سعید غیاثی ندوشن

سعید غیاثی ندوشن

مدرک تحصیلی: استادیار مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۹ مورد از کل ۴۹ مورد.
۴۱.

طراحی الگوی دانشگاه نوآور در چارچوب اکوسیستم نوآوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکوسیستم نوآوری دانشگاه نوآور علم و فناوری نوآوری خلاقیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۷۸
امروزه با توجه به تأکیدهای که روی توسعه پایدار و ارگانیک و پویایی اجزاء اکوسیستم نوآوری می شود و با توجه به اینکه همه نهادهای اکوسیستم نوآوری کشور در قالب یک پیکر، ملزم به همکاری و هماهنگی در راستای سوق دادن کشور در مسیر نوآوری، علم و فناوری هستند؛ وجود دانشگاه نوآور به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای اکوسیستم نوآوری حائز اهمیت است. با توجه به پیشرفت روزافزون تکنولوژی و تغییرات سریع محیطی، ازجمله ورود فناوری های مختلف و روزآمد به بازار و شکل گیری رقابت سخت بین عاملان اقتصادی مختلف، و در راستای توسعه و رشد اقتصادی، سازمان های مختلف و ازجمله دانشگاه ها، اگر بخواهند به رشد و توسعه و حیات خود به عنوان نقشی که در اکوسیستم نوآوری در راستای توسعه علم و فناوری و پاسخگویی به نیازمندی های جامعه دارند، پاسخ دهند، ملزم به انطباق هر چه بیشتر با محیط و تشویق کارکنان خود به نوآوری و خلاقیت و حرکت به سمت تبدیل شدن به یک دانشگاه نوآور هستند. پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی دانشگاه نوآور در چارچوب اکوسیستم نوآوری در ایران و تعیین اجزای اکوسیستم نوآوری و دانشگاه نوآور انجام گرفت. روش شناسی: روش شناسی پژوهش از نوع گراندد تئوری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران و اعضای هیئت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، مدیران و کارشناسان سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، مدیران و کارشناسان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی ایران، اعضای انجمن جمعیت صنعت و دانشگاه، کارشناسان، مدیران و اعضای هیئت علمی عضو دفاتر مرتبط با ارتباط دانشگاه و صنعت، نوآوری و فناوری در دانشگاه های فنی دولتی، دانشگاه آزاد و فرهنگیان و مرکز تحقیقات و سیاست های علمی کشور تشکیل می دادند. روش نمونه گیری هدفمند و تا دستیابی به حد اشباع نظری بود. مصاحبه شوندگان از طریق روش گلوله برفی انتخاب و مورد مصاحبه نیمه ساختمند قرار گرفتند. از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. یافته ها: مؤلفه های اکوسیستم نوآوری و دانشگاه نوآور از طریق تجزیه تحلیل نتایج از طریق هم توسط پژوهشگر کیفی و تحلیل محتوای متن مصاحبه ها و کدگذاری سه مرحله ایی بر اساس روش نظریه داده بنیاد(GT) و هم با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای10 ، تعیین و تبیین گردید. نتیجه گیری: درنهایت الگوی اکوسیستم نوآوری و دانشگاه نوآور طراحی و تحلیل مربوط به اثربخشی الگو آورده شد.
۴۲.

ارائه الگوی دانشگاه کارآفرین با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشگاه کارآفرین روش فراترکیب ویژگی ها الگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۱۰۳
پژوهش حاضر باهدف سنتز ادبیات گسترده در مورد دانشگاه کارآفرین صورت گرفته تا چارچوب جامع و یکپارچه ای از دانشگاه را در قالب پارادایم کارآفرینی ارائه نماید. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش کیفی فراترکیب[1] یا سنتز پژوهی انجام شده است. جامعه آماری، کلیه مطالعات انجام شده در بازه زمانی 1998-2017 می باشد، در این راستا 183 پژوهش در زمینه موضوع موردنظر ارزیابی و درنهایت 58 مقاله به صورت هدفمند انتخاب گردید و با تحلیل محتوا و ترکیب ادبیات مربوطه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی، درمجموع 94 کد 22 مفهوم، 9 مقوله کلیدی طی فرآیند جستجو و ترکیب نظام مند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت و اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید گردید. نتایج تحلیل نشان داد مهم ترین مقوله های کلیدی شناسایی شده شامل؛ استراتژی نوآورانه، رهبری کارآفرینانه، فعالیت های اقتصادی کارآفرینانه، فرهنگ کارآفرینانه، ساختار منعطف، سیاست های آموزشی- حمایتی، تأمین منابع، سازگاری با محیط نوآورانه و شبکه سازی است که در سه رده عوامل اصلی، زمینه ای و محیطی دسته بندی شدند و درنهایت پس از طی مراحل هفت گانه پژوهش الگوی جامع دانشگاه کارآفرین تدوین گردید. این پژوهش درک عمیق از ادبیات موجود در مورد دانشگاه کارآفرین را با سازماندهی عوامل مؤثر بر آن ارائه می دهد و می تواند در سیاست گذاری آموزش عالی جهت گذر از دانشگاه های تحقیقاتی به کارآفرین مورداستفاده قرار گیرد. [1] . Meta-synthesise
۴۳.

استقرار ناحیه نوآوری با هدف توسعه منطقه ای در رهیافت لنگرگاهی دانشگاه نسل چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۸۴
در سال های اخیر، نواحی نوآوری به عنوان محرک های اصلی توسعه منطقه ای، با توسعه زیادی همراه بوده اند. در چنین بافتاری، استقرار ناحیه نوآوری با محوریت دانشگاه، در بهترین فرم ساختاری، رفتاری و عملکردی خود که توانایی پاسخگویی به نیازهای ناحیه نوآوری با هدف توسعه منطقه ای را داشته باشد، به نگاهی چندجانبه، تعاملی و دقیق به اجزا و عناصر و شیوه های طراحی نیاز دارد. این مقاله سعی دارد تا نگرشی ریزبینانه را در خصوص فرایندهای شکل گیری ناحیه نوآوری با محوریت موسسه لنگرگاهی (دانشگاه) فراهم آورد. در این پژوهش 680 منبع در مرحله اول و 162 منبع در مرحله پایانی، در یک فرایند چهار مرحله ای مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهشی مورد استفاده از نوع مرور نظام مند و با در نظرگرفتن نگاه جهانی، ابعاد و افق های مختلف در یک مطالعه بین رشته ای است. نتایج پژوهش بیان می دارد که به منظور استقرار ناحیه نوآوری با هدف توسعه منطقه ای در رهیافت مدل لنگرگاهی دانشگاه نسل چهارم، 5 لایه مختلف زیر متصور می شود. 1- نهادی: هاله لنگرگاهی نسل چهارمی (شتابدهی و تسهیلگری)، 2-لایه اجتماعی-جامعه مبتنی بر فرهنگ، نوآوری و داده های باز 3- لایه زیرساختی و شهری 4- لایه جغرافیایی ناحیه نوآوری 5- موسسه لنگرگاهی (دانشگاه نسل چهارمی). این پژوهش همچنین به گسترده شدن افق دید پژوهشگران و متولیان اجرایی بوم سازگان نوآوری، مطالعات شهری، تجاری و دانشگاهی کمک می کند.  
۴۴.

الگویی برای دانشگاه سازگارشونده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیچیدگی در آموزش عالی دانشگاه سازگارشونده دانشگاه و محیط فراترکیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۲
این پژوهش با هدف، تحلیل محتوای مقالات تدوین شده در زمینه دانشگاه سازگارشونده در پژوهش های داخلی و خارجی جهت ارائه الگوی دانشگاه سازگارشونده تدوین شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع فراترکیب بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه منابع پژوهشی این قلمرو 38 منبع بود. از این میان، 26 منبع گزینش شد. برای تحلیل داده ها از راهبرد کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافته های این پژوهش همسو با دو پرسش؛ 1) مولفه های تشکیل دهنده دانشگاه سازگارشونده چیست؟ و 2) عوامل موثر بر پیچیدگی شرایط در آموزش عالی کدامند؟ ارائه شده است. در پاسخ به پرسش اول؛ در مطالعات داخلی با 6 مقوله فرعی اولیه (علمی آکادمیک، حکمرانی، محیطی، پیچیدگی، ظرفیت های نرم و مالیه دانشگاهی) در قالب 18 مقوله فرعی ثانویه با 175 مفهوم کلیدی دسته بندی شدند. در مطالعات خارجی 6 مقوله فرعی اولیه (علمی آکادمیک، حکمرانی، محیطی، پیچیدگی، ظرفیت های نرم و مالیه دانشگاهی) در قالب 13 مقوله فرعی ثانویه با 160 مفهوم کلیدی طبقه بندی شدند. در پاسخ به پرسش دوم، عوامل موثر بر پیچیدگی شرایط در آموزش عالی با 7 مقوله فرعی اولیه (جهانی شدن، تکنولوژی دیجیتالی، تداخل، مشارکت، دسترسی و فرصت برابر، بازاریابی، رقابت و ارزیابی و تضمین کیفیت) در قالب 11 مقوله ثانویه با 50 مفهوم کلیدی جمع بندی شدند. سپس یافته های دو پرسش با یکدیگر ادغام شدند و در قالب الگوی شماتیک به تصویر کشیده شدند. در پایان بر اساس یافته ها، پیشنهادات سیاستی برای آموزش عالی ایران بیان شده است
۴۵.

شکاف واقعیت موجود با انتظارات مطلوب دانشجویان از دانشگاه، مطالعه موردی: دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشگاه انتظارات دانشجویان واقعیت دانشگاه دانشگاه علامه طباطبائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۵۲
مسئله و هدف پژوهش بررسی انتظارات دانشجویان از دانشگاه و سنجش میزان برآورده شده آن است. روش کار پژوهش حاضر از نوع پژوهش ها زمینه یابی با طرح مقطعی است. جامعه آماری، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علامه طباطبائی ورودی های 1390 و 1393 بوده اند. با توجه به جامعه آماری پژوهش که به دانشکده ها، رشته ها و ورودی های مختلف تقسیم شده بودند، محقق از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده کرده است و با استفاده از جدول مورگان تعداد 600 نفر نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته به صورت دوسویه با شش خرده مقیاس شامل فرایند آموزش و خط سیر یادگیری، تعاملات و تجارب بیرونی با استاد، جو و محیط دانشگاهی، مدیریت و سازمان دانشگاه، امکانات و جلوه های ملموس، رفتار دانشگاهی استفاده شد که روایی ابزار مورداستفاده در حد بسیار مطلوب گزارش شده است. یافته ها بیانگر آن است که در وضع موجود میانگین مؤلفه تعاملات و تجارب بیرونی با استاد (43/48) بالا ترین و مؤلفه مدیریت و سازمان دانشگاه (25/39) پایین ترین بوده است؛ اما در وضع مطلوب میانگین مؤلفه رفتار دانشگاهی (39/83) بالا ترین و میانگین مؤلفه تعاملات و تجارب بیرونی با استاد (68/81) از سایر مؤلفه ها پایین تر بوده است. در وضعیت شکاف میان واقعیت های موجود با انتظارات مطلوب نیز مؤلفه سازمان و مدیریت دانشگاه دارای بالاترین شکاف (84/26) و تعاملات و تجارب بیرونی با استاد دارای پائین ترین شکاف (43/17) هستند. در نتیجه لازم است، سیاست گذاران در اتخاذ سیاست ها و تصمیمات با شناخت از وضعیت مؤلفه های تشکیل دهنده انتظارات دانشجویان از دانشگاه و برنامه ریزان و مدیران در برنامه ریزی و اجرا متناسب با انتظارات دانشجویان از دانشگاه عمل نمایند.
۴۶.

کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان کارشناسی دانشگاه های دولتی شهر تهران: توسعه یک الگوی مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش عالی کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان روش داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۸
کیفیت زندگی دانشگاهی از مؤلفه های کلیدی آموزش عالی کیفی و یادگیری محور است. دانشجویان از منظرهای متعددی نظیر مشتری، ذی نفع، کنشگر، محصول و پیامد در نظام آموزش عالی حائز اهمیت اند. در این مقاله باهدف ایجاد حساسیت و ارائه الگوی معین برای اندیشیدن و اقدام درباره کیفیت زندگی دانشگاهی، به روش نظریه داده بنیاد، با رویکرد استراس و کوربین، یک الگوی مبنایی برای کیفیت زندگی دانشگاهی دانشجویان کارشناسی دانشگاه های دولتی شهر تهران تدوین شده است. بر اساس تحلیل محتوای مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با 35 دانشجوی منتخب به صورت شبه تصادفی، 110 مفهوم شناسایی شده است. این مفاهیم در 30 مقوله اصلی شامل 5 مقوله شرایط علّی، 4 مقوله شرایط زمینه ای، 7 مقوله شرایط میانجی، 5 مقوله راهبردها و 3 مقوله پیامدها تنظیم شده است. در الگوی مبنایی، رضایت کلی دانشجو از حضور در میدان تحصیل و احساس آرامش و آسایش از زندگی، به عنوان مقوله محوری انتخاب شده است. مقوله های آموزش و توسعه جامعه دانشگاهی، به روزرسانی و توسعه مستمر برنامه های درسی، طراحی، نگهداری و تجهیز امکانات آموزشی و عمومی پردیس، حمایت از فعالیت و تحرک دانشجویان و ارتقای خدمات رفاهی با جلب کمک سایر نهادهای اجتماعی- اقتصادی، مجموعه راهبردهای لازم برای تأمین کیفیت جامع زندگی دانشگاهی تعیین شده است. این راهبردها موجبات دستیابی به کنشگری، نشاط، مسئولیت پذیری و امیدواری به آینده، یادگیری متناسب و متوازن دانش، بینش و مهارت و رشد و توسعه فردی- اجتماعی دانشجو را فراهم می کند. اهتمام سیاست گذاران آموزش عالی به کیفیت زندگی دانشگاهی و تلاش برای ارتقای آن، یکی از معیارهای کلیدی برای ارتقای کیفیت آموزش عالی است.
۴۷.

طراحی و اعتبار یابی مدل سرمایه گذاری در استارتآپهای دانشگاه های مهارت محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه گذاری استارت آپ دانشگاه های مهارت محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۰
مسئله و هدف: الزامات قانونی و توجه روزافزون به آموزش های مهارتی؛ ایده های استارت آپی را در این بستر برانگیخته است ولی حمایت مالی دولتی یا بخش خصوصی برای آن ها وجود ندارد و یا در ثمردهی آن ها کفایت نمی کند. این مطالعه با هدف ارائه و اعتبار یابی مدل سرمایه گذاری در استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور (دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی حرفه ای) صورت پذیرفت. مواد و روش ها: مطالعه کاربردی و از نوع آمیخته و اکتشافی بوده است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه با 14 نفر از خبرگان آشنا به سرمایه گزاری استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور گردآوری شد. با توجه به داده های اولیه و انجام تحلیل پدیدارشناسی، مدل سرمایه گذاری ارائه گردید. در بخش کمی، با توجه به یافته های بخش کیفی، پرسشنامه طراحی و مورداستفاده قرار گرفت. جامعه آماری بخش کمی مدیران ستادی و استانی دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی و حرفه ای و مدیران انجمن صنفی سرمایه گذاری خطرپذیر کشور بوده اند که به صورت تصادفی طبقه ای مورد نظرسنجی قرار گرفتند. تحلیل داده های کمی از طریق مدل معادلات ساختاری و نرم افزار PLS صورت پذیرفت. یافته ها: طبق یافته های 14 مقوله به عنوان شاخص های مدل شناسایی شد. مقوله ها عبارت اند از ارزش گذاری استارت آپ ها، ریسک پذیری سرمایه گذاری، پذیرش و مقبولیت جامعه و اعتماد سرمایه گذاران به دانشگاه های مهارت محور، شرایط کلان اقتصادی، کیفیت کاری دانشگاه، حمایت های قانونی، پایداری، نوآوری و توان کارآفرینانه استارت آپ، بازدهی سرمایه گذاری، گروه کاری در راه اندازی و بازاریابی کارآفرینانه. تمامی مقوله های بخش کیفی پس از انجام تحلیل کمی و برازش مدل پژوهش، دارای سطح معنی داری و ضرایب تأثیر قابل پذیرش بوده و مدل مورد تائید قرار گرفت نتایج: نتایج نشان داد ضمن اینکه سرمایه گذاری در استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور امری مثبت و توسعه گراست؛ شاخص های مدل، به استثنای شاخص نوآوری در ایده های استارت آپی دانشگاهی و پذیرش و مقبولیت جامعه و اعتماد سرمایه گذاران به دانشگاه های مهارت محور تا حدودی مشابه با چالش های سرمایه گذاری عمومی و موجود در بستر شرایط سیاسی و اقتصادی خاص ایران هستند.
۴۸.

شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیامد سنوات تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۳۳
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پیامدهای این پدیده آموزشی انجام شده است. در این پژوهش، از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دارای اضافه سنوات تحصیلی، اساتید راهنمای ایشان، مدیران گروه ها و معاونین آموزشی دانشکده ها بود که از میان آن ها تعداد ۳۳ نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از سه ابزار مصاحبه ، بررسی اسناد و بررسی متن درخواست های دانشجویان استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها پس از آشنا شدن با داده ها، کدهای اولیه ایجاد و با جست وجو و شناخت مضامین، شبکه مضامین ترسیم و تحلیل و سپس گزارش آن تدوین شد و در قالب یک طبقه بندی فراگیر ارائه شدند. بررسی روایی و قابلیت اعتماد داده ها از طریق روش کنترل توسط اعضا انجام شد. یافته های بخش مصاحبه ها بیانگر 2 دسته عوامل برون سیستمی و درون سیستمی بودند که جمعاً 28 علت را در برگرفته است. عوامل برون سیستمی در سه دسته عوامل اقتصادی- اجتماعی ، فردی- خانوادگی و دغدغه های فرادانشگاهی و عوامل درون سیستمی در چهار دسته رفتار غیرحرفه ای استادان، مشکلات تحریر پایان نامه، مسأله مند نبودن دوره های آموزشی و ضعف علمی دانشجویان و ضعف فرایندها و سیستم آموزشی تقسیم شدند. همچنین در بررسی اسناد 18 علت به عنوان عامل تطویل سنوات مشخص شدند که مهم ترین آن مشکلات اجرایی پایان نامه ها و رساله ها، بیماری خود و نزدیکان و طولانی بودن فرایند تصویب و تأیید بوده است. 19 راهکار برای بهبود این پدیده شناسایی شد که در سه دسته ارتقا کیفی واحدهای درسی و همسویی با پایان نامه/ رساله، بهبود فرآیند آموزشی و علمی و تسهیل روند انجام رساله /پایان نامه نیز ارائه شده است. آنچه نتیجه می شود اینکه افزایش سنوات دانشجویان معلول عوامل متعددی است که برخی در اختیار دانشگاه است و برخی عوامل به خارج از سیستم دانشگاه و متأثر از مسائل اقتصادی و اجتماعی است. با نگاهی سیستمی می توان با رفع این چالش ها نسبت به کاهش سنوات تحصیلی و بهبود کیفیت اقدام نمود.
۴۹.

تحلیل انتقادی سیاست های توانمندسازی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی معلم آموزش وپرورش توسعه پایدار تحلیل انتقادی سیاست آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۷
توانمندسازی معلمان فرایندی پیچیده و چندبعدی است که نیازمند سیاست گذاری پویا در ابعاد متعددی است. در پژوهش حاضر تلاش شد عوامل مؤثر بر پدیده توانمندسازی معلمان موردبحث و بررسی قرار گیرد. پژوهش با اعمال رویکرد ترکیبی و در دو گام مطالعه تطبیقی و تحلیل انتقادی انجام شد. در بخش نخست داده های مربوط به آموزش معلمان در کشورهای فنلاند، سنگاپور، ژاپن، اتریش، فرانسه و ایران در محورهای مشخص جمع آوری گردید و در گام دوم با (14) نفر از متخصصین تعلیم و تربیت، مدیران و اعضاء هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. یافته های پژوهش مبین آن است که توانمندسازی معلمان از دو بعد کلان و خرد با موانع متعددی مواجه است. ضعف جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی معلمان از منظر کلان و ضعف آموزش های بدو خدمت، ضمن خدمت، حمایت از توسعه مستمر حرفه ای و فقدان سیاست جذب فراگیر مناسب از منظر خرد مانع توانمندسازی معلمان شده است؛ بنابراین توصیه می شود به منظور ارتقاء جامعه و حرکت در مسیر توسعه پایدار، دیدگاه مسئولین به آموزش وپرورش و این حرفه در ابعاد مختلف و به صورت عملی تغییر کرده و سیاست هایی متناسب با نیازهای جامعه معلمان و سطح بین المللی اتخاذشده و از ورود افرادی که استعداد، علاقه و شایستگی لازم را ندارند، جلوگیری شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان