مصرف رسانه ای و سبک زندگی(مطالعه ای در بین شهروندان شهر تنکابن)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی سبک زندگی و مصرف رسانه ای در بین شهروندان شهرستان تنکابن می پردازد. مسئله اصلی مورد بحث در مقاله بررسی پیوند دو مفهوم مهم جامعه شناختی یعنی مصرف رسانه ای و سبک زندگی است. نظریه هایی که در این نوشتار استفاده شده است عبارت است از: نظریه های مربوط به سبک زندگی 1- نظریه مصرف تورشتاین وبلن ،2- نظریه قشر بندی ماکس وبر و3 - نظریه سبک زندگی و مصرف پیر بوردیو ودر کنار اینها نظریه های مربوط به اثرات رسانه ها نیز1- نظریه گلوله یا تزریقی 2- نظریه استفاده و خشنودیو در نهایت 3- نظریه کاشت جورج گربنر .اصلی ترین نظریه هایی که قادر به تبیین تئوریک مسأله ی این تحقیق بود نظریه کاشت و نظریه بوردیو است.از ترکیب دو نظریه پیر بوردیو و نظریه کاشت گربنر به رابطه بین سبک زندگی و مصرف رسانه ای توجه شده است. با استفاده از روش پیمایش وابزاراصلی آن یعنی پرسشنامه،موضوع اصلی این تحقیق در بین 240 نمونه از 43280 نفر جمعیت از ساکنان شهرستان تنکابن بررسی گردید. بر اساس مدل نظری ارائه شده برای سبک زندگی سه نوع سبک یعنی: 1- عوامانه 2- میان مایه یا متوسط و 3- نخبه گرایانه تعریف شد و و این سبک ها را در ارتباط با مصرف رسانه ای مبتنی بر دو پارامتر تماشای شبکه های صدا و سیما و شبکه های تلویزیونی ماهواره ای سنجیدیم. یافته های این تحقیق نشان می دهد که بیشتر کسانی که به تماشای برنامه شبکه های تلویزیونی صدا و سیما می پردازند سبک زندگی شان عوامانه است.بیشتر کسانی که به عنوان پربیننده در تماشای برنامه های ماهواره ای تعریف شدند سبک زندگی شان میان مایه یا متوسط است.بیشترکسانی که از طرفی مخاطب فیلم و سریال های شبکه های تلویزیون صدا و سیما هستند و از طرفی به موسیقی پاپ ایرانی و موسیقی سنتی علاقه دارند ، سبک زندگی شان عوامانه است.و بیشترکسانی که بیننده فیلم های سینمایی ماهواره هستند و به موسیقی پاپ خارجی نیز علاقه دارند سبک زندگی شان میان مایه است. بیشترکسانی که بیننده موسیقی و ترانه های شبکه های ماهواره به ویژه موسیقی کلاسیک هستند سبک زندگی شان نخبه گرایانه است