فرزانه عسکری

فرزانه عسکری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

شناسایی عناصر برنامهٔ درسی استم (علوم، فناوری، مهندسی، ریاضیات) در دورهٔ ابتدایی کشور ایران: رویکردی سنتزپژوهانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکرد استم سنتزپژوهی دوره ابتدایی عناصر برنامه درسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۲
هدف پژوهش حاضر شناسایی عناصر برنامهٔ درسی استم در دورهٔ ابتدایی است. داده ها براساس پژوهشی کیفی از نوع سنتزپژوهی و با استفاده از گام های هفت گانهٔ نیومن و گاف (2020) جمع آوری شده اند. قلمروِ پژوهش شامل همهٔ مقالات علمی معتبر مرتبط با موضوع در بازهٔ زمانی ۲۰01-2023 است که در پایگاه های تخصصی و علمی داخل و خارج کشور ثبت شده اند و از میان آن ها، پس از چند مرحله غربالگری و معیار مهارت های ارزیابی حیاتی، ۴۰ منبع به صورت هدفمند انتخاب و کدگذاری و تحلیل شدند. همچنین، عناصر برنامهٔ درسی استم براساس الگوی تارعنکبوتی اکر بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که منطق رویکرد استم یادگیرنده محور و همسو با نظریهٔ سازنده گرایی است که به دنبال ساختن دیدی کل نگر در دانش آموز به منظور درک و فهم ارتباط بین چهار حوزهٔ علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات است. هدف این رویکرد، کسب مهارت های قرن ۲۱ و پرورش دانش آموزانی است که با مهارت تفکر و حل مسئله بتوانند بر مسائل واقعی دنیای کنونی فائق آیند و راهکارهای مؤثر ارائه دهند. اجرای این روش، نیازمند تغییر نگرش معلمان از رویکردهای سنتی به نوین و آموزش و آماده سازی معلمان است. افزون براین، اجرای گام به گام و تدریجی این رویکرد، حتی در ساختار کنونی، امکان پذیر است. درنهایت، پس از معرفی عناصر برنامهٔ درسی، پیشنهادهایی برای اجرای آن در دورهٔ ابتدایی ارائه شد.
۲.

شناسایی ابعاد و ویژگی های برنامه درسی متراکم در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی متراکم تراکم برنامه درسی دوره ابتدایی مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۶۴
هدف: برنامه درسی متراکم، پدیده ای نوظهور و پیچیده در حوزه ی برنامه درسی است که شناخت آن برای هر نظام آموزشی یک ضرورت محسوب می شود. پیشگیری از این مسئله، نیازمند بررسی همه جانبه ی آن از حیث ابعاد و ویژگی ها است؛ بنابراین پژوهش حاضر، با هدف شناسایی ابعاد و ویژگی های برنامه درسی متراکم در دوره ابتدایی انجام شد.روش: رویکرد پژوهش کیفی و روش آن مرور نظام مند بر اس اس راهبرد هفت مرحله ای Wright و همک اران (2007) بود. جامعه پژوهش، متشکل از ۷۱ مطالعه بود که در بازه ی زمانی (۲۰۲۳-۲۰۰۰) از پایگاه های داده داخلی و خارجی معتبر گردآوری شد که پس از ارزیابی کیفیت، ۳۸ مقاله انتخاب گردید و از طریق کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد برنامه درسی متراکم دارای سه بعد فردی، سازمانی و آموزشی است. بعد فردی، شامل احتکار محتوا توسط متخصصان موضوعی، تهدید سلامت جسمی و روحی دانش آموز، فرسودگی شغلی معلمان، ایجاد وضعیتی دوگانه برای مدیران و جابه جایی نقش معلم و والدین؛ بعد آموزشی شامل حجم بیش ازحد اهداف، افزودن محتوای جدید بدون کاهش محتوای قبلی، تعدد تکالیف و فعالیت ها، محدودیت زمان و ارزشیابی های متعدد و زمان بر و بعد سازمانی دربرگیرنده ی تصمیمات شتاب زده و بدون پشتوانه پژوهشی، نگاه ابزاری به برنامه درسی برای تحقق اهداف سیاسی و اجتماعی، حجیم بودن اسناد برنامه درسی و طرح ها و برنامه های متعدد بود.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه درسی متراکم پدیده ای چندبعدی است که پیشگیری از آن نیازمند توجه به عناصر برنامه درسی، ذی نفعان و تصمیمات سازمانی است.
۳.

شناسایی عوامل، ملاک ها، نشانگرها و ابزارهای قضاوت برای عملکرد مراکز یادگیری محلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عوامل ملاک ها و نشانگرها مراکز یادگیری محلی الگوی ارزشیابی سیپ سایر مراکز آموزشی و یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل، ملاک ها، نشانگرها و ابزارهای قضاوت در خصوص مراکز یادگیری محلی، مورد مطالعه قرار گرفته است.روش پژوهش: پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسانه از نوع تفسیری می باشد. میدان پژوهش، مستندات و مطالعات انجام شده در خصوص مراکز یادگیری محلی و سازمان نهضت سوادآموزی و همچنین تمامی خبرگان درون و برون سازمانی نهضت سوادآموزی و مراکز یادگیری محلی می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از میدان پژوهشی از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. بعد از مصاحبه با ۷۰ نفر، اطلاعات حالت اشباع به خود گرفت؛ اما جهت اطمینان بیش تر مصاحبه تا ۴ نفر دیگر ادامه یافت. به منظور تحلیل داده های بدست آمده و اعتبارسنجی آن، از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش در مجموع، چهار عامل (مدیران، متخصصان، آموزش دهندگان و فراگیران)، 28 ملاک (در بخش زمینه 5 ملاک، در بخش درونداد 9 ملاک، در بخش فرایند 8 ملاک و در بخش برونداد 6 ملاک) و 139 نشانگر براساس الگوی ارزشیابی سیپ در چهار بعد زمینه، درون داد، فرایند و برون داد احصا شدند.نتیجه گیری: در نهایت، از تحلیل داده ها و استخراج عامل ها، ملاک ها، نشانگرها را براساس ماتریسی روبیکی که مبین وجوه ارزشیابی مراکز یادگیری محلی متناسب با الگوی سیپ باشد، به دست آمد.
۴.

شناسایی عوامل تأثیرگذار بر روش تدریس معکوس در نظام آموزش عالی بر اساس رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش تدریس معکوس رویکرد فراترکیب نظام آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر روش تدریس معکوس در نظام آموزش عالی است. پژوهش حاضر از لحاظ نوع داده، کیفی و روش آن فراترکیب است. جامعه آماری شامل همه ی مقالات علمی معتبر مرتبط با موضوع در بازه ی زمانی ده سال اخیر (۲۰۲۱-۲۰۱۱) می باشد که در پایگاه های تخصصی و علمی داخل و خارج کشور ثبت شده اند که از میان آن ها پس از چند مرحله غربالگری با شاخص های بررسی عنوان، چکیده و محتوای پژوهش و معیار مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP)، ۶۰ منبع به صورت هدفمند انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل کیفی منابع از روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۶) استفاده گردید. داده ها از طریق فرم چک لیست محقق ساخته و روش تحلیل محتوای مضمون (TCA) و کدگذاری تحلیل شدند. به منظور بررسی روایی پژوهش از معیار خود بازبینی محقق و برای بررسی پایایی پژوهش از ضریب توافق ارزیاب ها استفاده گردید. مطابق با یافته های پژوهش، ۴ عامل، ۱۴ مضمون و ۲۸ کد نهایی، شناسایی و استخراج گردید. عوامل تأثیرگذار بر آموزش معکوس شامل ساختاری، آموزشی، میان فردی و فردی می باشند. نتایج پژوهش نشان داد که تغییر روش تدریس از سنتی به معکوس، موجب ایجاد تصور بهتری از فضای دانشگاه به عنوان یک مکان علمی همگام با پیشرفت های فناورانه می شود. هم چنین حمایت مدیران از این تغییر، موجب توسعه ی حرفه ای مدرسان و به تبع آن برنامه ریزی و طراحی و اجرای دقیق تر تدریس خواهد شد. تدریسی که تعامل، مسئولیت پذیری، اعتماد به نفس، خودکارآمدی و رضایت بیش تر دانشجویان را به دنبال خواهد داشت و در نهایت پیشنهاداتی در این زمینه ارائه گردید.
۵.

بررسی ضرورت توجه به آموزش های محیط زیستی مبتنی بر مطالعات آینده پژوهی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش محیط زیست آینده پژوهی برنامه درسی دوره ابتدایی محتوای درسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۲۱۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی ضرورت توجه به آموزش های محیط زیستی مبتنی بر مطالعات آینده پژوهی در دوره ابتدایی صورت گرفته است. این پژوهش در زمره ی تحقیقات کاربردی و از نوع توصیفی می باشد و در دو بخش تحلیل محتوا و تکنیک دلفی انجام شده است. در بخش تحلیل محتوا، جامعه و نمونه ی آماری، کلیه ی کتاب های درسی دوره ابتدایی در سال ۹۹-۹۸ بود که از طریق آمار توصیفی و با ابزار فهرست وارسی از طریق نرم افزار Excel انجام شد. فهرست وارسی شامل ۷ مؤلفه اصلی و ۳۰ مؤلفه فرعی بود که روایی آن مورد تأیید کارشناسان علوم تربیتی قرار گرفت و پایایی آن از طریق روش هولستی ۹۲/۰ محاسبه گردید. در بخش دوم، نتایج به دست آمده از تحلیل محتوا، از طریق تکنیک دلفی در اختیار ۳۰ تن از صاحب نظران و خبرگان حوزه ی آینده پژوهی، محیط زیست و برنامه درسی قرار گرفت که با روش گلوله برفی انتخاب شدند. این تکنیک در سه دور تا رسیدن به نقطه ی اشباع ادامه پیدا کرد. توافق در دور دوم و سوم دلفی در نرم افزار SPSS 26 به روش کندال، ۵۸۴/۰ و ۷۸۷/۰ محاسبه گردید. درنهایت نتایج دلفی نشان داد که محتوای کتاب های دوره ابتدایی ازلحاظ آموزش های محیط زیستی نیاز به بازنگری و اصلاح دارند و در این بازنگری دو موضوع زباله و هوا به دلیل بحران هایی که در آینده ایجاد خواهند کرد، باید در اولویت قرار گیرند. هم چنین پیشنهاد شد در بازنگری محتوای محیط زیستی کتاب های درسی، در دوره اول ابتدایی رویکرد مهارت محور و در دوره دوم رویکرد پژوهش محور در نظر گرفته شود.
۶.

مطالعه تطبیقی برنامه های درسی مرتبط با سواد خواندن و نوشتن در استرالیا و نیوزیلند؛ آموزه هایی برای نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی ایران برنامه درسی استرالیا برنامه درسی نیوزیلند سواد خواندن و نوشتن مطالعه تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۲۰۵
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تطبیقی برنامه های درسی مرتبط با سواد خواندن و نوشتن در استرالیا و نیوزیلند به منظور بهره مندی از تجارب این کشورها برای ارتقای سطح آموزش سواد در ایران در سال ۱۴۰۰ انجام شده است. رویکرد مورد استفاده در پژوهش، کیفی و از نوع تطبیقی است که در آن، کشور استرالیا و نیوزیلند، به دلیل شاخص بالای توسعه انسانی در سال ۲۰۲۰، کسب نتایج مطلوب در آزمون بین المللی پرلز ۲۰۱۶ و فعالیت های مؤثر در زمینه ی سوادآموزی، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیده اند. داده ها با مراجعه به مقالات علمی معتبر و وب سایت های وزارت آموزش و پرورش و برنامه درسی و اسناد معتبر مرتبط با آموزش سواد خواندن و نوشتن در کشورهای منتخب، گردآوری و با روش چهار مرحله ای بردی و روش شباهت و تفاوت، تحلیل و مقایسه شده اند. یافته ها حاکی از این بود که اهداف آموزش سواد خواندن و نوشتن در ایران به خوبی تبیین گردیده است و تفاوت چندانی با اهداف سوادآموزی در کشورهای منتخب ندارد ولی تعیین سطوح سواد خواندن و نوشتن در هر پایه ی تحصیلی و استانداردهای مرتبط با هر سطح و همچنین آموزش به معلمان موضوعی در زمینه ی بسط و توسعه ی مفاهیم به دروس دیگر، مورد غفلت قرار گرفته است که نیاز به بازنگری و اصلاح دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان