علی اصغر سلحشور

علی اصغر سلحشور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

بررسی کاسه ها و پیاله های فلزی هخامنشی از نظر شکل، جایگاه، تزئینات و حوزه پراکنش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هخامنشیان فلزگری کاسه زورقی حوزه پراکندگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان هخامنشی فرهنگی
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
تعداد بازدید : ۴۵۱۹ تعداد دانلود : ۴۷۱۴
هنر هخامنشی، هنری ترکیبی است که در نهایت ظرافت و زیبایی جلوه گری می کند. یکی از ظریف ترین مصنوعات هنرمندان قلمرو هخامنشی، ظروف فلزی به ویژه کاسه ها هستند. کاسه های هخامنشی یکی از مدارک مهمی است که از مناطق مختلف شاهنشاهی به دست آمده است. برخی از این کاسه ها دارای کتیبه سلطنتی می باشند که حاکی از اهمیّت این گونه از ظروفدر دربار هخامنشی است. این کاسه ها اطلاعات ارزشمندی در زمینه فلزکاری، شیوه تزئینات، تکنیک ساخت، ارتباطات تجاری، اجتماعی، اقتصادی و هنری در اختیار افراد صاحب فن قرار می دهد. پژوهش پیش رو سعی بر آن دارد با نگاهی توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل نقوش، تزئینات و شکل کاسه ها، اهمیّت و جایگاه کاسه های فلزی را در جامعه هخامنشی مورد مطالعه قرار دهد؛ همچنین تلاش می شود بر اساس مطالعات تطبیقی میان کاسه ها و پیاله ها و بررسی حوزه پراکندگی آنها، منشأ اقتباس شکلی و تزئینی در ساخت کاسه های فلزی هخامنشی مشخص و تحلیل گردد. نتایج حاصل از این بررسی حاکی از گستردگی کاسه ها و پیاله های فلزی هخامنشی به ویژه نوع زورقی آن، در سرتاسر شاهنشاهی است. وجود آرایه های گیاهی هم چون گل نیلوفر، روزت و تزئینات بادامی شکلی که در سایر هنرهای هخامنشی مانند نقوش برجسته مشاهده می شود، بر کاسه ها نیز شناسایی شد. به علاوه تا مدت ها پس از سقوط هخامنشیان، سنت ساخت کاسه ها و پیاله های فلزی به سبک آن ها در مناطق مختلف رواج داشت.
۲.

گونه شناسی و تحلیل تزیینات حجاری مسجد جامع عتیق اصفهان با تأکید بر آثار دوره صفویه و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تزیینات حجاری مسجد عتیق اصفهان معماری اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۵ تعداد دانلود : ۸۵۲
استفاده از تکنیک حجاری یکی از شیوه های متداول تزیینات معماری در بناهای دوره اسلامی است که نمونه های پرشماری از آن ها در مساجد شهر اصفهان مشاهده می شودکه بررسی، مطالعه و مقایسه هر یک ازآن ها می تواند بازشناسی هویت فرهنگیشان را در پی داشته باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی، طبقه بندی و تحلیل تزیینات حجاری بر اساس نوع نقوش در بنای مسجد عتیق اصفهان است و در پی پاسخگویی به سوالات زیر است: 1- تزیینات حجاری مسجد عتیق اصفهان به لحاظ نقوش و مضامین شامل چه مواردی است و چه ویژگی هایی دارند؟ 2- چه تفاوت ها و شباهت هایی به لحاظ نقوش بین تزیینات حجاری بنا در دوره صفویه و قاجار وجود دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی بر مبنای بررسی های میدانی و مطالعات کتابخانه ی و تجزیه و تحلیل کیفی انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد تزیینات حجاری مسجد عتیق از نظر تکنیک، به سه گونه برهشته، برجسته و حکاکی منفی و از نظر کارکرد به کتیبه، سنگاب، محراب، تزیینات گلدانی، ستون و نیم ستون ها، پنجره های سنگی و کله قندی ها تقسیم می شود. بر این اساس، نقوش متنوعی که در حجاری ها به چشم می خورد به ترتیب فراوانی در گونه های هندسی (قابندی ها، گلدانی ها، مقرنس، پیچ تزیینی، گره و دیگر نقوش هندسی) ، خط نگاری (نستعلیق، ثلث و کوفی) و نقوش گیاهی (انتزاعی) دسته بندی می شود. غنای تزیینات حجاری بنای مسجد عتیق در دوره صفوی و قاجار دارای اشتراکاتی بوده است، اما کاربرد خط ثلث و نقوش گیاهیِ انتزاعی در حجاری دوره صفوی بیشتر و در مقابل خط نستعلیق و تلفیق نقوش گیاهی انتزاعی و طبیعتگرا در تزینات حجاری بنا در دوره قاجار بیشتر دیده می شود. این نقوش در موارد بسیاری تاریخ مشخصی را به همراه ندارد، اما موارد رقم دار به دوره صفویه و قاجار تعلق دارد.پراکندگی زمانی این آثار به گونه ای است که نمونه تاریخ داری از قبل و یا بین این دو دوره مشاهده نمی شود.
۳.

بررسی عناصر بصری و زیبایی شناسانه نقوش سفال های پیش از تاریخ ایران (با تمرکز بر دوره مس سنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفال عناصر بصری و زیبایی شناسانه (تکرار، تقارن، تعادل و غیره) نقوش نمادین دوره مس سنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۳ تعداد دانلود : ۲۹۲
سفال به عنوان فراوان ترین داده مادی در باستان شناسی محسوب می شود. باستان شناسان سفال را از جنبه های مختلفی چون گونه شناسی، موقعیت و ارتباط لایه نگارانه، لعاب، پوشش، بافت و ترکیب، نقوش و غیره مورد ارزیابی و مطالعه قرار داده اند، اما پرداختن به نقوش سفالی از جنبه زیبایی شناسانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. عناصر زیبایی شناسانه و هارمونیکی چون تکرار، تقارن، تعادل، تناسب ،تمرکز، توازن و غیره بر روی سفال های پیش از تاریخ ایران به وفور دیده می شوند و بازگو کننده این نکته مهم هستند که بشر علاوه بر جنبه کاربردی سفال در زندگی روزمره، با نقوش مختلف هندسی، انسانی، گیاهی، حیوانی، موضوعی و نمادین که بر سفال ها ایجاد می کرده، سعی در ارضا کردن نیاز های زیبایی شناسانه خود بوده است. دوره نوسنگی شروع نقش اندازی بر روی سفال است که بیشتر نقوش، هندسی هستند، ولی در دوره مس - سنگی ما شاهد توسعه، تکامل و پیشرفت نقش اندازی روی سفال هستیم و انواع نقوش به زیبایی و ظرافت هرچه تمام تر روی ظروف سفالی محوطه های مختلف این دوره در ایران مشاهده می شود. در این تحقیق ضمن توجه به جنبه های بصری و زیبایی شناسانه نقوش روی سفال های پیش از تاریخ ایران، ارتباط میان انواع عناصر زیبایی شناسانه ، انواع نقوش روی سفال و کاربرد این عناصر در آنها مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که کاربرد عناصر زیبایی شناسانه مرتبط با ریاضیات هم زمان با پیشرفت جوامع پیش از تاریخ و تکامل اجتماعی انسان در دوره مس سنگی رو به پیچیدگی نهاده و این عناصر ظریف تر و زیبا تر خلق شده اند که نمود آنها استفاده از نقوش موضوعی و نمادین و بهره گیری از این عناصر به بهترین شکل ممکن هستند.
۴.

تأثیر تصاویر تمدن های ایلام نو و آشورنو بر تصاویر هخامنشی در موضوع صحنه بارعام شاهی مطالعه موردی: تطبیق تصاویرصحنه بار عام آپادانای تخت جمشید ( از تمدن هخامنشی)، صحنه بار عام جام ارجان( از دوره تمدنی ایلام نو) و صحنه بارعام نقاشی های تل بارسیپ ( از دوره تمدنی آشور نو)

کلید واژه ها: بار عام شاهی آپادانای تخت جمشید جام ارجان تل بارسیپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۸۷۳
یکی از ویژگی های بنیادین هنر هخامنشی ترکیبی بودن آن است. در زمینه تصویرگری این دوره، صحنه بار عام سلطنتی نمود آشکاری از این ویژگی مهم محسوب می شود. صحنه های مربوط به بارعام در تخت جمشید در دوره هخامنشی به تصویر کشیده شده اند که در آن شاه بر تخت نشسته است و به اقوامی که زیر سلطه خود قرار دارد، بار می دهد. به دلیل آن که به گمان پژوهش مستقلی از تأثیر پذیری صحنه بارعام آپادانای تخت جمشید، دوره هخامنشی  به دست نیامده، در این پژوهش نقوش برجسته آپادانای تخت جمشید با نقوش جام ارجان و نقاشی های تل بارسیپ به ترتیب مربوط به حکومت های ایلام نو و آشور نو مورد بررسی قرار گرفته و با مقایسه تحلیلی این نقوش، شباهت ها و تفاوت های میان آن ها و در نهایت میزان تأثیرگذاری هریک از این نقوش بر صحنه ی بارعام هخامنشی در آپادانای تخت جمشید مشخص شده است. هدف تحقیق شناخت همسانی های بصری هنر هخامنشی با دوره های قبل از آن، به منظور آگاهی بخشی پژوهشگران این رشته است. این که شباهت ها و تفاوت های بارعام هخامنشی در آپادانای تخت جمشید با صحنه بارعام روی جام ارجان مربوط به دوره ایلام نو و نقاشی های تل بارسیپ در دوره آشور نو چه هستند و آیا صحنه های بار عام شاهی در تخت جمشید در راستای تبلیغات سیاسی و بیانگر قدرت سیاسی هخامشیان بوده،  سوالاتی است که دراین پژوهش به آن پرداخته می شود. پژوهش حاضر که دارای ماهیت تاریخی است، با روش توصیفی صحنه بارعام آپادانای تخت جمشید و نمونه های آن در تل بارسیب و جام ارجان که احتمالاً مبنای الگوبرداری هخامنشیان بوده اند، مورد تحلیل قرار داده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که  سه صحنه بارعام جام ارجان، نقاشی های تل بارسیپ و نقوش برجسته آپادانای تخت جمشید می توان هم در کلیات و هم جزئیات با هم شباهت ها و تفاوت هایی دارند که در متن به آن ها اشاره شده است. همچنین صحنه بارعام پیشکش هدیه یا خراج به شاه بوده است، احتمالاً تصویرگری این چنینی از نظر استعاری نمایانگر قدرت، سلطه، گستردگی و مشروعیت آن نظام سلطنتی محسوب می شده است.
۵.

حضور هخامنشیان در تراکیه و بررسی تأثیرات هنر و معماری آنها با استناد به شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استانداردسازی اسکودرا تراکیه گنجینه های تراکیه هخامنشیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۶۱
از دوره هخامنشی آثار و مدارک باستان شناختی فراوانی به دست نیامده است؛ ولی روزبه روز بر دامنه کشفیات مربوط به این دوره افزوده می شود. از نمونه این مدارک می توان به گنجینه ها و آثار به دست آمده در مناطق مختلف شاهنشاهی ازجمله تراکیه در حوزه شبه جزیره بالکان اشاره کرد. این منطقه ازنظر داشتن منابع غنی زیرزمینی و به عنوان منطقه ای واسط در مقابله با سکاها، برای شاهنشاهی هخامنشی اهمیت بسیاری داشته است. با توجه به کمبود اطلاعات مربوط به این حوزه، هدف از مقاله پیش رو، انجام پژوهشی مستقل درزمینه تأثیرات و ارتباطات هخامنشیان با منطقه تراکیه است. لذا در این مقاله سعی بر آن است ازطرفی حضور هخامنشیان در تراکیه و ارتباطات متقابل میان آن ها و از طرف دیگر، ارتباطات و شباهت گنجینه های تراکیه با دیگر گنجینه های منتسب به دوره هخامنشی بررسی شود. نتیجه بررسی ها نشان می دهد تراکیه پس از اینکه جزء ساتراپ های هخامنشی قرار گرفت، درزمینه هنر و معماری، استانداردسازی هخامنشی را پذیرفت. ازجمله این موارد می توان به شباهت قبور تراکیه با قبور هخامنشیان، ظروف فلزی، ریتون ها، نقوش برجسته، استاندارد وزنی پیاله ها و... اشاره کرد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه گردآوری اطلاعات، داده های مستند تصویری و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.            
۶.

واکاوی قداست مکانی گور دخمه دکان داود در سرپل ذهابِ کرمانشاه در آیین اهل حق(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۵۴
مکان های مقدس در یک کارکرد نقطه مشترکی دارند و آن دربرگرفتن امر قدسی است و معماری از دیرباز بستر تبلور اندیشه های متعالی انسان،تجلی گاه احساسات ناب بشری و خاستگاه تحقق کمالات آدمیان بوده است. داده های پژوهش که از طریق بازدید و مشاهده اثر و مراسم مذهبی، و نیز مصاحبه و بررسی اسناد گردآوری شده است متعلق به گروهی است که در استان کرمانشاه با عنوان یارسان یا اهل حق شناخته می شوند.گوردخمه دکان داود به عنوان یک مکان مقدس که روزانه در آنجا به عبادت پرداخته می شود نمودی از فضایی مقدس و معنوی است که توسط پیروان اهل حق از دیرباز مورد ستایش و عبادت قرار گرفته است. حس قداست، در این بنا با انجام نیایش و برگزاری مراسم مذهبی در جوار آن، به معنای واقعی به عبادت کننده و پیروان این آیین و حتی به کسانی که به عنوان بازدیدکننده یک اثر تاریخی به آنجا می روند القا می شود و پیروان آن پیوسته در تلاش اند با انجام مراسم مذهبی، به این مکان روح و تقدس بدهند. قدسی به منزله امری انتزاعی و رابطه آن با جهان واقعیت، محوری ترین بحث این پژوهش است که سعی بر آن است تا با نگاهی اجمالی به ماهیت آیین اهل حق، به بیان مفهوم امر قدسی و تجلی آن در گوردخمه دکان داود به عنوان یک معماری قدسی بپردازیم که استعاره قابل رویت برای یک دنیای مذهبی محسوب می شود و آنچه قداست این مکان را تبیین می کند فارغ از ظاهر معماری آن، به امر قدسی اشاره دارد.
۷.

The Elemental Analysis of Elymais Period Coins by PIXE Technique and Their Statistical Analysis by Spss Software(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Elymais Coins Ore PIXE technique SPSS Elemental Analysis

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۵
Elymais had existed as a semi-autonomous and sometimes autonomous satrap, coinciding with Seleucids and the Parthians in the southwest and west Iran. This government played an active presence in political and economic domains of the region from the mid-second century BC to the advent of the Sasanian Empire. This paper tries to study the historical coins of Elymaean using archaeometry. The method is a valuable criterion for the recognition of size and weight of those coins. Elemental studies of coins give us valuable information in connection with particle size used, combinations percentage of the coins, and applied metallurgy in their manufacturing. In other words, the study provides groundwork for understanding the economic and political structures as well as commercial communications of the society. The difference in the quantity of element may provide information about the mining of these metals. As such bronze and silver coins belonging to the Elymaean have been studied using PIXE technique to know about the concentration of elements, the number of mines as well as mints through the elemental analysis and the definition of the chemical composition of metals. To achieve the mentioned goals, we analyzed 35 coins involving three periods of Elymaean (from 85 BC to 224 AD). The results showed that the percentage of elements in coins such as silver and copper in the three periods were different but have had more purity in the first period. Furthermore, the analyzed coins are minted at six places and raw materials were brought from three different mines. Lastly, the statistical analysis is performed with SPSS software.
۸.

مفهوم «خدایان، دیگر خدایان و همه خدایان» در ایدئولوژی سلطنتی شاهان هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدایان دیگر خدایان اهورامزدا کتیبه های سلطنتی بایگانی باروی تخت جمشید ایدئولوژی سلطنتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۹
کتیبه های سلطنتی هخامنشی که بیشتر سه زبانه (فارسی باستان، ایلامی، بابلی) هستند، به استثنای کتیبه بیستون از جنبه روایی تهی هستند، این کتیبه ها جهانبینی و ایدئولوژی شاهان و شاهنشاهی هخامنشی را بازتاب می دهند. یکی از مهم ترین موضوعات کتیبه های هخامنشی پیوند شاه با خدا است؛ این پیوند بیش از آنکه رنگ و بوی دینی داشته باشد، بر جنبه سیاسی و ایدئولوژیک شاه هخامنشی با خدا تأکید می کند. مهم ترین و بزرگ ترین خدای نام برده شده در این کتیبه ها، اهورامزداست. بر مبنای این کتیبه ها پیوند میان اهورامزدا و شاه بدیهی و روشن است، او پادشاهی را به شاه بخشیده است و شاه هخامنشی در راستای تحقق و اجرای اهداف خدا گام بر می دارد، اما این تمام ماجرا نیست، در کتیبه های سلطنتی از عبارات کلی «خدایان خاندان سلطنتی، خدایان، دیگر خدایان و همه خدایان» نیز نام برده شده است، همچنین در کتیبه های سلطنتی دوران اردشیر دوم و اردشیر سوم به خدایان آناهیتا و میترا اشاره شده است، آیا این خدایان همان خدایانی هستند که با عبارات کلی از آنها یاد شده است و چه پیوندی با اهورامزدا و شاهان هخامنشی دارند؟ متون بایگانی باروی تخت جمشید در این باره چه اطلاعاتی در اختیار قرار می دهند، آیا می توان به رواداری و تساهل هخامنشی در کتیبه های آنها استناد کرد؟، واکاوی دقیق کتیبه های سلطنتی و مدارک مکمل به ویژه متون آیینی بایگانی باروی تخت جمشید نشان می دهد که پیوند شاه هخامنشی با خدا از نظر ایدئولوژیک و مشروعیت بخشی بسیار مستحکم بوده است و اینکه در جهانبینی آنها چندین خدا وجود داشته است؛ در واقع آنها از چندین خدا کمک می گرفته اند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان