ارائه الگوی هستی شناسی حاکمیت فضای سایبر: طرح یک تعریف جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای سایبر جامعه ای است که در بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات شکل گرفته است. این فضا دارای مرزهای سرزمینی نیست و در ظاهر توسط قدرت واحدی اداره نمی شود. توانایی شبکه های رایانه ای برای فراتر رفتن از مفهوم مدرن زمان و مکان، عواقب قابل توجهی برای حکومت داری بر اساس روابط دولت-ملت دارد. به دلیل کمبود فزاینده کنترل ارتباطات در فضای سایبر، روش های سنتی حکومت کردن در حال سست شدن هستند. از این رو، مسائلی مانند الگوی حکمرانی فضای سایبر و اعمال حاکمیت، مرزبانی سایبری، نظارت، کنترل، حفظ حریم خصوصی، معماری ساختار جامعه مجازی متناسب با جامعه بومی مطرح می گردد. همچنین با توجه به نیاز روزافزون انسان ها به فضای مجازی، حاکمیت فضای سایبر به بخش مهمی از حاکمیت فضای واقعی ملی تبدیل گردیده است. بنابراین، وجود حاکمیت در فضای سایبری امری ضروری و حائز اهمیت است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه تعریفی جامع و کامل از حاکمیت فضای سایبر با استفاده از ابزار هستی شناسی است.
در این پژوهش که یک پژوهش کیفی است، با توجه به تعاریف و دیدگاه های مختلف در حیطه حاکمیت فضای سایبر، ضمن بررسی مبانی نظری حاکمیت فضای سایبر از طریق منابع و اسناد به روز و معتبر (سال های 2004-2022) و تحلیل آن ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، مؤلفه ها و مضامین حائز اهمیت در حوزه حاکمیت فضای سایبر شناسایی گردید. بر اساس مضامین به دست آمده، هستی شناسی حاکمیت فضای سایبری استخراج شد. سرانجام، با سازماندهی موجودیت های مرتبط با حاکمیت فضای سایبر از طریق استخراج هستی شناسی آن، تعریفی جامع تر از حاکمیت فضای سایبر ارائه گردید.
با توجه به یافته ها، 17 مؤلفه مرتبط با حاکمیت فضای سایبر معرفی شده است که موجودیت های الگوی اصلی هستی شناسی حاکمیت فضای سایبر را تشکیل می دهند. بر اساس یافته ها، 17 مؤلفه عبارت اند از: نوع حاکمیت، اصول اساسی حاکمیت، حاکمیت حقوقی، رویکردهای حاکمیت سایبری، اصول هدایت گر، ذی نفعان حاکمیت سایبری، رویکرد چندذی نفعی حاکمیت سایبری، حاکمیت
پلتفرم های دیجیتال، تنظیم گری فضای مجازی، دارایی های سایبری، حاکمیت اینترنت، حاکمیت شبکه های توزیع شده و غیرمتمرکز، اقتصاد دیجیتال، حوزه های موضوعی، تحول دیجیتال، دانش و استعداد دیجیتال، و عدالت سایبری.
هستی شناسی استخراج شده در این پژوهش، کلاس ها و روابط آن ها را در حوزه مبانی حاکمیت فضای سایبر نشان می دهد. با وجود یافته های این پژوهش و ارائه هستی شناسی مبتنی بر اسناد و شواهد متقن، فهم دقیق قلمرو حاکمیت فضای سایبر امکان پذیر شده است. هستی شناسی استخراج شده به سازماندهی ساختاری دانش حاکمیت فضای سایبر کمک کرده و همزمان قالب مناسبی را در جهت چگونگی استفاده از دانش فوق قابل درک می کند.