غلامرضا زهتابیان

غلامرضا زهتابیان

مدرک تحصیلی: استاد گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی،دانشکده منابع طبیعی،دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰ مورد.
۱.

بررسی آب زیرزمینی دشت ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشاورزی آب زیرزمینی شوری آبیاری بیابان دشت ورامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۰۳
دشت ورامین دارای مساحتی بیش از 130 هزار هکتار بوده که حدود 60هزار هکتار از آن جزء اراضی کشاورزی محسوب می¬شود. به دلیل کم بودن منابع آب سطحی، حفر چاه‎های عمیق و نیمه عمیق در کلّ سطح دشت رواج چشمگیری داشته و لذا مطالعه آب زیر زمینی که به عنوان اصلی¬ترین منبع آب آبیاری در کلّ دشت محسوب می‎شود، ضروری بنظر می¬رسد. در این تحقیق برای بررسی آب زیر زمینی جهت استفاده در آبیاری، ابتدا داده¬های کمّیّت و کیفیّت چاه‎های بهره¬برداری و پیزومتر تهیّه شد و سپس سطح آب زیر زمینی و جهت جریان مورد مطالعه قرار گرفت و با محاسبه عمق سفره بحرانی، نقشه آن ترسیم گردید. همچنین تأثیر سطح سفره در اراضی کشاورزی بررسی شد. و با استفاده از دیاگرام ویلکوکس نقشه قابلیّت آبیاری در کلّ دشت ترسیم گردید که مساحت کلاسه¬های مختلف آبیاری از آن استخراج شد. نتایج نشان داد که استفاده از آب زیرزمینی برای آبیاری در منطقة شمالشرقی دشت باید با دقّت بیشتری صورت گیرد؛ چون این قسمت از دشت، سطح سفره پایین‎تری نسبت به مناطق دیگر دارد و اگر روند افت سطح آب در این قسمت ادامه یابد، شاهد شوری¬زایی آب زیر زمینی و به تَبَع آن تخریب خاک و کاهش عملکرد و در نهایت شروع بیابان¬زایی در این قسمت خواهیم بود. از طرف دیگر، در منطقه جنوبغربی دشت، مساحتی حدود 9354 هکتار دارای سطح آب زیرزمینی کمتر از سه متر می‎باشد که عملاً انجام عملیّات کشاورزی را در با محدودیّت مواجه می‎سازد. عملیّات کشاورزی را در با محدودیّت مواجه می‎سازد. تنها قسمتی که می توان از آب زیرزمینی جهت آبیاری اراضی کشاورزی بدون هیچ محدودیّتی استفاده کرد، قسمت مرکزی دشت است که قلب کشاورزی منطقه محسوب می‎شود و در سایر مناطق باید به مسائل مدیریّتی مانند انتخاب نوع محصول، نوع سیستم آبیاری مورد استفاده، وضعیّت زهکشی و نفوذ پذیری خاک دقّت لازم بعمل آورد.
۲.

بررسی اولویت پتانسیل سیل خیزی زیر حوزه های آبخیز و تعیین مناطق مولد سیل در آن (مطالعه موردی: حوزه آبخیز ما رمه – استان فارس)

کلید واژه ها: GIS مدل HEC-HMS پتانسیل سیل- خیزی حوزه آبخیز مارمه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۳۰۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۷۹
تعیین مناطق مولد سیل و اولویت بندی زیرحوضه ها از نظر پتانسیل سیل خیزی می تواند در مدیریت بهتر آبخیزهای بزرگ، نقش مهمی داشته باشد. حوزه آبخیز مارمه به علت وقوع سیل های متعدد در آن، جهت این تحقیق انتخاب شد. در این مقاله با تلفیق GIS و مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS، بر اساس روش SCS CN میزان سهم هر کدام از زیرحوضه ها در سیل کل حوضه، تعیین شده است. به این منظور با استفاده از روش تکرار حذف انفرادی زیرحوضه ها در محیط مدل HEC-HMS، زیرحوزه های آبخیز مارمه از نظر پتانسیل سیل خیزی اولویت بندی شده اند. نتایج حاصل نشان می دهند که سهم زیرحوضه ها در پتانسیل سیل خیزی کل حوضه، تنها تحت تاثیر مساحت آن ها نیست و عواملی چون موقعیت مکانی زیرحوضه ها و روندیابی سیل در رودخانه اصلی نیز در رژیم سیلابی حوضه تاثیر مهمی دارند. در نهایت مشاهده شد که زیرحوضه جوچین، بیشترین سهم را در سیل کل حوضه دارد و زیرحوضه چال سرباز دارای کمترین پتانسیل سیل خیزی می باشد.
۳.

نقش مدیریت دولتی در توسعه آبیاری در ایران و چند کشور جهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۷
علی رغم اینکه همه دولتها و ملتها تلاش گسترده ای در جهت توسعه و آبیاری و عمران روستایی انجام می دهند ، تجربه نشان می دهد که تنها به کار گیری تکنیکها ، توزیع نهاده ها ، قطعات و لوازم و ابزار ، کاربری سیستمهای آبیاری مدرن و ... سبب توفیق ملتها نیست ، بلکه همزمان با به کارگیری آخرین تجربه ها و اطلاعات علمی ، مدیریتهای صحیح و اصولی در راهبری و سیاستگزاری آبیاری بسیار تعیین کننده و با ارزش است. شکی نیست که همه کشورها به جهت خروج از بن بست فقر و گرسنگی و افزایش عملکرد محصول در واحد سطح به دنبال راهبری و به کارگیری آبیاری هستند . اما نظر به اینکه ایدئولوژیها ، سیاستها ، فرهنگها ، امکانات پرسنلی و مالی ، و عقاید انسانها بسیار متفاوت و متغیر است ، لذا برنامه ریزی آبیاری نیز به دنبال نظریات چنین سیاستگذاریها بسیار متغیر و سبب گردیده که رشد و توسعه آبیاری در سطح جهان بسیارمتغیر و توفیقات و تجارب کسب شده بسیار متفاوت باشد. برخی از کشورها با مدیریت مطلوب ضمن پرداختن به ابهاد مختلف و زوایا و ریزه کاریهای راهبری آبیاری این علم و فرهنگ را به حد و سقف توسعه رسانیده اند و پاره ای به دلیل نداشتن ابزار مورد نیاز اعم از اقتصادی ، اجتماعی ، پرسنلی ، فنی ، تکنیکی و ... بسیار ناکام عمل نموده اند. متغیرهای بسیار زیادی در بهکارگیری اصولی و منطقی آبیاری دخالت دارند از جمله رقابت شدید وتنگاتنگ بخش کشاورزی با صنعت و معدن و آب آشامیدنی شهرها و ... ایجاب می کند که یک توازن صحیح و منطقی در این بخش ایجاد گردد و دراین ارتباط نقش هدایتگر دولت و مشارکتهای فعال مردمی و بخش خصوصی به گونه ها و جنبه های متفاوتی در سطح جهان متجلی گردیده است . چگونگی سهم و مشارکتهای دولت ، حدود و اختیارات مشارکتهای مردمی و توازن منطقی بین آن نشان از توفیقات و ناکامی دولتها و ملتها دارد. نظر به اینکه محدودیت آب ، اساسی ترین و حیاتی ترین مشکل و معضل کشورماست ، در برنامه های پنجساله اول و دوم (4) اولویت ویژه ای به آن داده شده و از طرفی دیگر راندمان آبیاری در کشور ، در حد و سطح بسیار پایینی قرار دارد (3) لذا بر آن شدیم نگاهی گذرا و مروری مختصر بر نقش مدیریت دولتی در توسعه و عدم توسعه آبیاری در چند کشور مختلف جهان از جمله ایران بیندازیم و از این رهگذر تجربیات و توفیقات دیگران را یادآور شویم به این امید که روزی با اعمال مدیریت صحیحتر دولتی و مشارکتهای بهتر مردمی ، قدمهای مؤثری درتوسعه امور آب و آبیاری و در نهایت آبادانی کشور برداشته باشیم .
۴.

ارزیابی روش شبیه‌سازی تصادفی برای تولید داده‌های هواشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولد هواشناسی ClimGen دماهای بیشینه و کمینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۳ تعداد دانلود : ۹۶۸
داده‌های تاریخی هواشناسی بلند مدت، برای به کارگیری مدل‌های شبیه سازی رشد گیاهان لازم و ضروری می باشند. داده‌های شبیه سازی شده زمانی استفاده می شوند که داده های تاریخی موجود نبوده و یا قابل اعتماد نمی باشند و یا اینکه داده های آتی مورد نیاز می باشند. برای شبه سازی می توان از روش‌های تصادفی که فقط از میانگین‌های بلند مدت اقلیمی اسنفاده می کنند و یا از روشهای غیر تصادفی که بر اساس مقدار یک متغیر و البته، مقدار متغیر مورد نظر را تخمین می زنند، استفاده کرد. هدف از این مطالعه شبیه سازی تصادفی دماهای بیشینه و کمینه بود و از یک مولد هواشناسی به نام ClimGen برای تولید داده های دما استفاده شد. تولید داده های دما برای 10 ایستگاه هواشناسی ایران با شرایط اقلیمی متفاوت صورت گرفت و از داده های تاریخی ثبت شده در ایستگاه های فوق برای بررسی نتایج حاصل استفاده شد. در نهایت از سنجه های آماری مانند جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین خطای تقریبی (MBE) و همچنین ضریب همبستگی (R)، شیب (b) و عرض از مبدأ خط رگرسیون برای مقایسه داده های تولید شده و داده های تاریخی استفاده شد. بر اساس سنجده های فوق، مقادیر شبیه سازی شده و تاریخی دارای توافق خوبی با هم بودند.
۵.

تعیین مناسب ترین اندازه پلات برای نمونه برداری از سنگ فرش بیابان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانه بندی نمونه برداری سنگ فرش بیابان ابعاد پلات خضرآباد یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۰ تعداد دانلود : ۵۵۷
سنگ فرش بیابانی یکی از عوامل محافظت کننده خاک سطحی در مقابل فرسایش بادی در مناطق بیابانی است. درصد تراکم سنگ فرش و قطر ذرات، یا به نوعی دانه بندی ذرات، از مهم ترین عوامل تعیین کننده میزان حفاظت خاک توسط این ذرات است. نمونه برداری های سنگ فرش بیابان، به طور معمول در عرصه و به صورت تخمینی یا با استفاده از خط کش و پلات انجام می گیرد؛ ولی در هیچ یک از منابع، ابعاد استانداردی برای پلات در نمونه برداری از سنگ فرش بیابان ارائه نشده و حتی روشی نیز برای تعیین آن معرفی نشده است. در این مطالعه با استفاده از یک روش نوآورانه، ابعاد بهینه پلات برای نمونه برداری از سنگ فرش بیابان در انواع مختلف دشت سر تعیین شده است. این روش برمبنای افزایش ابعاد پلات و ترسیم منحنی های دانه بندی متعدد در پلات های با ابعاد مختلف و مقایسه آنها با یکدیگر استوار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، چنانچه هدف از نمونه برداری از سنگ فرش بیابان در دشت سر لخت باشد، ابعاد 40×40 سانتی متر، در دشت سر اپانداژ، ابعاد 30×30 سانتی متر و در دشت سر لخت، ابعاد 20×20سانتی متر، مناسب ترین ابعاد پلات در نمونه برداری از سنگ فرش بیابان در دشت سر پوشیده است. چنانچه نمونه برداری از سنگ فرش بیابان به صورت کلی مطرح باشد، ابعاد مناسب پلات، 40 ×40 سانتی متر است.
۶.

تعیین مهم ترین پارامترهای گرانولومتری سنگفرش بیابان در تفکیک تیپ های مختلف دشت سر(مطالعه موردی : خضرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیابان دانه بندی دشت سر سنگ فرش ابرمکعب لاتین خضرآبادیزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۳ تعداد دانلود : ۶۸۸
دشت سرها یکی از مهم ترین واحدهای ژئومرفولوژی در مناطق خشک می باشند و تاکنون شاخص های مختلفی برای جداسازی تیپ های مختلف آن ها ارائه شده است. وضعیت سنگ-فرش بیابانی در تیپ های مختلف است از ویژگی های موثر در جداسازی دشت سرها و محافظت خاک سطحی می باشد. در این پژوهش سعی شده است تا مهم ترین پارامترهای دانه بندی سنگ فرش بیابان در رابطه با تفکیک تیپ های مختلف دشت سر مورد بررسی قرارگیرد. تعداد 124 نمونه از سنگ فرش های مناطق بیابانی در قالب تیپ دشت سر لخت، اپانداژ و پوشیده واقع در منطقه خضرآبادیزد نمونه برداری و آزمایشات دانه بندی بر روی آن ها انجام گرفت.روش نمونه برداری نیز به صورت تصادفی طبقه بندی شده، ابرمکعب لاتین بود. نمونه های برداشت شده پس از انتقال به آزمایشگاه با استفاده الک های استاندارد و روش طبقه بندی ونتورث، طبقه-بندی وتوزین شده و منحنی دانه بندی آن ها ترسیم و همچنین سایر شاخص های دانه بندی در مورد آن ها محاسبه شد (نرم افزارGRGraph ). شاخص های محاسبه شده شامل قطر میانگین، جورشدگی، کج شدگی و پخی است. نتایج منحنی دانه بندی و محاسبه این شاخص ها در تمام 124 نقطه نشان داد، شاخص های قطر 20%، قطر 25% و قطر 50%، کارایی بیشتری را نسبت به بقیه قطرها در تفکیک تیپ های مختلف دشت سر بر اساس وضعیت دانه بندی سنگ فرش از خود نشان می دهد. پارامتر های قطر 90%، قطر 84% و قطر 95% دارای کارایی کمتری در این زمینه بوده و سایر شاخص ها در این زمینه از قابلیت چندانی برخوردار نمی باشند. بدین ترتیب چنانچه با احتمال 90 درصد، دامنه تغییر پارامترهای مذکور را بررسی کنیم، برای قطر 20% در دشت سر لخت، مقادیر 9/14 تا 9/69 میلیمتر، برای دشت سر اپانداژ، مقادیر 7/13 تا 1/58 میلیمتر و برای دشت سر پوشیده، 8/0 تا 7/8 میلیمتر، برای قطر 25%، برای دشت سر لخت مقادیر 7/13 تا 1/78 میلیمتر، برای دشت سر اپانداژ، 14 تا 50 میلیمتر و برای دشت سر پوشیده، مقادیر 9/0 تا 7/7 میلیمتر و در نهایت برای قطر 50%، برای دشت سر لخت، قطر 7/10 تا 9/45 میلیمتر، برای دشت سر اپانداژ، قطر 6/9 تا 5/35 میلیمتر و برای دشت سر پوشیده، 8/4 تا 1/1 میلیمتر، انتظار می رود.
۸.

بررسی وضعیت بیابان زایی با مدل IMDPA در بیابان های ساحلی (مطالعه موردی: منطقه شمیل -تخت، استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی بیابان زایی شمیل - تخت IMDPA

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۷۸۰
از مهم ترین چالش های بشر در قرن حاضر در ابعاد گوناگون بیابان زایی بوده که از آن تحت عنوان تخریب اراضی نه تنها در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب بلکه در مناطق مختلف و به ویژه در کشورهای درحال توسعه یاد می شود. مناسب ترین روش برای بررسی عوامل مؤثر در تخریب اراضی و شدت بیابان زایی ازنظر متخصصان استفاده از مدل های ارزیابی بیابان زایی می باشد. به منظور ارائه یک مدل منطقه ای و ارزیابی کمی وضعیت فعلی بیابان زایی محدوده ای با وسعت 80800 هکتار در بخش شمیل -تخت استان هرمزگان در نظر گرفته شد. برای این منظور پس از بررسی و ارزیابی های اولیه، چهار معیار اقلیم، آب، خاک و فرسایش بادی با شاخص های مربوطه در نظر گرفته شد. برای هر معیار، مهم ترین شاخص های مؤثر در کیفیت آن معیار، بررسی و با شیوه IMDPA وزن دهی انجام شد و با محاسبه میانگین هندسی شاخص ها و بهره گیری از نرم افزار 9.3,Arc Gis نقشه های مربوطه به وضعیت هر معیار تهیه شد. در انتها از میانگین هندسی معیارها، نقشه شدت بیابان زایی منطقه به دست آمد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان می دهد کل منطقه ازنظر درجه بیابان زایی در کلاس متوسط قرار دارد. از بین معیارهای مورد بررسی، معیار اقلیم باارزش عددی 8/2 بالاترین درصد وزنی را به خود اختصاص داده است و از بین شاخص های مورد بررسی شاخص خشکسالی باارزش عددی 35/3، و بعدازآن شاخص خشکی، بافت خاک، درصد پوشش زنده و غیرزنده در سطح خاک، مقدار بارش سالانه، شدت فرسایش بادی و افت آب بیشترین درصد وزنی را به خود اختصاص داده اند. شدت بیابان زایی برای کل منطقه باارزش عددی 9/1 تا 3/2 برآورد شده است.
۹.

ارزیابی و پایش پوشش گیاهی مبتنی بر منطق فازی با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی: پارک ملی بمو - شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیراز NDVI MODIS پایش بیابان زایی پارک ملی بمو EVI

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای زیستی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۰۷۸ تعداد دانلود : ۶۵۲
بیابان زاییپسازدوچالشتغییراقلیموکمبودآب شیرین،سومینچالشمهمجامعهجهانیدرقرنبیستویکم می باشد، کهبهعنوانیکیازبارزترینوجوهتخریبمحیط زیستوانهداممنابعطبیعیدرجهان مطرحگردیده است. این پدیدهباتأثیربرپوشش گیاهی،آبوخاک، عامل جدّی تهدید کننده پارک های ملی در مناطق خشک و نیمه خشک از جمله ایران است.اقداماتاجرایی دررابطهباکنترلبیابان زاییبایدمتکیبرشناختوضعیتفعلیبیابانی شدنوشدتآنباشد. در این پژوهش به منظور ارزیابی و پایش بیابان زایی پارک ملی بمو- شیراز، روند تغییرات سالانه پوشش گیاهی در بازه زمانی(2014-2000) مورد بررسی قرار گرفت. فرضبرایناستکهباتحلیلسری هایزمانیبلندمدتداده هایماهواره ای و با استفاده از شاخص های پوشش گیاهی (NDVI و (EVI، می توان چنین تغییراتی را پایش نمود. لذا در این پژوهش، پروفیل و نقشهتغییرات سالانه مقادیر NDVI و EVIدر طی14 سال، بااستفادهازمحصول MOD13A1 سنجنده MODISماهواره Terra سیستم Aqua،در محیط نرم افزاری IDRISI Selva تهیه و مورد تحلیل قرارگرفت. در نهایت با به کارگیری منطق فازی، پروفیل و نقشه شدت بیابان زایی در بازه زمانی مذکور ، تهیه گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده تخریب پوشش گیاهی وافزایش شدت بیابان زایی در قسمت شمال غربی است. این تخریب شکل جدیدی از بیابان زایی به نام بیابان زایی تکنوژنیکی می باشد که دلیل آن احداث شهر جدید صدرا در قسمت شمال غربی و غرب این پارک بوده است به طوریکه با احداث شهر صدرا در محدوده غربی این پارک، عملاً حفاظت از این قسمت نا ممکن گردیده است.
۱۰.

بررسی و تحلیل ارتباط زمانی و مکانی بین خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همبستگی استان تهران خشکسالی هواشناسی خشکسالی هیدرولوژیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۸ تعداد دانلود : ۵۱۰
خشکسالی یک رخداد طبیعی تکرارشونده و موقتی است و منجر به وارد آمدن خسارت های زیادی به زندگی انسان و اکوسیستم های طبیعی می شود. در این تحقیق، از شاخص بارش استاندارد شده (SPI) و شاخص خشکسالی جریانات رودخانه ای (SDI) جهت ارزیابی خشکسالی ها استفاده شده است. برای این منظور از آمار ماهانه 72 ایستگاه باران سنجی و 42 ایستگاه هیدرومتری در استان تهران استفاده شد و شاخص های خشکسالی SPI و SDI نیز در نرم افزار MATLAB محاسبه گردید. در مرحله بعد نقشه پهنه بندی مربوط به آنها نیز در دوره های مختلف با استفاده از نرم افزار ArcGIS تهیه شد و در نهایت ارتباط بین دو شاخص خشکسالی نیز از طریق ضریب همبستگی پیرسون بدست آمد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بین خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی در منطقه مورد مطالعه، ارتباط معنی داری در سطح 99 درصد وجود دارد و روند خشکسالی تقریباً در مناطق مختلف استان با گذشت زمان افزایش یافته است، به طوری که روند تغییرات هر دو شاخص خشکسالی، از سمت شمال به جنوب دارای افزایش چشمگیری بوده است. بر اساس داده های بارش و دبی، وقوع خشکسالی هواشناسی به صورت کوتاه مدت یا با تأخیر یک ماهه بیش ترین تأثیر را در وقوع خشکسالی هیدرولوژیک دارد. همچنین بررسی نظم مکانی نیز نشان داد که، بیشترین همبستگی بین خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی در ایستگاه رودک وجود دارد که دلیل همبستگی بالای آن را می توان کوچک بودن حوضه بالا دست آن به موقعیت ایستگاه های باران سنجی و هیدرومتری آن مرتبط دانست.
۱۱.

بررسی تأثیر شبکه های آبیاری سدکرخه بر تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویرماهواره ای - مطالعه موردی: منطقه نیمه خشک دشت عباس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری اراضی آشکارسازی تغییرات ضریب کاپا سدکرخه دشت عباس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۶۱۳
در دهه های اخیر، تغییرات سریع کاربری اراضی به ویژه در مناطق دارای اکوسیستم حساس با پیامد تخریب منابع طبیعی همراه بوده است. متأسفانه بخش مهمی از این تغییرات، غیر اصولی و خارج از برنامه بوده که اطلاع از این تغییرات برای برنامه ریزان اهمیت بسزایی دارد. در این مطالعه تغییرات پوشش اراضی در دو دورة قبل و بعد از بهره برداری از شبکه های آبیاری سد کرخه به دشت عباس در استان ایلام مورد ارزیابی قرار گرفت. از تصاویر سنجنده های لندست TM ، ETM + و OLI به ترتیب برای سال های 1368، 1382 و 1392 و همچنین نقشه های توپوگرافی و پوشش منطقه استفاده گردید. تصاویر هر سه مقطع زمانی به پنج طبقة کاربری مرتع، اراضی کشاورزی، اراضی مسکونی، بستر رودخانه و اراضی بایر و تپه ماهور طبقه بندی شدند. همچنین به منظور تعیین دقیق تر تغییرات افزایشی کاهشی مساحت ها برای دو دوره بدست آمد. نتایج نشان داد که در طول دو دوره کاربری بایر و تپه ماهور بیشترین مساحت از منطقه را در بر گرفته است، به طوریکه دوره اول 1/12344 هکتار و دوره دوم 5/17370 هکتار بوده است. همچنین طی دو دوره طبقه مرتع با تخریب مواجه بوده با این تفاوت که در دورة دوم، 3/14 % بیشتر از دورة اول بوده است. همچنین در دورة دوم به دلیل بهره برداری کشاورزان از سیستم های آبیاری تغییرات کاربری ها بیشتر به سمت تبدیل به کاربری کشاورزی بوده است، به طوری که طی 10 سال 8/3671 هکتار 550 % به این اراضی افزوده شده است. بیشترین تبدیل کاربری به کاربری کشاورزی مربوط به کاربری اراضی بایر و تپه ماهور بوده است. این اراضی به علت اینکه در بین اراضی کشاورزی و در فاصله کمی نسبت به سیستم های آبیاری واقع گردیده اند، توسط ساکنان منطقه بیشتر دستخوش تغییر قرار گرفته اند. با مشخص نمودن حریم برای اراضی کشاورزی می توان تا حدود زیادی از تغییرات کاربری اراضی در دشت مذکور جلوگیری نمود .
۱۲.

بررسی اثرات خشکسالی بر ناپایداری اراضی کشاورزی دشت سگزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیابانزایی کشاورزی تخریب اراضی تیمار مطلوب و نامطلوب آزمون کلموگروف اسمیرنوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۶
به منظور ارزیابی اثرات خشکسالی بر ناپایداری کشاورزی شهرستان سگزی به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید و چهار کاربری غالب منطقه شامل اراضی بایر ، باغی ، کشاورزی و مرتعی(تیمار شاهد) به عنوان تیمارهای مورد مطالعه در نظر گرفته شدند، نمونه برداری از خاک انجام شد و فاکتورهای خاک در دو گروه فاکتورهای اصلاحی و تخریبی در دو عمق سطحی و تحتانی (0 تا 30 و 30 تا60 سانتی متری) خاک مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعه فاکتورها نشان داد که در منطقه بین تیمارها اختلاف معنی داری وجود دارد و خاک منطقه از نظر اسیدیته در رده خاک های نسبتاً فقیر قرار دارد. در مجموع در اکثر تیمارها در مورد فاکتورهای مختلف، لایه تحتانی خاک بیشتر تخریب شده است و به سمت بیابان زایی پیشرفت کرده است، که به علت تجمع سدیم و بالا بودن نسبت جذبی سدیم در این لایه می باشد در حالی که اثر تخریبی در لایه سطحی کمتر مشاهده شده است. در اراضی تحت اثر فاضلاب شاخص های مواد آلی، ازت، فسفر و کلسیم و منیزیم افزایش یافته است و شاخص های سدیم، شوری، اسدیته و نسبت جذب سدیم کاهش یافته است. از آزمون کلموگروف اسمیرنوف برای نرمال سازی داده ها و تجزیه واریانس برای همه فاکتورها به صورت جداگانه محاسبه شد و درنهایت اراضی باغی و کشاورزی به عنوان مناسب ترین تیمارها و اراضی مرتعی و بایر به عنوان نامطلوب ترین تیمارها، برای خاک منطقه معرفی شدند.
۱۳.

شبیه سازی و پیش بینی مؤلفه های اقلیمی دما و بارش در مناطق خشک (مطالعه موردی: دشت میناب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم گزارش پنجم سناریو مناطق خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۱۴۱
در این پژوهش تغییرات متوسط دما و بارش ماهانه دو ایستگاه سینوپتیک بندرعباس و میناب در دو دوره زمانی (2015-2044 و 2074-2045) و بر اساس خروجی مدل گردش عمومی جو CanESM2 و سه سناریو RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از آزمون من-کندال، روند این دو پارامتر ارزیابی شد. همچنین داده های شبیه سازی شده توسط این مدل ها با داده های مشاهداتی با استفاده از ضرایب (NS, R2 ,RMSE) مورد ارزیابی قرار گرفتند. بررسی این ضرایب، نشان دهنده توانایی بالای مدل SDSM در مدل سازی پارامتر بارش و دما در هر دو ایستگاه می باشد. همچنین نتایج نشان داد که بارش سالانه در سناریو RCP2.6 ایستگاه سینوپتیک بندرعباس و در سناریو RCP4.5 و RCP8.5 ایستگاه میناب کاهش می یابد و بیشترین کاهش در مؤلفه بارش در ایستگاه سینوپتیک میناب اتفاق می افتد. مقادیر درجه حرارت متوسط در دوره آتی در سناریوی انتشار RCP8.5 بیشتر از سایر سناریوهای انتشار می باشد. به طور کلی، این نتایج نشان می دهد که مقادیر درجه حرارت در ابتدای قرن 21 در دشت میناب افزایش پیدا خواهد کرد، ولی مؤلفه بارندگی تنها در سناریو RCP2.6 افزایش می یابد. در حالی که در میانه قرن (2045-2074) در ایستگاه سینوپتیک میناب و بندرعباس تنها در سناریو RCP2.6، شاهد کاهش دما در مقیاس سالانه می باشیم. لذا با کاهش بارش و افزایش دما و نقش آن ها در افزایش میزان تبخیر و تعرق، پیشنهاد می گردد، برنامه ریزان به دنبال راهکار هایی برای مدیریت بهتر منابع آب و اصلاح روش های بهره برداری از آن به ویژه در بخش کشاورزی، باشند و خود را با شرایط آینده تطبیق دهند.
۱۴.

بررسی روند تغییرات کاربری اراضی بر روی کیفیت آّب زیرزمینی دشت یزد-اردکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری اراضی آب زیرزمینی دشت یزد-اردکان کشاورزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۴۴
مدیریت بهینه منابع طبیعی یک منطقه نیازمند درک تأثیرات تغییرات کاربری بر روی چرخه هیدرولوژیکی آب های آن منطقه است. هدف از این پژوهش، بررسی روند تغییرات کاربری و اثرات آن بر کیفیت آب زیرزمینی در دشت یزد-اردکان می باشد. بدین منظور از داده های آب زیرزمینی شامل EC و SAR و همچنین تصاویر ماهواره ای در دو بازه زمانی 1375 و 1393 استفاده گردید. برای تهیه نقشه کاربری اراضی دشت یزد-اردکان از شاخص NDVI استفاده شد. نتایج نشان داد که اراضی مرتعی در سال 1393 به میزان 300 کیلومتر مربع نسبت به سال 1375 کاهش یافته است که این اراضی به اراضی شهری و مسکونی تبدیل گردیده است. همچنین نتایج نشان داد که بخش های جنوب منطقه دارای بهترین کیفیت آب برای مصارف کشاورزی است و هر چه به سمت شمال دشت یزد اردکان می رویم از کیفیت آن برای فعالیت های کشاورزی کاسته می شود. البته با گذشت زمان نیز از کیفیت آب کاسته شده است و میزان آلودگی در قسمت های شمالی و شرقی بیشتر شده است. علت اصلی این پدیده را می توان از یک سو گسترش نواحی شهری و فعالیت های صنعتی بویژه در شهرستان های میبد و اردکان و نیز حفر چاه های غیر مجاز و جهت آبیاری درختان پسته در وسعت زیاد دانست که باعث گردیده است اراضی مرتعی به اراضی شهری تبدیل گردد وهمچنین افت سفره وشورشدن آب زیرزمینی صورت گیرد. این شرایط نشان از یک وضعیت هشدار برای اراضی مرتعی است؛ به دلیل اینکه اراضی به کاربری هایی تبدیل شده اند که خود مسبب افزایش مصرف آب در منطقه مورد مطالعه هستند.
۱۵.

تجزیه و تحلیل حساسیت راهبردهای بهینه بیابانزدایی درچارچوب فرایند تحلیلی سلسله مراتبی (AHP) مطالعه موردی منطقه خضرآباد یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تحلیل حساسیت بیابانزد ائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۹۶
دراغلب اوقات داده های ارائه شده حاصل ازفرآیند تصمیم گیری چند مع یاره غیرکاربردی ومتغیر می باشند،بنابراین یک قدم مهم درکاربرد مسائل تصمیم گیری چند معیاره (MADM) ازجمله فرآیند تصمیم گیری سلسله مراتبی (AHP) انجام آنالیز حساسیت روی داده های خروجی می باشد .دراین مقاله سعی شد به منظور انجام آنالیز حساسیت برروی اوزان معیارها وراهبردهای تصمیم گیری ونمایش ارزشهای نهایی (اصلاح شده) راه حلهای بیابانزدایی از روش آماری Triantaphyllou استفاده شود .بطور کلی دراین روش ،درابتدا فرآیند آنالیز حساسیت برروی معیارها وراهبردهانجام شد وبه دنبال تعیین حساس ترین معیاروراهبرد ،اوزان جدید راهبردها بر مبنای حساس ترین معیار وراهبرد درماتریس تصمیم گیری جایگزین شد وبامحاسبه میانگین موزون هرسطرازماتریس نرمالیزه اصلاح شده، درجه ترجیح یاوزن نهایی راهبردها حاصل شد .درعین حال به منظور دستیابی به نتایج کاربردی ،واقعی وعملی،منطقه خضرآبادیزدبه عنوان یک منطقه تیپیک ازنظرگاه بیابانزایی مدنظر  قرارگرفت .نتایج حاصل از کاربرد آنالیز حساسیت برمبنای روش تری آنتافیلو درعرصه بیابانی منطقه خضرآبادبه منظورتعیین وزن نهایی واصلاح شده معیارهاوراهبردهای مؤثردربیابانزایی وبیابانزدایی ،حکایت از توانایی بالای این مدل دارد .به طوری که بعدازتحلیل حساسیت معیارها وراهبردها وتعیین حساسترین معیاروراهبرد ،اولویت بندی معیارها تغییری نکرد وهمچنان معیار تناسب وسازگاری بامحیط زیست (C1) باضریب حساسیت 3222/ 0حساسترین معیاربرآوردشدکه بعدازنرمال سازی  معیارمذکور بادرجه ترجیح 32/6 درصددراولویت اول قرارگر فت.که این نتیجه نشان دهنده توجه کارشناسان مدیریت مناطق بیابانی به مسائل زیست محیطی وچالشهای مطرح درزمینه تخریب محیط زیست می باشد .درعین حال اولویت بندی راهبردها نیز تغییری نکرد وراهبرد کنترل چرای دام (A4) باضرب حساسیت 0/1381 حساسترین راهبرد برآوردشدکه بامحاسبه وزن جدید حساسترین راهبرد،راهبردجلوگیری ازتبدیل وتغییر نامناسب کاربری اراضی (A2) بادرجه ترجیح 23/45 درصددراولویت اول قرارگرفت ودرنهایت بابرآورد اولویت نهایی یااصلاح شده راهبردها مشاهده شد که همچنان راهبرد A2 بادرجه ترجیح 22/7 درصددراولویت اول قرارداردودرعین حال اولویت بندی راهبردها نسبت به حالت قبل اندکی تغییریافت به طوری که اولویت نهایی راهبردهای کنترل چرای دام (A4) وتعدیل دربرداشت ازمنابع آب زیرزمینی (A5) جابجاشد
۱۶.

بررسی ارتباط بین معیارهای بیابان زایی و تغییر کاربری اراضی: ارائه متدولوژی عملیاتی پایش با استفاده از مدل IMDPA(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شدت بیابان زایی تصاویر ماهوارهای روش نظارت شده مدل سازی و خوزستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۶۶
ارائه یک مدل ﭘﺎیﺶ بیابانزایی بر اساس تغییرات کاربری زمین/کاربری پوشش و ارتباط آن با معیارهای بیابان زایی ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ارزیﺎﺑی ﺑیﺎﺑﺎنزایی در منطقه مورد مطالعه ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از فناوری ﺳﻨﺠﺶ از دور و ﺗﺼﺎویﺮ ﻣﺎﻫﻮارهای ﺑﺎ ﻗﺪرت ﺗﻔکیک ﻃیﻔی و ﻣکﺎﻧی ﺑﺎﻻ هدف این تحقیق اﺳﺖ. در یک دوره آماری 24 ساله، نقشه شدت بیابان زایی با استفاده از مدل IMDPA بر اساس معیارهای آب، اقلیم، پوشش گیاهی و خاک تهیه گردید. نقشه کاربری اراضی منطقه برای سه دوره 1370، 1382و 1394 شامل شش کاربری کشاورزی، مرتع، اراضی شوره زار، نیزار و رودخانه، تهیه شد. نتایج نقشه شدت بیابان زایی نشان داد که شدت بیابان زایی در ابتدا دوره از سال 1370 تا 1382 افزایش یافته است. به طوری که در سال 1370 حدود 6/9 درصد منطقه در کلاس کم و 4/90 درصد منطقه در کلاس متوسط بیابان زایی قرار گرفته است. از سال 1382 کلاس شدید در قسمت های شمال شرقی و مرکز منطقه مطالعاتی مشاهده شده که 3/8 درصد منطقه را شامل می شود و کلاس های کم و متوسط به ترتیب حدود 7/8 و 4/87 درصد منطقه را در بر گرفته اند. روند بیابان زایی از سال 1382 تا 1394 کاهشی است به طوری که در سال 1394 کلاس کم، متوسط و شدید به ترتیب حدود 8/14، 85 و 1/0 درصد از کل منطقه را شامل می شوند . همچنین ارزش عددی شدت بیابان زایی در هر کاربری نشان داد که بیشترین تاثیر را به ترتیب کاربری مرتع، کشاورزی و مناطق مسکونی داشته و کم ترین تأثیر را کاربری نیزار در بیابان زایی منطقه داشته است. برای بررسی بهتر ارتباط معیارهای بیابان زایی و تغییرکاربری، مدل های مختلف بر داده های حاصل، برازش داده شد و از بهترین مدل برای تعیین ارتباط بین نوع کاربری اراضی و شدت بیابان زایی استفاده شد. از بین کاربری های مختلف با توجه به ضریب همبستگی، بهترین ارتباط بین شدت بیابان زایی و تغییر کاربری را کاربری شوره زار با 96/0R2 = داشت.
۱۷.

تفکیک سطوح پیشایندهای رفتاری بر مبنای شاخص های پایداری و خصوصیات فردی کشاورزان (موردمطالعه: شهرستان قلعه گنج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص های پایداری پیشایندهای رفتاری نظام های انسان - محیط زیست پایداری کشاورزی قلعه گنج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۴۲
یکی از چالش های پایداری، شکاف بین دستورالعمل های پایداری و تصمیم گیری همراه با عمل از سوی جوامع هدف است. رفتار کشاورزان نیز به عنوان عامل تصمیم گیرنده از عوامل اثرگذار بر آینده پایداری است. دراین بین رویکردهای فرارشته ای همچون نظام های انسان- محیط زیست جهت مدیریت پایدار و رفع چالش های پایداری مؤثر هستند. بدین منظور این تحقیق با هدف اصلی بررسی رفتار پایدار بهره برداران کشاورزی و به قصد سنجش توانایی تفکیک رفتار کشاورزان بر اساس شاخص های پایداری در قالب پنج سرمایه و همچنین بر اساس خصوصیات فردی کشاورزان انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش متشکل از 5024 بهره-بردار کشاورزی شهرستان قلعه گنج بوده که ازاین بین به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب به شمار 389 نفر به عنوان نمونه انتخاب و دو پیشایند رفتاری سودمندی و سازگاری درک شده موردسنجش قرار گرفته اند. ابزار پژوهش پرسش نامه ای بود که روایی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار Lisrel 8.80 موردبررسی قرار گرفت. روش آماری جهت تفکیک و پیش بینی وضعیت پیشایندهای رفتاری رگرسیون لجستیک دو جمله ای بر پایه نرم افزار SPSS 25 بوده است. نتیجه کلی تحقیق گویای آن است که شاخص های پایداری فیزیکی متغیری مهم در پیش بینی رفتار بهره برداران است. همچنین مشخص شد محل سکونت نیز در پیش بینی رفتار مؤثر است. در رابطه با مؤلفه سودمندی درک شده از سوی افراد شاخص های انسانی و نوع منبع آب نیز معنی دار هستند درحالی که برای مؤلفه سازگاری درک شده از سوی افراد شاخص های اجتماعی و نوع فعالیت کشاورزی تأثیر پیش بینی کننده معنی دارتری دارند.
۱۸.

پایش روند تغییرات پوشش گیاهی و کاربری اراضی با استفاده از داده های رقومی لندست (مطالعه موردی دشت سروستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیابان زایی تصاویر لندست دشت سروستان شاخص پوشش گیاهی طبقه بندی نظارت شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۶۵
بیابان زایی یک تهدید جدی زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی برای کره خاکی است. هدف از این مطالعه، پایش پوشش گیاهی و کاربری اراضی به منظور بررسی بیابان زایی دشت سروستان به عنوان دشتی ممنوعه در استان فارس است. بدین منظور از تصاویر لندست از سنجنده TM(سال 1993)، سنجنده +ETM (سال های2001 و 2008) و سنجنده OLI/TIRS(سال 2016) استفاده شد. پایش تصویر به روش تفاضل تصویر، تفاضل شاخص پوشش گیاهی و نقشه های کاربری اراضی انجام گردید. در نقشه تفاضل سال 1993 و 2001 و سال 1993 و 2016 پسروی 99 درصدی اراضی آبی در دهانه دریاچه مهارلو، به صورت تغییرات افزایشی در باند مادون قرمز قابل مشاهده است. نتایج حاصل از تفاضل شاخص پوشش گیاهی نشان دهنده افزایش پوشش گیاهی است که در واقع افزایش سطح اراضی کشاورزی در سال 2016 نسبت به سال2008 و 1993 است. بر اساس نتایج حاصل از طبقه بندی نظارت شده از سال 1993 تا سال 2016 سطح اراضی آبی از 11/7 هکتار به 075/0 هکتار کاهش یافته، از طرفی سطح اراضی شور از 99/143 هکتار به 83/223 هکتار افزایش و سطح اراضی کشت شده (زراعی و باغی) از 28/113 هکتار به 14/201 هکتار افزایش یافته است، که با توجه به اهمیت شاخص های اراضی شور و تغییر کاربری اراضی از منابع طبیعی به کشاورزی در مطالعات بیابان زایی می توان نتیجه گرفت که روند بیابان زایی در منطقه مورد مطالعه رو به افزایش است.
۱۹.

+ تاثیر تغییر کاربری اراضی بر روی تخریب زمین و بیابان زایی در حوزه آبخیز روانسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایش تخریب زمین بیابانزایی کاربری اراضی حوزه آبخیز روانسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۶
تخریب زمین به عنوان پدیده ای فیزیکی-زیستی و اقتصادی-اجتماعی شناخته شده است و در نهایت منجر به کاهش حاصلخیزی خاک می گردد و فرایندهای متعددی باعث ایجاد این پدیده می شوند که یکی از این موارد بیابان زایی است. پایش در مدیریت جامع به معنای جمع آوری و ذخیره نظام مند آمار و اطلاعات از فعالیت ها و استراتژی هایی است که امکان ارزیابی و گزارش از شرایط کلی محدوده مورد نظر را فراهم می نماید. در این تحقیق سعی شده است که نقشه کاربری اراضی حوضه روانسر در سال های1334، 1369 و 1384 منطقه تهیه و طبقه بندی شود. در نهایت با تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به شاخص های کیفیت و کمیت آب و همچنین شاخص کیفیت خاک روند تخریب اراضی و بیابان زایی در حوزه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج بیانگر رشد دو برابری کاربری مسکونی، رشد 55% اراضی کشاورزی آبی و همچنین رشدی در حدود 30% اراضی دیم است. نتایج نشان داد که میزان آب دهی در طول سال های 1384-1375 از یک روند نزولی برخوردار است که با نتایج بلند مدت بارش در حوزه مورد مطالعه هماهنگی دارد. در ضمن مطالعات سطح پیزومتریک در منطقه از یک روند نزولی در طول سال های 1382-1375 برخوردار بوده است که آن را باید به خشکسالی موجود در منطقه در این سال ها نسبت داد. بررسی های کیفی آب نشان داد که مقدار EC با سرعت بیشتری نسبت به SAR افزایش داشته است که روند شور شدن آب را در منطقه نشان می دهد. مطالعات کیفیت خاک هم در محدوده مورد مطالعه نشان دهنده تجمع شوری در افق های پایین بوده است.
۲۰.

تجزیه و تحلیل تغییرات کمّی و کیفی آب زیرزمینی و ناهنجاری های اقلیمی مؤثّر بر روند بیابان-زایی دشت گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روند بیابانزایی معیار آب و اقلیم شاخص IMDPA گرمسار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۴
1- یکی از بحران های اکولوژیکی که جهان امروز با آن درگیر شده است پدیده بیابان زایی است. امّا، برای مهار آن نیاز به شناخت و درک صحیح از عوامل و فرآیندهای آن می باشد. این پژوهش در دشت آبرفتی گرمسار در استان سمنان صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش ایرانی IMDPA که جدیدترین روش ارزیابی پتانسیل بیابان زایی در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. با توجّه به اهداف تحقیق، پایش و روند بیابان زایی دشت گرمسار از سال 1381 الی 1390 مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. پس از بررسی و ارزیابی های اوّلیّه شاخص های دو معیار اقلیم و آب به عنوان مهم ترین شاخص های مؤثّر در بیابان زایی منطقه درنظر گرفته شد. برای معیار اقلیم 3 شاخص خشکی ترانسو، بارش سالانه و شاخص خشک سالی و برای معیار آب 2 شاخص افت آب زیرزمینی، هدایت الکتریکی درنظر گرفته شد. سپس براساس مدل به هر شاخص براساس تأثیّر آن در بیابان زایی وزنی داده شد، همچنین با محاسبه میانگین هندسی از امتیاز شاخص ها و بهره-گیری از نرم افزار GIS نقشه های روند وضعیّت بیابان زایی مربوط به شاخص ها برای هر سال تهیه گردید. از بین شاخص های مطالعه شده در این دوره، چهار شاخص خشکی ترانسو، افت آب زیرزمینی، هدایت الکتریکی آب و شاخص بارش سالانه به ترتیب با ارزش عددی 81/3، 17/3، 11/3 و 09/3 بیشترین تأثیّر و دو شاخص نسبت جذب سدیم، شاخص خشک سالی به ترتیب با ارزش عددی 17/1 و 63/1 کم ترین تأثیّر را در بیابان زایی دشت گرمسار دارند. تجزیه و تحلیل معیارهای بیابان زایی در منطقه گرمسار نشان داد که در میان معیارهای مورد مطالعه، معیار آب بیشترین اثر را بر روی تخریب زمین و بیابان زایی از سال 1373 داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان