تحلیل کارکرد فناوری فراجهان در نگهداشت و جذب دانش با استفاده از رویکرد تلفیقی مدل سازی ساختاری تفسیری و معادلات ساختاری (مورد مطالعه: صنعت برق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
133 - 164
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت مدیریت دانش در بهبود عملکرد صنایع مختلف از جمله صنعت برق در زمینه-هایی همچون کاهش خطرات ایمنی، استفاده از سیستم های پیچیده و ...، نگهداشت و جذب دانش به منظور ارتقاء سطح مهارت کارکنان ضروری است. هدف از انجام این پژوهش بررسی چگونگی کارکرد فناوری فراجهان در نگهداشت و جذب دانش در صنعت برق کشور است. به منظور انجام پژوهش حاضر در ابتدا 12 دستاورد حاصل از کارکرد فناوری فراجهان با مرور پیشینه پژوهش شناسایی و به تأیید خبرگان و مدیران صنعت برق کشور رسید. در ادامه با استفاده از روش نمونه-گیری قضاوتی و نظرخواهی از 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران صنعت برق کشور، نحوه ارتباط میان دستاوردهای حاصل از کارکرد فناوری فراجهان شناسایی و مدل مفهومی چگونگی کارکرد فناوری فراجهان در نگهداشت و جذب دانش در صنعت برق کشور با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری ارائه شد. مدل سازی ساختاری تفسیری دارای کاستی هایی از جمله اتکاء به شهود و قضاوت شرکت کنندگان است. این مشکل اعتبار رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری را تحت تأثیر قرار می دهد. برای حل این مشکل و به منظور اعتبارسنجی مدل ارائه شده حاصل از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 350 پرسشنامه میان کارکنان و مدیران صنعت برق کشور توزیع و تعداد 307 پرسشنامه بازگشت داده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که فناوری فراجهان از طریق قابلیت هایی همچون هوش مصنوعی محیطی، شبیه سازی، پردازش زبان طبیعی، استفاده از شبکه های اجتماعی، تحلیل داده ها، سازماندهی دانش، همکاری، به اشتراک گذاری دانش، دسترسی به منابع گسترده، آموزش تعاملی، ذخیره سازی دانش و به روز رسانی دانش در نگهداشت و جذب دانش نقش اساسی دارد.