«شهرسازی عدالت_ محور »؛ رهیافتی پیشرو در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۲
47 - 58
حوزه های تخصصی:
توجه به الگوها و عناصری که می تواند منجر به شهری عادلانه تر گردد، چندان تازگی ندارد. در همه مکاتب فکری چه چپگرا و چه راستگرا، برنامه ریزان و سیاست گذاران خود را به عنوان قهرمانان برقراری عدالت در جامعه تصور می کنند. با این حال تا دهه 1980این سوسیالیستها بودند که تمرکز محوری خود را بر موضوع عدالت استوار کرده بودند نه لیبرالها. از آغاز قرن بیست و یکم چندین نظریه پرداز مهم غیرسوسیالیست نیز در این حوزه به اظهار نظر پرداختند. از این رو می توان استدلال کرد که مکتب جدیدی با عنوان "شهر عدالت محور" در حیطه مطالعات شهری ظهور کرده است. درنظرگیری عدالت به عنوان ارزش محوری کنش شهرسازی برای برخی نظریه پردازان شهری به ویژه سوزان فاینستاین بسیار جذاب بوده است. از آنجا که شهر عدالت محور یک نظریه واحد نیست، در ابتدا تلاش می شود تا مهمترین آرای مرتبط با این مفهوم شناسایی گردد. پرسشی که در اینجا مطرح می شود آن است که چه مسیرهایی برای رسیدن به شهری عادلانه تر توسط نظریه پردازان برنامه ریزی طی شده است؟ امروزه توجه به شهر و شهرسازی عدالت محور در متون نظری برنامه ریزی شهری آن قدر گسترش یافته است که از طرف برخی اندیشمندان از "شهرسازی عدالت محور" به عنوان جایگزین مناسبی برای الگوی "توسعه پایدار" در قرن کنونی سخن رانده می شود. مقاله حاضر می کوشد ضمن بازشناسی مهمترین نظریه های مرتبط با شهرسازی عدالت محور، به بررسی تطبیقی آنها و بیان ویژگی های هر یک پرداخته و در نهایت مرزبندی روشنی بین شهرسازی عدالت محور با مفاهیم مجاور از جمله عدالت سیاسی، عدالت اقتصادی و عدالت فرهنگی ارائه دهد. در این مسیر دیدگاه های سوسیالیستی )هاروی(، برنامه ریزی ارتباطی )اینز(، برنامه ریزی همگانی )مارکوس(، برنامه ریزی گفتمانی )فیشر( و نظریه شهر عدالت محور )فاینستاین( بررسی و مقایسه شد. در خصوص تفکیک حوزه شهرسازی عدالت محور با سایر مفاهیم مرتبط با عدالت اجتماعی، با توجه به دو معیار "مقیاس" و "نتیجه"پنج حوزه اصلی عدالت شامل: عدالت سیاسی، عدالت قضایی، عدالت اقتصادی، عدالت فرهنگی و عدالت فضایی _ کالبدی، شناسایی شد. در پایان نیز موقعیت شهرسازی عدالت محور در ارتباط با این پنج حوزه اصلی عدالت اجتماعی تعیین گردید. ارتباط بین شهرسازی عدالت محور و عدالت قضایی و سیاسی از طریق عدالت فضایی و تا حدودی عدالت اقتصادی و عدالت فرهنگی برقرار می گردد.