حسین اردلانی

حسین اردلانی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه فلسفه هنر، دانشکده هنر و معماری، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۸ مورد از کل ۴۸ مورد.
۴۱.

تاثیر به کارگیری اندیشه پساساختارگرای ژیل دلوز در بهبود کیفی فضای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژیل دلوز تفکر ریزوماتیک تفکر درختی فضای آموزشی تفکر خلاق تعلیم و تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۳۵
هدف اصلی این پژوهش ، تاثیر اندیشه پساساختارگرای ژیل دلوز در بهبود کیفی فضای آموزشی است. از این رو این پژوهش، به دنبال پاسخگویی به دو پرسش اصلی است ؛ نخست تفاوت تعلیم و تربیت ریزوماتیک با تعلیم و تربیت درخت گونه چیست؟ دوم، تفکر ریزوماتیک چگونه می تواند در بهبود کیفی فضای آموزشی و پرورش تفکر خلاق مؤثر واقع گردد؟ روش تحلیل مفهومی برای پاسخ به پرسش نخست و روش استنتاجی برای پاسخ به پرسش دوم بکار گرفته شده اند. یافته های پژوهش نشان داد فضای ریزوماتیک با خصایصی چون نقشه برداری، جهت گیری های نو، ورودی و خروجی های مکرر ، سیالیت و انعطاف، بر تولید ایده ها و معانی نو تأکید دارد. تفکر خلاق نیز بر سیالیت، انعطاف پذیری، اصالت، ابداع و تفکر واگرا و... تأکید دارد. بنابراین نسبتهای مشترک میان اندیشه ریزوماتیک ژیل دلوز و مؤلفه های تفکر خلاق وجود دارد از جمله سیالیت و شکنندگی، انعطاف پذیری، صیرورت و شدن، بسط وکثرت گرایی، فولدینگ ، تفکر واگرا و افقی و... را میتوان اشاره کرد. بر این اساس، اندیشه ریزوماتیک ژیل دلوز می تواند دلالتهای قابل ملاحظه ای در پرورش تفکر خلاق داشته باشد از جمله ؛سیالیت( عدم تأکید روی سؤالاتی که یک پاسخ مشخص دارند و توانایی برقراری رابطه معنی دار بین فکر و اندیشه و بیان) انعطاف پذیری( تغییر مسیر فکر و چند بعدی بودن مسائل)، تفکر واگرا (سیر تفکر در جهات مختلف)، عدم تمرکز (عدم بسنده کردن به یک راه حل)، غیر خطی( منع از تحمیل یک الگوی خاص) صیرورت و شدن (تغییر و حرکت مداوم در تفکر) بسط (توانایی توجه به جزییات در حین انجام فعالیت) و ابتکار ( اختراع ، نوآوری و ارائه جوابهای غیر معمول و زیرکانه به مسائل) اصالت (ارائه راه حل های منحصر بفرد ) را اشاره نمود.
۴۲.

مؤلفه های زیبایی شناسی رئالیسم و بازتاب آن در چند تابلو از «گوستاو کوربه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مؤلفه های زیباشناختی رئالیسم نقاشی گوستاو کوربه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۳۴۰
رئالیسم به مثابه جریانی در هنر نقاشی حضور خود را در دهه های اول و دوم قرن نوزدهم اعلام کرد. بنیانگذار این نحله هنری، نقاش سنت شکن فرانسوی «گوستاو کوربه» بود. هنرمندان رئالیسم با گسست از قواعد معهود هنرمندان زمانه خود و عطف توجه به موضوعات روزمره مردم، بروز شور اجتماعی، نگاه نقادانه به طبقات بالای جامعه و نهایتاً انعکاس زندگی واقعی مردم به دور از رؤیاپردازی ها و اغراق های رمانتیک، مؤلفه های زیبایی شناسانه خود را بنا نهادند و به سبب همین گرایش جامعه محور، با اقبال عامه مخاطبین روبرو شدند. به تعبیری ماهیت عینیت گرایانه و اجتماع محور رئالیسم، زمینه های حضور زنده و پایدار آن را تا زمانه معاصر نیز تداوم بخشیده است. از این منظر بررسی مؤلفه های زیباشناسی یاد شده خاصه در هنر نقاشی و بیان بازتاب آن در آثار «گوستاو کوربه» از آن حیث واجد موضوعیت است که خصایص زیباشناختی رئالیسم بیش از عناصر زیباشناسی نقاشی های آبستره و معاصر مورد توجه مخاطبین عام جامعه ما قرار گرفته است. نوشته هایی از این دست می تواند بستر و زمینه ای مناسب جهت ورود علاقمندان هنر به آثار مدرن تر را فراهم آورد. در پژوهش حاضر ضمن معرفی تاریخچه ای از رئالیسم و بیان مختصات زیبایی شناختی آن، تلاش می شود شماری از برجسته ترین تابلوهای «گوستاو کوربه» از جمله «سنگ شکنان»، «تدفین در اورنان» و «خانم های دهکده» از روزنه مؤلفه های زیبایی شناسی رئالیسم مورد بررسی قرار گیرد.
۴۳.

دگرگونی فرآیند ادراکِ اثر هنری در نسبت میان نشانه و مفهوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دگرگونی ادراک نشانه مفهوم گرافیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
درک و دریافت مناسب از نسبت میان نشانه ها و مفاهیم، همواره در وابستگی به فرآیند ادراک رخ می دهد و در یک مواجهه هنری، دگرگونیِ مسیر ادراک، ایجاد شگفتیِ فارغ از هر گونه عادت وارگی مألوف را به دنبال دارد. این پژوهش در تلاش است تا با تکیه بر دو ساحت آشنایی زدایی و فرآیند نشانگی، به تحلیلی بر مسئله فرآیند ادراک و چگونگیِ دگرگون سازی مسیر آن بپردازد. هدف پژوهش، بر تبیین زمینه های ایجاد این دگرگونی در وابستگی به ریشه های مشترک میان این دو ساحت استوار است که به شیوه توصیفی– تحلیلی و در راستای مطالعه منابع مکتوب کتابخانه ای، صورت گرفته است. یافته ها نشان داد که طراح اثر در راستای تبیین هستی هنر، هدف و شگردهای هنری، زبان بصری بدیعی خلق نموده و مخاطب نیز به منظور نیل به آن، در دریافت متعلق نشانه شناختی، نمود و تفسیر، با تکیه بر ادراک حسی، عقلی و خیالی خویش، اهتمام می ورزد. لذا دگرگونی حاصل، در فرآیند ادراک و در نسبت با نظام نشانه ای و مفاهیم وابسته، نه تنها در ایجاد لذت ذهنی و عینی مخاطب و تجربه زیبایی شناختی وی اثر می گذارد، بلکه مدت زمان ماندگاری آن را در ذهن افزون می سازد.
۴۴.

تحول نظام آموزشی آکادمیک هنر در تقویت تفکر خلاق و فرآیند ادراک دانشجویان (با تکیه بر رویکرد آشنایی زدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام آموزشی آکادمیک تفکر خلاق فرآیند ادراک آشنایی زدایی آفرینش هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۴۲۵
از جمله وظایف مهم نظام آموزش عالی آکادمیک هنر، افزایش مهارتهای تفکر خلاق در دانشجویان و ایجاد نسبت مناسب آن با فرآیندهای ادراک در آفرینش های هنری بدیع است. در این میان، یکی از متغیر های مهم، چگونگی سازماندهی نظام آموزش هنر در نسبت میان تفکر، خلاقیت و انواع ادراکات انسانی است که با تکیه بر رویکرد آشنایی زدایی می تواند بر ایجاد تحولی هر چند ساده اما عمیق و بدیع در نظام آموزش مؤثر باشد. هدف این پژوهش ارائه راهکارهای مناسب جهت تنظیم سلسله مراتب مراحل آموزش در هر یک از این سطوح است که به شیوه کیفی و با استفاده از راهبردهای نظریه داده بنیاد صورت پذیرفت. در این راستا سعی بر آن شده است که محورهای اصلی و سطوح فرعی داده ها از طریق تجزیه و تحلیل استقرائیِ متنی و با تکیه بر کدگذاری باز، نظری و انتخابی انجام گردد. برای به دست آوردن میزان اعتبار روایی و کاربردی داده ها نیز، از تحلیلگران توانمند هنریِ خارج از محدوده نظریات تئوری درون متنی استفاده شده است. نتایج حاکی از 35 مقوله کلی در 4 سلسله مراتب ارتباطی است که سیر مطالعه در چارچوب مدل پارادایمی شامل: راهکارهای اولیه، نسبت های ثانویه و سطوح پیامدها ارائه شده است.
۴۵.

تحلیل هنر تعاملی با رویکرد پدیدار شناسانه از منظر مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرلوپونتی ادراک هنر تعاملی اینتراکتیو آرت مخاطب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۲
مرلوپونتی یکی از نو آورترین فیلسوفان قرن بیستم بوده که ماندگارترین افادات وی به فلسفه در زمینه ادراک یا به بیان دقیق تر پدیدارشناسی ادراک است. در این پژوهش قصد بر این است با بررسی آرای فلسفی مرلوپونتی مروری داشته باشیم بر مسئله ادراک. با مطرح شدن ادراک، نقش فضا، بدن، دیگری و تجربه پر رنگ تر می شود و متعاقباً جایگاه مخاطب، صرفاً به عنوان "مخاطب" از بین می رود و در بستری از شبکه های متعدد شکل پذیری و شکل دادن قرار می گیرد. هدف اصلی این پژوهش پیدا کردن شاخصه های مشترک بین فلسفه مرلوپونتی و هنر تعاملی است. برای نائل آمدن به این هدف پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. که در آن محقق به تشریح و تبیین دلایل چگونه بودن و چرایی مسئله پرداخته و سپس آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و درنهایت به این نتیجه رسیده است که در هنر تعاملی مخاطب دیگر تنها یک نظاره گر صرف نیست بلکه با انجام کنش، خود در فرآیند خلاق تولید اثر شرکت می کند. می توان گفت همانگونه که مرلوپونتی در نظراتش بیان می کند، در هنر تعاملی، تمایزی میان سوژه و ابژه نیست و هر دو در تعامل با هم است که شکل می یابند.
۴۶.

بدن زیسته مرلو پونتی و جایگاه بدن در فلسفه تَرا بشریت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تَرا بشریت مرلو - پونتی بدن تکنولوژی ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۴ تعداد دانلود : ۳۳۶
مرلو پونتی فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی به دنبال نظریات پدیدارشناسان پیش از خود در باب ادراک آدمی، زیست کردن و بودن در جهان را مهم ترین راه ادراک انسان دانست. مرلو پونتی با استفاده از اصطلاح «بدن- زیسته» از درهم تنیدگی بدن انسان و جهان پیرامون سخن گفت. یکی از نظریه های فلسفی که می تواند رگه هایی از نظریات مرلو پونتی را در آن جست و جو کرد، فلسفه «تَرا بشری» است. مقاله حاضر به بیان این موضوع می پردازد که فلسفه ترابشری از طریق شناخت انسان و ترکیب آن با تکنولوژی، تصویری از آینده انسان مطرح می کند که در علم، جامعه شناسی ، روانشناسی، هنر و فلسفه تأثیرگذار است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نظریه های مرلو پونتی در باب التفات بدنی و بَدَنمند بودن معرفت انسان پرداخته می شود، و به این پرسش ها پاسخ داده می شود که بدن انسان، در فلسفه ترابشری چه جایگاهی دارد و آینده بشری با وجود ترکیب انسان و ربات چگونه خواهد بود. در پایان، نتیجه مشخص می کند که وقتی هوش مصنوعی تجسدیافته (انسان-ربات) بتواند از طریق بدن به معرفتی - مشابه آنچه مرلو پونتی گفته است - دست یابد، تصویر جدیدی از انسان و آینده اش ارائه خواهد کرد.
۴۷.

بررسی مفهوم آفرینشگری در هنر و معماری با تاکید بر آرای ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آفرینشگری فلسفه آفرینشگری هنر و معماری بررسی تاریخی ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۲۹
هنر در طول تاریخ، همواره با مفهوم «آفرینشگری و خلّاقیّت» همراه بوده است، چنانچه بیشتر اندیشمندان و صاحبنظران، هنر را همان «خلاقیت و آفرینش بدیع» ترجمان کرده اند. از سویی دیگر، هنر و معماری همخوانی نزدیکی با آفرینشگری و ابداع داشته و این مهم اثربخش ترین مفهوم در آفرینش معماری و هنر بوده و هست که ضرورت مساله نیز این موضوع نشات می گیرد. بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی مفهومی و قلمروی شناختی مفهوم فلسفی آفرینگشری در هنر و خاصه معماری پرداخته و در طی دوره های تاریخی گوناگون، این مفهوم را واکاوی و بررسی می کند. در واقع سوال اصلی این است که «در طول تاریخ، مفهوم ابداع و خلاقیت در هنر و معماری در آرا و اندیشه های فلاسفه و دوره های مختلف تاریخی چه ابعاد نظری و مفهومی داشته است؟»؛ لذا در این مقاله با روش «توصیفی- تحلیلی» و «روش اسنادی»، مفهوم آفرینشگری در هنر و خاصه معماری در طول تاریخ از نظر فلاسفه و دوره های تاریخی مختلف، مورد بررسی قرارگرفته و از ابزار گردآوری داده مشتمل بر: «مطالعات کتابخانه ای و اسنادی» بهره برده است. یافته های تحقیق نیز به بررسی مفهوم خلاقیت در تاریخ هنر از دیدگاه فلاسفه با تاکید بر ارسطو منطبق شده و با بررسی تطبیقی مفهوم خلاقیت در ادوار گوناگون مورد بررسی و بازبینی قرار می گیرد. در پایان نیز مفهوم خلاقیت و آفرینشگری در تمام دوره های تاریخی به اختصار شرح داده شده و تلاش می شود تا جمعبندی نهایی و مقایسه ای بین این دوره ها و فلاسفه در باب واکاوی مفهوم افرینشگری در تاریخ انجام گیرد.
۴۸.

آسیب شناسی نقاشی های دیواری همدان از منظر شهری

کلید واژه ها: نقاشی دیواری گرافیک محیطی هویت ساختار بصری مخاطب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۲۱۵
نقاشی دیواری را می توان اولین زایش راستین هنر انسان در سپیده دم تاریخ هنر دانست. نقاشی دیواری و دیوارنگاری از جمله هنرهایی است که اگرچه سابقه ای چندهزارساله در عرصه هنرهای تجسمی ایران دارد، اما در میان هنرهای معاصر با پا گرفتن مرکز زیباسازی شهرداری ها در دهه های اخیر بود که به صورت گسترده به آن توجه شده است. این پژوهش تلاش دارد تا دلایل ایجاد نقاشی دیواری در دوران معاصر را مورد بررسی قرار دهد. سپس نیازهای امروز جامعه شهری شهر همدان به نقاشی دیواری که همانا ارتقاء محیط شهری مطابق با سلیقه مخاطب عام به همراه ایجاد سرزندگی و شادابی روح شهر است را مطرح نماید. برای نائل آمدن به این هدف ابتدا تعریف صحیحی از نقاشی دیواری مطرح می شود و وجه تمایز آن با نقاشی و همچنین نقاشی های بزرگ مشخص می گردد. سپس با تمرکز بر چهار معیار توجه به فضای فرهنگی و جغرافیایی شهر، توجه به ویژگی های حیطه استقرار اثر در مکان (بررسی جنس مخاطب از نظر کیفیتی و فرهنگی)، ارتباط اثر با بستر پیرامونی، و استخدام تصویر در خدمت هدف و موضوع مورد نظر آثاری از شهر همدان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی آسیب های بصری ارائه شده در نقاشی های دیواری اجرا شده در شهر همدان را بررسی می کند و در نتیجه راهکارهای جلوگیری از آلودگی بصری که همانا بهره مندی از متخصصان هنر، اجتناب از قضاوت های غیرکارشناسانه و همچنین توجه به موقعیت و فرم و مضمون دیوار را مطرح می نماید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان