجرای 8 هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنی دار مقاومت به انسولین (0/003=p)، درصد چربی (0/001=p)، شاخص توده بدن (0/004=p)، و بهبودی نیمرخ لیپیدی (0/05>p) شد؛ اما پس از 6 هفته بی تمرینی، تمامی سازگاری های ایجاد شده حالت اولیه قبل از تمرین برگشت. نتیجه گیری: تمرین هوازی مداوم و منظم می تواند در بهبود عوامل خطرزای قلبی – عروقی در نیروهای انتظامی موثر باشد، در حالی که با بی تمرینی، این آثار مثبت از بین می رود.
۹.

رابطه شاخص توده بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیرورزشکار شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص توده بدنی نارضایتی از شکل بدن دختران دانش آموز فعالیت بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 190 تعداد دانلود : 632
امروزه، یکی از مشکلات جدی در اقشار مختلف جامعه به ویژه در گروه سنی نوجوان، فرهنگ حفظ ترکیب و فرم بدن است. اگر واکنش فرد نسبت به ابعاد بدنش همراه با رضایتمندی نباشد، نارضایتی از شکل بدن ایجاد می شود. شاخص توده بدنی یکی از مناسب ترین معیارهای سلامتی است که برای تعیین وضعیت توده بدنی به کار می رود که به نظر می رسد با تصور شخص از ترکیب بدنی همسو نیست. هدف این مطالعه، بررسی رابطه شاخص توده بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیرورزشکار بود. آزمودنی ها 185 نفر ورزشکار و 901 نفر غیرورزشکار 17-15 سال بودند. میانگین وزن به ترتیب در گروه ورزشکار 03/9 ± 32/57 و غیرورزشکار 37/9 ± 41/57 کیلوگرم و متوسط شاخص توده بدنی به ترتیب 32/3 ± 62/21 و 68/3 ± 8/21 کیلوگرم بر مترمربع بود. برای جمع آوری اطلاعات از فرم رضایت نامه، پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناسی، سابقه ورزشی و مقیاس تصویری شکل بدن استفاده شد. نتایج نشان داد که در میزان نارضایتی از شکل بدن اختلاف معناداری دربین ورزشکاران و غیرورزشکاران وجود داشت که در سطح معناداری ۰۳۳/۰، غیرورزشکاران به طور قابل ملاحظه ای از بدن های خود ناراضی تر بودند. همچنین، همبستگی بین نارضایتی از شکل بدن و فشار اجتماعی برای تغییر وزن در گروه غیرورزشکار برابر با ۴۸۷/۰ و بین ورزشکاران برابر با ۳۹۵/۰ بود. این پژوهش نشان می دهد که غیرورزشکاران بیشتر از ورزشکاران درمعرض خطر نارضایتی از شکل بدن هستند و عوامل مؤثر در بروز این نارضایتی در افراد ورزشکار و غیرورزشکار متفاوت است.
۱۰.

تأثیر رژیم غذایی پرچرب غیر اشباع و تمرین هوازی بر سطوح سرمی ایزوفرم های منتخب آدیپونکتین، مقاومت به انسولین و نیم رخ لیپیدی در موش های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین مقاومت به انسولین تمرین هوازی رژیم پرچرب غیر اشباع نیم رخ لیپیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 368 تعداد دانلود : 953
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 10 هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی پرچرب غیراشباع بر سطوح سرمی آدیپونکتین در موش های نر چاق می باشد. نمونه برداری خونی از 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار(با میانگین وزن 5±195 گرم و سن 8 هفته) پس از ناشتایی شبانه در هفته های اول، 18 و 28 صورت گرفت. پس از نمونه-برداری پایه،40 سر موش باقیمانده بطور تصادفی به گروه کنترل(16 سر) و رژیم غذایی پرچرب(24 سر) تقسیم شدند. پس از 18 هفته گروه پرچرب به زیرگروه های ورزشی و رژیم پرچرب تقسیم شد. گروه ورزشی به مدت 10 هفته(5 جلسه در هفته)، تمرین هوازی با شدت معادلVo2max 75-70% انجام داد. غلظت های سرمی آدیپونکتین تام و HMW و همچنین متغیرهای نیم رخ لیپیدی و شاخص های گلیسمیک اندازه گیری شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که تمرین هوازی تحت رژیم پرچرب در مقایسه با غذای پرچرب موجب افزایش معنی دار سطوح سرمی آدیپونکتین تام گردید(01/0>P). همچنین تمام شاخص های گلیسمیک، کلسترول تام، LDL-C و تری گلیسیرید در گروه تمرین هوازی در مقایسه با غذای پرچرب کاهش یافت(05/0>P). این مطالعه نشان داد که تمرینات هوازی حتی در زمان مصرف غذای پرچرب غیراشباع می تواند سطوح سرمی آدیپونکتین تام را در موش های چاق افزایش و همسو با آن موجب بهبود نیم رخ لیپیدی و متابولیکی شود.
۱۱.

اثر هشت هفته تمرین هوازی بر میزان اشتها، کالری دریافتی و رفتار تغذیه ای زنان غیر فعال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضافه وزن تمرین استقامتی اشتها انرژی دریافتی رفتار تغذیه ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 29 تعداد دانلود : 476
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر میزان اشتها، کالری دریافتی و رفتار تغذیه ای زنان غیرفعال دارای اضافه وزن بود. بدین منظور، 30 دانشجوی دارای اضافه وزن به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (با میانگین سنی 67/3 ± 73/22 سال، قد 65/6 ± 5/165 سانتی متر، وزن 03/10 ± 48/74 کیلوگرم و نمایه توده بدن 47/2 ± 50/27) و کنترل (با میانگین سنی 51/2 ± 91/22 سال، قد 55/3 ± 73/163 سانتی متر، وزن 15/8 ± 83/74 کیلوگرم و نمایه توده بدن 75/2 ± 20/28) تقسیم گردیدند. ابتدا، آزمودنی ها پرسش نامه رفتار تغذیه ای، بسامد غذایی و میزان اشتها را تکمیل نمودند و ویژگی های آنتروپومتریک آن ها اندازه گیری گردید. قابل ذکر است که گروه تمرین به مدت هشت هفته در برنامه تمرین هوازی با شدت متوسط شرکت کرد و گروه کنترل در این مدت زندگی روزمره خود را ادامه داد . 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، آزمودنی ها مجدداً پرسش نامه های مذکور را تکمیل نمودند و ویژگی های آنتروپومتریک آن ها اندازه گیری گشت. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تی وابسته و مستقل نشان می دهد که تمرین سبب کاهش معنا دار ( 0.01 > P ) انرژی دریافتی در گروه تمرین، همراه با کاهش معنا دار مصرف چربی ( 0.01 > P ) و کربوهیدرات ( 0.05 > P ) شده است؛ درحالی که تغییرات انرژی دریافتی بین دو گروه تفاوت معنا داری را نشان نمی دهد ( 0.05 < P ). علاوه براین، هیچ گونه تغییری در میزان اشتها در گروه ها مشاهده نمی شود ( 0.05 < P ). یافته ها بیانگر این است که هشت هفته تمرین هوازی با شدت متوسط منجر به کاهش انرژی دریافتی و میزان کربوهیدرات و چربی مصرفی در گروه تمرین می شود، اما این تغییرات به اندازه ای نیست که تفاوتی با گروه کنترل داشته باشد؛ از این رو، به نظر می رسد که ارائه برنامه غذایی یا آموزش تغذیه ای همراه با برنامه ورزشی می تواند نتایج مؤثرتری را در پی داشته باشد.
۱۲.

آثار هشت هفته تمرین تناوبی بر سطح لاکتات (La) و فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز (LDH) خون موش های صحرایی نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موش صحرایی تمرین تناوبی آنزیم لاکتات دهیدروژناز (LDH) لاکتات (La)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 407 تعداد دانلود : 720
هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین تناوبی بر سطح لاکتات و فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز خون موش های صحرایی بود. 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین سن و وزن به ترتیب 3 ماه و 14± 224 گرم) تهیه شده و سپس، به طور تصادفی به دو گروه شاهد (10 = n) و تجربی (10 = n) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل 4 دقیقه دویدن روی نوار گردان و 2 دقیقه استراحت فعال در 10 مرحله تمرینی روی گروه تجربی اجرا شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی بعد از ناشتایی شبانه، موش ها با ترکیبی از کتامین و زایلازین بیهوش شدند. برای اندازه گیری لاکتات و فعالیت آنزیم LDH، خون گیری از قلب حیوان انجام گرفت. اطلاعات با استفاده از شاخص های پراکندگی میانگین و انحراف معیار (SE ±M) و آزمون t مستقل تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در سطح لاکتات خون دو گروه وجود نداشت، ولی در میزان فعالیت آنزیم LDH، تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی و شاهد مشاهده شد (05/0P <). این نتایج نشان می دهد، تمرین تناوبی به پاکسازی لاکتات منجر می شود. پایش لاکتات، موجب حفظ گلیکوژن عضلات شده و از تجمع +H که همراه با لاکتات تولید می شود، جلوگیری می کند.
۱۳.

اثر دو شدت تمرین هوازی بر سطوح لیپوکالین-2، اینترلوکین-1 بتا و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی التهاب شدت تمرینات هوازی لیپوکالین-2 اینترلوکین-1 بتا و مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 606 تعداد دانلود : 827
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر دو شدت تمرین هوازی بر تغییرات لیپوکالین-2، اینترلوکین-1 بتا و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) روی 27 مرد چاق غیرفعال (سن = 5 ± 9/43 سال، شاخص توده بدن = 5/1 ± 8/31 (kg/m2) و VO2max = 8/1±8/31 ml/kg/min) انجام شد. آزمودنی ها به طور تصادفی به سه گروه مساوی شدت متوسط، شدت بالا و بی تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرین در یک برنامه دویدن روی نوارگردان (12 هفته، هفته ای 3 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه) شرکت کردند. شدت تمرین برای گروه اول برابر با 55-45 و برای گروه دوم برابر با 75-65 درصد VO2max بود. نتایج آزمون ANOVA نشان داد 12 هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنی داری در مقادیر لیپوکالین-2 سرُم (از 2/11±1/53 به 1/8±5/43 g/Lµ) آزمودنی های گروه شدت بالا شده بود (05/0p<) و این کاهش، نسبت به گروه های شدت متوسط (از 3/10±2/52 به 5/8±5/47 g/Lµ) و بی تمرین (از 7/9±1/54 به 9/11±2/53 g/Lµ) معنی دار بود (05/0p<). تمرین هوازی کاهش معنی داری را در مقادیر اینترلوکین-1 بتا گروه های شدت بالا (از 315±51/1721 به 218±85/1429 pg/mL) و شدت متوسط (از 289±26/1684 به 302±12/1344 pg/mL) ایجاد کرده بود (05/0p<). در میزان کاهش، بین دو گروه تفاوت معنی داری دیده نشد؛ اما نسبت به گروه بی تمرین (از 254±65/1701 به 272±82/1711 pg/mL) به طور معنی داری کمتر بود (05/0p<). شاخص مقاومت به انسولین نیز در دو گروه شدت متوسط (از 8/0±01/3 به 8/0±61/2) و شدت بالا (از 9/0±87/2 به 6/0±84/1) به طور معنی داری کاهش یافته بود (05/0p<) و نسبت به گروه بی تمرین (از 7/0±95/2 به 9/0±11/3) نیز اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0p<). به طور کلی، این یافته ها پیشنهاد می کند برای کاهش مقادیر لیپوکالین-2 نسبت به اینترلوکین-1 بتا و شاخص مقاومت به انسولین، احتمالاً به تمرین با شدت بالاتری از 55-45 درصد VO2max نیاز است.
۱۴.

تاثیر مصرف حاد کافئین بر قدرت و استقامت عضلانی بازیکنان فوتبال مرد آماتور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 520 تعداد دانلود : 385
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مصرف کافئین بر قدرت و استقامت عضلانی بازیکنان فوتبال مرد آماتور بود. روش تحقیق : روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری آن کلیه باز کینان تیم های لیگ های فوتبال رده بزرگسالان شهرستان ساوه در سال 1391 بودند که از بین آن ها 48 نفر با میانگین شاخص توده بدنی 36/ 0±23/8 کیلوگرم/متر مربع، وزن 22/ 1± 1/ 76 کیلوگرم، قد 89/ 0± 5/ 178 سانتی متر، و سن 49/ 0± 8/ 24 سال، انتخاب شده و به روش تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. پس از اندازه گیری BMI شرکت کنندگان، ارزیابی قدرت با آزمون حداکثر یک تکرار بیشینه ( 1RM ) در حرکت پرس پا و ارزیابی استقامت عضلانی با آزمون تعداد تکرار در حرکت پرس پا با شدت 80 درصد 1RM صورت گرفت. 72 ساعت بعد، گروه تجربی مقدار 5 میلی گرم/ کیلوگرم وزن بدن کافئین و گروه کنترل دارونما (آرد) دریافت کردند. یک ساعت پس از مصرف مکمل، همان آزمون های قبلی تکرار شدند. با روش آماری t مستقل، اختاف های ایجاد شده در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت و سطح معنی داری 05/ p ˂0 در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قدرت (p <0/0001) و استقامت عضلانی ( 04/ p< 0 ) در گروه تجربی به طور معنی داری افزایش یافته است؛ اما در گروه  دارونما تغییر معنی داری ( 05/ p ˃0 ) مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که مصرف 5 میلی گرم/ کیلوگرم وزن بدن کافئین قدرت و استقامت عضلانی را در فوتبالیست های آماتور بهبود می بخشد.
۱۵.

مقایسه تاثیر 12 هفته مصرف ویتامینE و فعالیت بدنی منظم بر سطوح آنزیم های کبدی مبتلا به کبد چرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت بدنی ویتامین E کبد چرب غیرالکلی آمینوترانسفراز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : 877 تعداد دانلود : 391
پژوهش حاضر با هدف مقایسه آثار 12 هفته مصرف ویتامینE و فعالیت بدنی منظم برسطوح آنزیم های کبدی بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی به عمل آمد. بیست نفر افراد بالغ مبتلا به بیماری کبد چرب غیر الکلی با میانگین سنی 1/8±8/41سال در این پژوهش به طور داوطلبانه شرکت کردند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه ده نفره تقسیم شدند.گروه A شامل بیمارانی بود که روزانه دو عدد قرص ویتامین E، 400 میلی گرم صبح و شب به مدت 12 هفته دریافت می کردند و گروه B شامل بیمارانی بود که فعالیت بدنی برنامه ریزی شده و منظم انجام می دادند. آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلکالین فسفاتاز (ALP) سرم خونی و سونوگرافی کبد برای ارزیابی میزان چربی کبدی، قبل و بعد از مداخله درمانی مورد اندازه گیری قرار گرفت. در هر دو گروه درمانی مقادیر آنزیم های کبدی پس از درمان کاهش قابل توجهی نشان دادندP<0.05) )، اما تفاوت بین گروهی معناداری بین سطح آنزیم های کبدی دو گروه وجود نداشت (P>0.05). در سونوگرافی انجام شده پس از مداخله درمانی در هر دو گروه کاهش معناداری بین درجه چربی کبدی ملاحظه گردیدP<0.05) )، اگرچه در بین گروه های مورد بررسی تفاوت آماری معناداری وجود نداشت (P>0.05(. به نظر می رسد انجام فعالیت بدنی منظم بدون در نظر گرفتن نوع رژیم غذایی و یا کاهش وزن می تواند باعث کاهش آنزیم های کبدی و شواهد سونوگرافیک کبد چرب شود که با توجه به اثرات جانبی مصرف دراز مدت ویتامین E می تواند جایگزین مناسبی برای این دارو باشد.
۱۶.

اثر فعالیت مقاومتی بر شاخص های آسیب اکسایشی در کشتی گیران سالمند تمرین کرده رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمندی فعالیت مقاومتی پراکسیداسیون لیپید آسیب DNA

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 304 تعداد دانلود : 314
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر فعالیت مقاومتی بر پراکسیداسیون لیپید و آسیب DNA در کشتی گیران سالمند تمرین کرده رقابتی بود. 8 کشتی گیر سالمند (سن 98/1 ± 75/59 سال، قد 08/7 ± 25/172 سانتی متر، وزن 6/14 ± 76 کیلوگرم) و 7 سالمند غیرورزشکار (سن 9/1 ± 42/61 سال، قد 09/4 ± 14/173 سانتی متر، وزن 15/8 ± 71/79 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها برنامه تمرین مقاومتی را که شامل: پرس پا، پرس سینه، باز کردن زانو، کشیدن میله لت، خم کردن زانو، جلو بازو، ساق پا و پشت بازو بود را با 60 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) و 8 تا 12 تکرار انجام دادند. برای اندازه گیری شاخص های پراکسیداسیون لیپید (8-iso PGF2α) و آسیب DNA (8-OHdG)، نمونه های خونی در قبل، بعد و 24 ساعت پس از فعالیت جمع آوری شدند و با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای مقایسه بین گروه های ورزشکار و غیرورزشکار از آزمون t مستقل استفاده شد. پس از فعالیت مقاومتی افزایش معنی-داری در پراکسیداسیون لیپید (05/0>p) و آسیب DNA (05/0>p) در هر دو گروه مشاهده شد. در 24 ساعت پس از تمرین مقدار شاخص ها کاهش معنی داری نسبت به پیش از تمرین داشت و به سطوح اولیه بازگشت. سالمندان غیرورزشکار به طور معنی داری پراکسیداسیون لیپید (05/0>p) و آسیب DNA (05/0>p) بیشتری پس از فعالیت مقاومتی داشتند. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد فعالیت منظم و طولانی مدت کشتی منجر به بروز آسیب اکسایشی کمتری می شود و کشتی گیران سالمند فعال پس از فعالیت مقاومتی آسیب اکسایشی کمتری را تجربه می کنند.
۱۷.

اثر 8 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط بر سطوح اپلین پلاسما و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت نوع 2 تمرین هوازی مقاومت به انسولین اپلین پلاسما

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 605 تعداد دانلود : 456
مقدمه: عوامل میانجی بسیاری از جمله اپلین در روند اثرگذاری فعالیت های منظم هوازی بر اختلالات متابولیک و دیابت نوع 2 نقش دارند. در مطالعه حاضر اثر 8 هفته تمرینات هوازی بر سطوح اپلین پلاسما و شاخص مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بررسی شده است. روش شناسی: 18 زن مبتلا به دیابت نوع 2 با میانگین سنی 90/6 ± 61/53 سال به طور تصادفی در دو گروه تمرین (9n=) و کنترل (9n=) قرار گرفتند. تمرین ورزشی در گروه تمرین شامل دویدن و پیاده روی با شدت 70 -60 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه برای 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته اجرا شد. یافته ها: وزن بدن آزمودنی ها در گروه تمرین نسبت به پیش از تمرین، به طور معنی داری کاهش یافت (01/0>p). حداکثر اکسیژن مصرفی در گروه تمرین در مقایسه با پیش ازتمرین و گروه کنترل افزایش و سطوح اپلین پلاسما، انسولین خون و شاخص مقاومت به انسولین کاهش معنی داری را نشان داد (01/0>p). نتیجه گیری: تمرین ورزشی موجب بهبود وضعیت بیماران دیابتی در متغیرهای غلظت اپلین، مقاومت به انسولین، غلظت انسولین و بهبود عملکرد جسمانی می شود. به طور کلی به نظر می رسد تغییرات مشاهده شده در سطوح اپلین پلاسما و شاخص مقاومت به انسولین، احتمالاً به دلیل کاهش وزن و ماهیت ضد التهابی تمرینات هوازی بوده است.
۱۸.

تأثیر مکمل گلوتامین بر شدت درد ادراک شده و تغییرات سطح آنزیم کراتین کیناز متعاقب تمرینات برونگرا در مردان تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۹.

اثر شدت فعالیت هوازی بر انرژی دریافتی، اشتها و هورمون های تنظیم کننده انرژی در مردان جوان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشتها انرژی دریافتی هورمون های تنظیم کننده انرژی فعالیت ورزشی هوازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 395 تعداد دانلود : 753
تحقیق حاضر با هدف بررسی آثار فعالیت هوازی با شدت کم و زیاد بر انرژی دریافتی، اشتها و هورمون های تنظیم کننده انرژی انجام شد. شانزده مرد سالم غیر فعال (سن44/1 ±09/ 22 سال، قد 33/6±55/172 سانتیمتر، وزن 90/8±55/70 کیلوگرم، درصد چربی بدن 30/4±95/17) به صورت تصادفی به دو گروه فعالیت با شدت کم (55 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت 45 دقیقه) و فعالیت با شدت زیاد (75 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت 30 دقیقه) تقسیم شدند. آزمودنی ها به صورت تقاطعی متعادل، دو شرایط آزمایشی 5 روز کنترل (بدون فعالیت ورزشی) و 5 روز فعالیت را پشت سر گذاشتند. آزمودنی ها غذای مصرفی خود را در طول هر پنج روز وزن کرده و در برگه روزانه ثبت کردند. اشتهای آزمودنی ها هر روز صبح با مقیاس دیداری (VAS) ثبت شد. غلظت هورمون گرلین، لپتین، انسولین و گلوکز در صبح روز ششم در حالت ناشتا پس از شرایط کنترل و فعالیت اندازه گیری شد. تغییر معناداری در انرژی دریافتی مطلق، اشتها، غلظت هورمون گرلین و لپتین در هیچ یک از گروه ها مشاهده نشد (05/0P>)؛ اما انرژی دریافتی نسبی به طور معناداری در گروه با شدت کم کاهش یافت (018/0P=). همچنین کاهش معناداری در غلظت انسولین (041/0P=) و گلوکز (022/0P=) در گروه با شدت زیاد مشاهده شد. چنین می توان نتیجه گیری کرد که فعالیت هوازی با شدت کم در ایجاد تعادل منفی موثرتر از فعالیت هوازی با شدت زیاد عمل می کند. همچنین فعالیت هوازی با شدت زیاد در کاهش غلظت انسولین و گلوکز بهتر از فعالیت هوازی با شدت کم عمل می کند.
۲۰.

رابطه قدرت فشردن دست با برخی متغیرهای آنتروپومتریکی و مقایسه آن در مردان ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزشکار غیرورزشکار قدرت فشردن دست متغیرهای آنتروپومتریکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 912 تعداد دانلود : 980
تحقیقات نشان داده اند اندازه های آنتروپومتریکی و ابعاد دست ممکن است بر قدرت فشردن دست مؤثر باشند. مطالعه رابطه این ابعاد با قدرت فشردن دست می تواند پیش بینی کننده موفقیت ورزشکاران و شناخت افراد مستعد باشد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه قدرت فشردن دست با متغیرهای آنتروپومتریکی پایه، اندام فوقانی و بویژه دست در دانشجویان مرد ورزشکار و غیرورزشکار است. به این منظور، 200 آزمودنی مرد شامل 100 دانشجوی غیرورزشکار (سن: 13/2±14/21سال، قد: 46/5±98/174 سانتی متر، وزن: 47/10±6/68 کیلوگرم) و 100 دانشجوی ورزشکار (سن: 96/1±66/21سال، قد: 5/6±13/179 سانتی متر، وزن: 7/8±65/73 کیلوگرم) انتخاب شدند. قد، وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی بدن، طول بازو، طول ساعد، طول ساعد و دست، عرض آرنج، عرض مچ دست، عرض کف دست، محیط بازو، محیط ساعد، محیط مچ دست و متغیرهای آنتروپومتریکی ویژه دست شامل محدوده ها، طول ها و پیرامون انگشتان و قدرت فشردن دست در همه آزمودنی ها اندازه گیری شدند. داده هابا استفاده از آزمون های آماری tمستقل، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد (05/0p<) نتایج نشان داد قدرت فشردن دست در گروه ورزشکار تنها با وزن، شاخص توده بدن، درصدچربی بدن، طول بازو، محیط (بازو، ساعد، مچ دست) و طول انگشت پنجم رابطه معنی داری داشته است. در گروه غیرورزشکار نیز با وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی بدن، طول (بازو، ساعد، ساعد و دست)، محیط (بازو، ساعد، مچ دست)، عرض مچ دست، عرض کف دست، طول انگشت دوم، محدوده پنجم انگشتان رابطه معنی دار بوده است (05/0p<). این یافته ها نشان داد متغیرهای آنتروپومتریکی و همچنین فعالیت ورزشی بر قدرت فشردن دست تاثیرگذار هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان