قاجارها و جزایر سه گانه
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
این سه جزیره کوچک که هم اکنون موضوع مباحث مرزی میان ایران و امیرنشین امارات قرار گرفته اند، درحقیقت تا مدتها بخشی از مجمع الجزایر هرمز شناخته می شدند و کسی آنها را با اسامی مستقل نمی شناخت اما با کشف منابع نفتی در فلات قاره و نیز صف بندی بلوک شرق و غرب در خلال دهه های پنجاه تا نود میلادی و ایجاد شرایط جنگ سرد، هر وجب از سرزمینهای حوزه خلیج فارس ارزش طلا پیدا کرد و بر سر سابقه مالکیت برخی از جزایر آن ادعاهایی بروز نمود. اصل ادعاها به حکومت موقتی و غیرمستقل طایفه ای به نام قاسمی ها بر برخی از جزایر و مناطق ساحلی خلیج فارس بازمی گردد که داستان و حکایت مفصلی دارد و از نظر حقوق بین الملل ادعایی مهمل بشمار می رود اما به هرحال برای ما که از طریق خلیج فارس به آبهای آزاد جهان دسترسی داریم و نیز مصمم به تشکیل بلوک قدرتمندی از کشورهای مسلمان می باشیم، ارزش ژئوپلیتیک سواحل و جزایر خلیج فارس نیازی به توصیه و تاکید ندارد. علاوه براین حفاظت از حدود و ثغور مرزی و حفظ تمامیت آنها ما را به شناخت هرچه بیشتر تاریخ و جغرافیای سرحدات بری و بحری ملزم می نماید و کوتاهی در این امر می تواند منافع ملی ما را خدشه دار سازد؛ تاریخچه مصور و مکتوب جغرافیای خلیج فارس عموما در عصر قاجار و در زمان توسعه قلمرو دریایی امپراتوری بریتانیا به ظهور رسید و مورد توجه و ثبت و ضبط قرار گرفت و به همین لحاظ دوره قاجاریه از لحاظ جغرافیای سیاسی ایران یک نقطه عطف مطالعاتی به شمار می رود. همچنین عمده ترین تغییرات سرزمینی ایران در این دوران به وجود آمد و همسایگان جنوبی ایران نیز عمدتا زاییده تحولات جهانی و منطقه ای عصر قاجار هستند.شرح ماجراهایی که بر سر تصاحب و تملک بنادر جنوبی ایران آمد و تجاوزاتی که از سوی استعمارگران به این مناطق در دوره قاجاریه صورت گرفت گرچه حزن آور است اما شنیدنی و خواندنی می باشد؛ به ویژه سرگذشت سه جزیره ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ که هم اکنون یکی از مسائل مرزی و منطقه ای ما می باشد و در خور هرگونه پژوهش و مطالعه است. برای شما نیز بسیار جالب خواهد بود که بدانید شاهان قاجار نیز به چه میزان درخصوص مساله جزایر سه گانه حساسیت داشته اند.