سید محمود نجاتی حسینی

سید محمود نجاتی حسینی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۵ مورد از کل ۴۵ مورد.
۴۱.

نوگروی دینی به مثابه چرخش اجتماعی-روانی (تحلیل روایت تجربه زیسته دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دینداری نوگروی دینی دانشجویان تحلیل روایت چرخش اجتماعی - روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۹۳
این پژوهش تفسیرهای دانشجویان از نوگروی در دینداری شان را از طریق مراجعه به بطن زندگی دینی روزمره آنان مورد مطالعه قرار داده است . نوگروی دینی بر اساس مدل های لافلند، کانتر و رمبو و با استفاده از روش تحلیل روایت بررسی شده است. به این منظوربا 31 نفراز دانشجویان دانشگاه تهران با رعایت تکنیک اشباع نظری مصاحبه نیمه ساخت یافته روایی به عمل آمد. مصاحبه های انجام شده، نهایتاً در روایت های فردی و همچنین یک روایت کلی خلاصه شد و مورد تحلیل تماتیک قرار گرفت. یافته های این پژوهش از بروز عارضه تغییر در حیات دینی دانشجویان حکایت می کند. روایت های دانشجویان از زندگی دینی خویش حاوی نکاتی اساسی در خصوص ابعاد دینداری است و نشان می دهد تمامی آنان تحت تأثیر تغییرات فردی و محیطی دینداری خود را مورد بازاندیشی قرار داده اند. جهت نشان دادن این تغییر، مصاحبه ها به سه بازه زمانیِ «حیات دینی پایدار»، «بحران در حیات دینی» و «نوگروی دینی» تفکیک شده و مهمترین مضامین هر مرحله، بیرون کشیده شد. سه مضمون بنیادین بدست آمده عبارتنداز «دین داری به مثابه امری پیشینی»، «بحران هویت دینی» و «دین داری به مثابه امری پسینی». در نهایت باید گفت روایت کلی دانشجویان از نوگروی دینی خویش حاکی از درکی پسینی از دینداری است. در میان آنان نوگروی همچون چرخشی اجتماعی-روانی درک و تفسیر شده است که بر بستر تاریخیِ حیات دینی شان قابل تحلیل است.
۴۲.

ظرفیت های متون دینی برای سیاست صلح گرایی و حل گفتگویی منازعه (مروری فشرده بر متون ادیان ابراهیمی)

کلید واژه ها: متون دینی سیاست صلح گرایی حل گفتگویی منازعه ادیان ابراهیمی ادیان آسیایی جامعه شناسی صلح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
در بحث از ظرفیت های دین برای ایجاد جهانی پر از صلح و عاری از خشونت می توان متون دینی را فراهم سازنده زیست جهانی تلقی نمود؛ پر از آموزه های اخلاقی معنوی که از حیث جامعه شناختی مبشر تفاهم، تساهل، رفتار مسالمت آمیز و نهایتا وفاق فرهنگی، همبستگی اجتماعی و انسجام سیاسی اند. مقاله حاضر در پی بحث درباره این مساله مهم است که «چرا و چگونه متون دینی در ادیان ابراهیمی [یهودیت، مسیحیت، اسلام] و ادیان آسیایی [هندو- بودیزم، زرتشتی- مانوی، کنفوسیوسی- تائوییزم] از ظرفیت های ترویج صلح و پرهیز از نزاع (نا صلح گرایی) برخوردارند». اما برای پاسخ به این مساله مقاله به چند پرسش راهنما متکی است: «متون دینی در ترویج صلح برای پیروان خود به چه آموزه های معنوی اخلاقی تاکید دارند؟ و برای پرهیز از نزاع (ناصلح گرایی) پیروانشان را به چه چیزی توصیه می کنند؟ و در حل منازعه چه طریقی را برای پیروان خود ترجیح می دهند؟». مشی روشی پژوهشی مقاله نیز بر "متن کاوی" و "تحلیل مضمون" متون دینی در ادیان ابراهیمی استوار است.
۴۳.

اخلاقیات اجتماعی صلح در حکمت دینی: بازخوانی شبکه متون معارف اسلامی – شیعی

کلید واژه ها: اخلاقیات اجتماعی صلح شبکه متون دینی معارف اسلامی و شیعی نهج الفصاحه نهج البلاغه صحیفه سجادیه رساله الحقوق مثنوی شریف معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
از حیث جامعه شناختی صلح، نقیض "ناصلح" است، یعنی نبود جنگ، تضاد، تناقض، تخاصم، نزاع، مناقشه، خشونت، تبعیض و تعصب. "صلح" زمینه ساز آرامش فرهنگی، آسایش مدنی، امنیت سیاسی، ثبات حقوقی و نظم اجتماعی است. در متون حکمتی دینی، می توان شاهد آموزه هایی درباره "صلح خواهی- گرایی- سازی" بود. منظور از "حکمت" نیز همان قواعد عملی یک زندگی اخلاقی معنوی اند. حکمت (ها) توصیه ها و خط مشی ها و رهنمودهای ارزشی هنجاری معنوی جهان شمولی هست (ند) برگرفته از الاهیات و فلسفه و تجربه زیسته بشری که هم انسان مدارانه اند و هم زیستنی سعادت مند را به صورتی عام گرایانه و فراسوی محدودیت های فرهنگی و آن سوی مرزبندی های عقیدتی ادیان رسمی و فراتر از قید و بندهای محلی گرایانه و خاص گرا توصیه و ترویج و تبلیغ کرده و تذکر و آموزش نیز می دهند. از این لحاظ و تا جایی که با "حکمت اسلامی" مرتبط است، در چند متن دینی که از جنس معارف اسلامی و شیعی اند ؛ می توان به این حکمت دست یافت و اخلاقیات صلح را در متن این متون به صورت هرمنوتیکی و معناکاوانه آن فهم کرد.این متون مورد مطالعه عبارتند از: «نهج الفصاحه، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، رساله الحقوق، مثنوی شریف معنوی».
۴۴.

علوم اجتماعی ادیان و آینده مطالعات دین:برخی ملاحظات روشی و نظری

تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۶۶
مطالعات علم ودین،هم چنان مهم ترین جریان اندیشگی در جهان مدرنیته اند.با پیوستن علوم اجتماعی به این جریان،روال و رونداندیشگی در علم و به ویژه دین،ویژگی اجتماعی فرهنگی مطالعات دین تقویت شده است.لذا اکنون در پرتوی علوم اجتماعی ادیان ،ما شناخت بهتر،دقیق ترومناسبتری از ماهیت تکوین تاریخی دین،مکانیزم اجتماعی دین ورزی،فرایندهای توسعه فرهنگی دین گرایی و سکولارگرایی و نهاتیا منحنی سینوسی امراجتماعی دینی/امردینی اجتماعی دربافتارتاریخ و جامعه وفرهنگ مدرن داریم. دراین راستا و با وجود حجم قابل توجهی ازادبیات تخصصی در"علوم اجتماعی ادیان"[:تاریخ ادیان،باستان شناسی دین،جغرافیای تاریخی فرهنگی ادیان،انسان شناسی و قوم شناسی دین،روان شناسی اجتماعی دین، سیاست دین،حقوق دینی،مطالعات فرهنگی دین روزمره و جامعه شناسی دین]اما همچنان دو مساله مهم که از جنس "شناخت شناسی" و "علم شناسی فلسفی"اند؛شایسته توجه و محل بحث است:یکی:چیستی و چگونگی تعامل تئوریک و متدیک درموضع درون گفتمانیعلوم اجتماعی ادیان،میان دانشهای تشکیل دهنده این علوم؛و دودیگر:چیستی وچگونگی تعامل تئوریک و متدیک ازموضع برون گفتمانی علوم اجتماعی ادیان،میان این علوم با فلسفه-الاهیات-علم[:الاهیات فلسفی اجتماعی،الاهیات فلسفی سیاسی،الاهیات فلسفی فرهنگی،الاهیاتچند فرهنگی و بینا فرهنگی،فلسفه اجتماعی دین،فلسفه سیاسی دین،زیست شناسی اجتماعی فرهنگی دین].ازاین لحاظ پرسش مقاله اینست :«یک علوم اجتماعی ادیان نوشده و متحول شده و روزآمد شده و پویا و برخودار از توان معرفتی فکری و فرهنگی اجتماعی دارای چه مواضع روشی و نظری باید باشد؟. و نیز : تعاملات درون گفتمانی وبرون گفتمانی دراین علوم در متن "مطالعات دین" و"علم دین"چگونه باید صورت گیرد؟».ایده مقاله برای فراهم نمودن یک چهارچوب تحلیلی مناسب مرتبط جهت پاسخ دادن به این پرسش اینست که:«ما به یک برنامه پژوهشی تلفیقی چنددانشی و چندروشی و چند نظریه ای و چند موضعی و دو گفتمانی برای علوم اجتماعی ادیان نیاز داریم».پیگیری این ایده نیز با استفاده از روش"مطالعه متنی"انجام میشود.
۴۵.

تحلیل انتقادی نگرش جنسیتی در مدیریت سیاسی در دوره پهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: گفتمان سیاست جنسیت مدرنیته پدرسالاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۶
مدیریت سیاسی زنان و مردان حاصل بازتولیدنابرابری هایی است که دولت ها نقش مهمی در آن دارند و دارای خاصیت تعیین کنندگی برای گفتمان های حاکم است و زنان همواره به عنوان دیگری و هویت ساز برای مردان و عامل تعیین قدرت و اقتدار هستند. پرسش اصلی این پژوهش بازنمایی رابطه جنسیت و سیاست در گفتمان پهلوی و در پی آن مدیریت سیاسی زنان در ساختار حاکمیت سیاسی کشور است. این مساله با بررسی متون تولیدشده مولفان گفتمان پهلوی، از جمله محمد رضا پهلوی، به عنوان مانیفست این گفتمان و چگونگی بازنمایی نقش های سیاسی زنان بر اساس روش تحلیل انتقادی گفتمان و هدف این مقاله شناسایی موانع زنان در مدیریت سیاسی در این دوران است، دوره ای که همراه با اعطای حق رای، حضور معدود و محدود زنان در سمت های سیاسی بروز قابل توجهی می یابد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مدرنیسم دوران پهلوی، غیردینی سازی جامعه در چندین جبهه انجام شده است، ساختار قضایی نوسازی و حقوقدانان تحصیل کرده جدید، جایگزین قضات روحانی سنتی می شوند، با توسعه آموزش های پایه و همچنین آموزش عالی برای زنان، زمینه حضور آن ها به عرصه های سیاسی و اجتماعی فراهم می شود و زنان در نقش هایی مانند نمایندگی مجلس ملی، مجلس سنا، سمت وزارت و همچنین قضاوت، وارد عرصه مدیریت سیاسی می شوند. هرچند این فرصت در طبقه ای خاص از زنان روی داد و علی رغم رویه مدرن سازی جامعه، بخش کلان آن، نگرش سنتی داشت و در این تغییرات سهمی نداشتند. از سویی، دستاوردهای مورد انتظار مدرنیسم در جوامع غربی و موفقیت های زنان در رسیدن به اهداف خود در قالب فمینیسم، نیز این فعالیت ها را مورد تخاصم حاکمیت قرار داد و در پی آن، تعاریفی ایدئولوژیک برای فمینیسم ارائه شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان