احسان لشگری تفرشی

احسان لشگری تفرشی

مدرک تحصیلی: استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه یزد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۱.

واکاوی چالش های جغرافیایی ظهور دموکراسی در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دموکراسی خاورمیانه محیط جغرافیایی تمرکز سیاسی نظام حکمرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۸ تعداد دانلود : ۴۲۵
در چند دهة اخیر، تحقق نظام حکومتی لیبرال سرمایه داری در منطقة خاورمیانه، با فراز و نشیب های بسیاری همراه بود. از طرفی همواره درمورد امکان تحقق دموکراسی غربی در خاورمیانه، بحث های زیادی مطرح شده است. در سال های اخیر نیز چالش های مربوط به ظهور مفهوم دموکراسی در بسیاری از کشورها و حکومت های خاورمیانه مشاهده می­شود. در این راستا، بعضی از اندیشمندان معتقدند ظهور دموکراسی از نوع حاکم در جهان غرب، در منطقة خاورمیانه امکان­ناپذیر است. این دسته از اندیشمندان، اغلب تضاد فرهنگی تمدنی منطقة خاورمیانه با غرب را دلیل عمدة این مسئله می دانند. به­عبارت دیگر، جبر فرهنگی – هویتی این منطقه را دلیل عمدة کندبودن روند دموکراسی در خاورمیانه تلقی می کنند. در این پژوهش، با فرض قبول این تعارض و برای بررسی علل آن، به کالبد جغرافیای طبیعی و ویژگی های جغرافیای انسانی منطقة خاورمیانه نگاه دقیق تری می­شود تا علل بنیادین امکان­ناپذیربودن تحقق مدل لیبرال سرمایه داری از نوع غربی در این منطقه مشخص شود. در این زمینه با اتکا به روش توصیفی- تحلیلی، دلایل بنیادین این مسئله- که منتج از ویژگی های جغرافیای انسانی و طبیعی این منطقه است- بررسی می­شود. فرضیة این پژوهش آن است که توسعة سیاسی و بسط دموکراسی از نوع غربی در خاورمیانه به­دلیل ویژگی های خاص طبیعی و انسانی این منطقه، هیچ گاه به­طور کامل تحقق نمی یابد و نهادینه­شدن فرایند تأثیرگذاری مردم در حکومت، نیازمند مدل های دیگری است که با زیرساخت های طبیعی و انسانی منطقه مطابقت داشته باشد.
۲.

مقایسه اثرات تاریخی قلمروهای فرهنگی هلال خصیب و یونان باستان در چارچوب نظریه سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازه انگاری جغرافیای تاریخی یونان باستان قلمروی فرهنگی هلال خصیب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای تاریخی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای فرهنگی
تعداد بازدید : ۸۴۸ تعداد دانلود : ۵۷۸
یکی از موضوعات مورد مطالعه در جغرافیای فرهنگی بررسی و مطالعه قلمروهای تاریخی ظهور نمادها و فرایندهای عینی و ذهنی فرهنگ در چارچوب رهیافت های روش شناسی از جمله مکتب سازه انگاری می باشد. منظور از سازه انگاری شکل گیری هویت و انتظارات از کارکردهای یک جامعه متشکل انسانی و ایجاد یک چارچوب معین برای شناخت دیگران می باشد. این فهم و انتظارات در نتیجه تعامل متقابل آفریده شده و بر حسب آن قلمرو فرهنگی ساخته می شود. از این جهت تعیین قلمروهای تاریخی - فضایی فرایندهای فرهنگی و تبیین علل جغرافیایی ظهور آن از مبنایی ترین اصول مطالعه و شناخت در علوم جغرافیایی می باشد. بدیهی است از حیث تاریخی ظهور فرهنگ دارای خاستگاه های جغرافیایی مشخص با خصوصیات متمایز می باشد که از مهمترین قلمروهای جغرافیایی ظهور فرهنگ ، حوزه جغرافیای فرهنگی هلال خصیب و یونان باستان می باشد. در این پژوهش کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات نظری ویژگیهای این دو قلمروی تاریخی - فرهنگی در چارچوب نظریه سازه انگاری ، تبیین و مقایسه گردد و اثرات تاریخی آنها در فرایندهای فضایی مکانی- فضایی حوزه های تحت نفوذ آنها تشریح گردد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که دو قلمروی یونان و هلال خصیب اثرات کارکردی متفاوت و حتی متضادی را در مناطق تحت نفوذ خود ایجاد نموده اند و همچنان تعارضات مکانی - فضایی ناشی از این تفاوت تاریخی در جریان می باشد.
۳.

تبیین نظری – فلسفی اثرات رسانه های گروهی برفضای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه فضای جغرافیایی رسانه های گروهی بازساخت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۵ تعداد دانلود : ۵۷۵
یکی از ابزارهای اثرگذار در عصر مدرنیته رسانه های جمعی نظیر رادیو، تلویزیون، اینترنت و... هستند که با تکیه به آن ها، سرعت حرکت اطلاعات و تغییرات پیرو آن در فضای جغرافیایی افزایش چشمگیری یافته است. به عبارت بهتر به کمک ابزارهای ارتباطی و رسانه ای، اطلاع یابی از وضعیت فضاها و مکان های جغرافیایی، توسعه زیادی یافته و از این طریق، سرعت مقایسه مکان ها و فضاهای جغرافیایی با یکدیگر نیز افزایش یافته است. این روند، فشردگی مکانی - فضایی را شدت بخشیده و نقش مهمی در ساخت فضا و ایجاد تغییر در فرایندهای حاکم بر آن داشته است؛ بنابراین به نظر می رسد در عصر حاضر، یکی از مهم ترین عوامل ایجاد تحول و بازساخت در فضاهای جغرافیایی و حتی قضاوت درباره چگونگی عملکرد نیروهای تصمیم گیر و برنامه ریز آن ها رسانه های جمعی هستند. در این راستا با توجه به محتوای نظری موضوع در این پژوهش کوشش شده است به روش توصیفی - تحلیلی با تبیین کارکردهای رسانه های گروهی در چگونگی ایجاد تغییر در فضای جغرافیا از منظر فلسفی، رویکرد نوینی در تحلیل رابطه متقابل رسانه و فضای جغرافیایی ارائه شود. نتایج پژوهش بیانگر آن است که رسانه های گروهی از طریق تأثیر بر ادراک محیطی مردم و نیروهای تصمیم گیر نیروی ایجاد تحول و بازساخت فضا را به میزان شایان توجهی افزایش داده اند.
۴.

تبیین بنیان های کارکردی حکمروایی فضایی در چارچوب انگاره پساساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمروایی فضای جغرافیایی روش شناسی پساساختارگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۶ تعداد دانلود : ۴۲۶
حکمروایی فضایی مشتمل بر مطالعه ارتباط بین تجارت، سیاست و حل تنش ها و سازگاری ها مابین نیروهای اجتماعی مختلف در یک قلمرو فضایی در چارچوب الگوهای حکمرانی دمکراتیک می باشد . افزون تر شدن اهمیت این رویکرد در مدیریت فضا ناشی از واگذاری هرچه بیشتر وظایف و اختیارات دولت به بخش غیردولتی بوده است. این فرایند موجب تعاملی شدن هرچه بیشتر اِعمال قدرت و توزیع اختیارات فضاسازی در میان نیروهای مختلف اجتماعی و سبب سازگاری نظری - فلسفی هرچه بیشتر این رویکرد با انگاره پساساختارگرا گردیده است. این پژوهش، ناظر به تبیین الگوهای معرفت شناسانه رویکرد حکمروایی فضایی در چارچوب انگاره پساساختارگرا می باشد . در این راستا کوشش گردیده با روش توصیفی - تحلیلی در درجه نخست مفهوم حکمروایی و ابعاد و زیرمجموعه های آن در ارتباط با فضای جغرافیایی تعریف گردد. سپس با تطبیق رابطه حکمروایی فضایی با انگاره پساساختارگرا؛ نظرگاه نوینی در رابطه با علل تأثیرگذاری بیشتر این مکتب، در شناخت این مفهوم ارائه گردد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با توجه به اهمیت یابی کنش نیروهای های اجتماعی در حکمروایی فضایی این رویکرد الزاماً نمی تواند ابعاد فرامکانی و فرازمانی داشته باشد و در جهت شناخت اثرات آن در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی نمی توان از روشهای اثبات گرا که یکی از ویژگیهای مهم آن تعمیم پذیری است، استفاده نمود. ضمن اینکه عقلانیت ارتباطی مورد تأکید حکمروایی بر خلاف عقلانیت پدیداری؛ مدیریت، تولید و بهینه سازی فضا را نه در درون اذهان افراد بلکه در طی یک فرایند ارتباطی در میان نیروهای اجتماعی جستجو می نماید.
۵.

تبیین مفهوم فضای جغرافیایی در مکاتب روش شناسی اثبات گرا و هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای جغرافیایی مکاتب روش شناسی فلسفه اثبات گرایی هرمنوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۰ تعداد دانلود : ۴۱۶
در فلسفه علم و بویژه در علوم انسانی تعریف و شناخت مفاهیم و موضوعات مورد مطالعه می تواند مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه متفاوت و یا حتی متضاد داشته باشد. از این جهت تعیین چارچوب نظری شناخت یک مفهوم بنیادین؛ از مبنایی ترین اصول مطالعه و شناخت مفاهیم و موضوعات می باشد. در علوم جغرافیایی یکی از مفاهیم و پارادایم های تعیین کننده، مفهوم فضا می باشد که تفسیر آن در مکاتب مختلف روش شناسی از جمله در پوزیتیویسیم (اثبات گرایی) و هرمنوتیک(تفسیری) متفاوت می باشد. از این رو با توجه به بنیادین بودن موضوع، در این پژوهش کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات معتبر نظری رویکرد نوینی در رابطه با شناخت مفهوم فضا در هر کدام از این مکاتب ارائه گردد. یافته های تحقیق بیانگر آن است مفهوم فضا در روش شناسی اثبات گرا( پوزیتیویستی) به مثابه پدیده ای عینی شناخته می شود که  ناشی از تعامل متقابل انسان و محیط ظهور یافته و تنها با تائیدات تجربی و عقلانی و با اتکا به ابزارهای کمیت پذیر می توان پراکنش و تحلیل روابط بین پدیده های فضایی را مورد مطالعه قرار داد .در نقطه مقابل در چارچوب مکتب هرمنوتیک نمادها و فرایندهای فضایی منتج از زمینه های اجتماعی و فرهنگی خود می باشند. بطوری که هر فضای جغرافیایی به یک منبع گفتمان و اقتدار وابسته است که الزاماً این منبع قدرت و اقتدار سیاسی می تواند مشهود هم نباشد. ضمن اینکه برداشت و نتیجه گیری و تفسیر افراد مختلف از فضای واحد بر اساس انگیزه و ذهنیت آن ها می تواند ناهمسان باشد و این مسئله مؤید نسبی بودن فضا می باشد.
۶.

جستارهای نوین در شناخت نظری مفهوم جغرافیای فرهنگی در مکتب پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جغرافیای فرهنگی قلمرو هستی شناسی پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۵ تعداد دانلود : ۳۰۸
در فلسفه علم و به ویژه در علوم انسانی، تعریف و شناخت مفاهیم و موضوعات مورد مطالعه دارای مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانه متفاوت و حتی متضاد است؛ به عبارت دیگر، شناخت یک مفهوم در مکاتب مختلف می تواند دارای تعاریف متضاد باشد. از این جهت تعیین چارچوب نظری شناخت یک مفهوم بنیادین، یکی از مبنایی ترین اصول در مطالعه و شناخت مفاهیم و موضوعات است. در علوم جغرافیایی یکی از مفاهیم و پارادایم های تعیین کننده حوزه معرفتی جغرافیای فرهنگی است که تفسیر آن در مکاتب مختلف فلسفی از جمله در پدیدارشناسی متفاوت است؛ از این رو با توجه به بنیادین بودن نوع پژوهش، کوشش شده با مراجعه به مستندات معتبر نظری نوعی نگاه نقادانه در رابطه با شناخت جغرافیای فرهنگی در مکتب پدیدارشناسی ارائه شود. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اصولاً ساحت هستی شناسانه جغرافیای فرهنگی در زیرمجموعه علوم جغرافیایی ناشی از ادراک و شناخت ذهنی پدیده ها در ذهن انسان (دیزاین) در یک قلمرو فرهنگی- اجتماعی متمایز است. ضمن اینکه انسان در مکان خود به ایجاد و توسعه روابط اکولوژیکی می پردازد و پیوند خود را در ابعاد مختلف با آن مستحکم می کند و آنچنان به مکان وابسته می شود که از حد روابط مادی با مکان فراتر می رود و نوعی علاقه حسی، عاطفی و غیرمادی شکل می یابد. برحسب این دیدگاه، شکل گیری فرایند توسعه در یک قلمرو فرهنگی- فضایی مستلزم برانگیختن ارزش ها و سرمشق های رفتاری خاص میان عموم مردم است. از حیث روش شناسی نیز اصولاً جغرافیای فرهنگی در مکتب پدیدارشناسی بر اساس روش شناسی کیفی، توسعه پیدا می کند که وابسته به شناخت دقیق احساس ها و اذهان مردم نسبت به فضای جغرافیایی است
۷.

جستاری در شناخت اثرات محیط طبیعی در تکوین نظام حکمرانی در ایران در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران تکامل محیط طبیعی نظام حکمرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۶۰۱
در مطالعات جغرافیای سیاسی، همواره به کارکرد محیط طبیعی به مثابة یکی از ابعاد و بنیادهای مهم تکوین نظام حکمرانی توجه شده است؛ به بیان دیگر ظهور برخی ویژگی ها، فرایندها و نمادهای سیاسی از ویژگی های طبیعی و فیزیکی ظرف جغرافیایی خود متأثر است. در علوم انسانی مدرن نگاه بین رشته ای اهمیت فراوانی دارد و در مقابل، نگاه تک عاملی که نمایندة اندیشة جبر جغرافیایی است در تاریخ علم جغرافیا اهمیت خود را از دست داده است، اما مطالعة اثرگذاری محیط طبیعی در سیاست نمایانگر اهمیت فزایندة آن در ایجاد کنش های جمعی هماهنگ در قالب کارکردهای سیاست و نظام حکمرانی و سیر تکامل آن هاست. در این راستا بررسی تأثیرات ویژگی های طبیعی فلات ایران بر ویژگی ها و نمادهای سیاسی، از جمله نوع نظام حکمرانی، چگونگی شکل گیری نهادهای قدرت، فرهنگ سیاسی و... از موضوعات مهم مطالعات جغرافیای سیاسی ایران است. در این مقاله با اتکا به روش توصیفی-تحلیلی، چگونگی ظهور ویژگی ها و خصوصیات نظام حکمرانی در ایران در ارتباط با ویژگی های طبیعی محیط جغرافیایی در سدة بیستم بررسی می شود. یافته های پژوهش نمایانگر این است که عوارض طبیعی نظیر رشته کوه ها، بیابان ها و موقعیت جغرافیایی سرزمین ایران نقشی مهم در ظهور ویژگی های نظام حکمرانی- از حیث ساختی و کارکردی- دارد؛ به طوری که یکی از علل ساختاری طی این فرایند تکاملی در نظام سیاسی ایران از اثرگذاری شرایط طبیعی کشور ناشی می شود.
۸.

جستاری در شناخت ابعاد بوم شناختی آموزه های مذهبی ظهوریافته در فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۴۰۲
یکی از موضوعات مهم مورد مطالعه در جغرافیای فرهنگی، بررسی رابطه متقابل محیط و فرهنگ و چگونگی تأثیرگذاری متقابل آن ها بر یکدیگر است. در این راستا، بخشی از عناصر فرهنگی، ازجمله دین و مذهب در سرزمین های مختلف، علاوه بر ریشه های تاریخی و اجتماعی، برآمده از ابعاد و ویژگی های طبیعی فضای جغرافیایی خاستگاه و محیط انتشارشان هستند که به شکل آموزه های دینی خاص در آن فضا، تجلی می یابند. اصولاً بخشی از کارکرد دین، ارائه راه حل برای مشکلات مکانی فضایی است. بدیهی است که ادیان در ایران نیز از این مقوله مستثنا نیستند و بخشی از سرچشمه ظهور آموزه های ادیان موجود در فلات ایران نیز متأثر از بنیادهای طبیعی این فضای جغرافیایی است. در این راستا در این مقاله این پرسش مطرح شده است که شاخص های جغرافیایی طبیعی فلات ایران، چگونه پیش از ظهور اسلام و پس از آن، بر ویژگی ها و نوع آموزه های دینی در این حوزه تأثیرگذار بوده اند؟ در این مقاله کوشش شده است که با رویکردی توصیفی تحلیلی، بنیادها و دلایل بوم پایه ظهور آموزه های دینی در ایران بررسی شوند. یافته های پژوهش، نمایانگر این است که شرایط و ویژگی های طبیعی فلات ایران، ازجمله ویژگی های اقلیمی، هیدرولوژیک، و طبیعی، نقش بسزایی در ظهور ویژگی ها و آموزه های ادیان در ایران داشته اند. به عبارت روشن تر، آموزه ها و اعتقادات ادیان ایرانی، ازجمله مذهب تشیع، تحت تأثیر مستقیم بُعد طبیعی فضای جغرافیایی ایران بوده اند.
۹.

آسیب شناسی مدیریت سیاسی فضا در نظام های بسیط متمرکز مطالعه موردی: جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام بسیط متمرکز آسیب شناسی تمرکزگرایی نظام اداری - اجرایی حکومت محلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۳۹۰
توزیع فضایی قدرت سیاسی- اجرایی در کشورها الگوهای متفاوتی دارد که در ایران از الگوی بسیط متمرکز استفاده می شود؛ گرچه این نوع نظام حکومتی در دهه اول انقلاب اسلامی سبب شد یکپارچگی و انسجام ملی کشور حفظ شود، اما در حال حاضر با توجه به تغییرات و دگرگونی های گسترده به نظر می رسد کم کم تبدیل به عاملی بازدارنده برای پیشرفت و توسعه کشور شده است. سوال اصلی این پژوهش این است که مهم ترین آسیب هایی که نظام بسیط متمرکز برای کشور ایجاد کرده است کدام اند؟ و شدت این آسیب ها نسبت به یکدیگر چگونه است؟  بر اساس مطالعات این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با مشارکت 185 نفر از نخبگان علمی، اجرایی کشور انجام شده، 10 محور موضوعی به عنوان مهم ترین آسیب های نظام بسیط متمرکز شناسایی و اولویت بندی شدند. این آسیب ها به ترتیب در آزمون آماری t تک نمونه ای مورد سنجش قرار گرفت و در نهایت به ترتیب شدت آسیب: کم توجهی به اقتضائات ویژگی های محلی( 33.00 t: )؛ مغفول ماندن ظرفیت های قانونی و قانون گذاری( 24.00 t: )، ناکارآمدی نظام اداری-اجرای( 24.00 t: )، بی عدالتی فضایی و توسعه نامتوازن( 23.00 t: )، مشارکت ناقص مردم در اداره امور محلی( 23.00 t: )، عدم تفکیک فرآیندی فعالیت ها و مسئولیت ها( 22.00 t: )، عدم مسئولیت پذیری، حس تعلق و پاسخگویی مسئولین محلی( 22.00 t: )، تجمع فشارها بر دولت مرکزی( 21.00 t: )، عدم توسعه حزب گرایی( 16.00 t: )، تداوم فرهنگ سیاسی اقتدارگرا و متملق گو( 14.00 t: ) اصلی ترین چالش هایی هستند که نظام بسیط متمرکز در کشور ایجاد کرده است و به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت و توسعه با روندی سریع تر، لاجرم می بایست به این آسیب ها توجه کافی نشان دهد تا مسیر تعالی جامعه را از طریق تغییر در میزان تمرکز در بستر نظام بسیط غیر متمرکز، هموار نماید.
۱۰.

تکوین حکمرانی متمرکز در ایران از منظر جغرافیای سیاسی در سده معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمرانی تمرکز جغرافیای سیاسی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۲۶۷
پس از روی کار آمدن رژیم پهلوی با شکل گیری نظام حکومتی ملت پایه در ایران تنها الگوی حاکم در اداره سرزمین در ایران از منظر توزیع قدرت فضایی، نظام حکومتی متمرکز و یا بسیط بوده است. در شناخت علل تداوم الگوی حکمرانی متمرکز در ایران در سده اخیر مباحث متعددی از منظر جامعه شناسی و علوم سیاسی مطرح شده است. لیکن فرایندهای سیاسی از جمله نظام حکمرانی از ابعاد جغرافیایی نیز برخوردار بوده و هر پدیده ظهور یافته در یک کشور اعم از نظام حکمرانی، به طور مبنایی از ابعاد طبیعی و انسانی فضای جغرافیایی محل استقرار خود نیز تأثیر می پذیرد. در این راستا آراء جغرافیای سیاسی در برابر نظریاتی است که اعتقاد دارند جوامع در روند تکامل خود از مراحل یکسانی عبور می نمایند. در این مقاله کوشش شده است با رویکردی توصیفی - تحلیلی، اهم شاخص های جغرافیایی مؤثر در تداوم این الگو در ایران تبیین شده و نظرگاه جدیدی در خصوص شناخت تکوین حکمرانی متمرکز در کشور ارائه شود. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بطئی بودن فرایند توزیع فضایی و ساختاری قدرت در ایران متأثر از عملکرد عواملی هم چون افزایش سهم درآمد نفت در تأمین هزینه های عمومی و تکوین ساخت دولت رانتیر، پراکندگی ناموزون منابع زیستی و نیاز اکولوژیک به نقش آفرینی بیشتر دولت متمرکز در ارتقای زیست پذیری مناطق نامستعد بوده است.
۱۱.

تبیین نظری بنیادهای ژئوپلیتیک دانش روابط بین الملل پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئوپلیتیک روابط بین الملل قدرت رقابت جنگ سرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۴۸۰
بعد از جنگ جهانی دوم مکاتب متعددی در حوزه روابط بین الملل ظهور نموده که هرکدام از آنها به فراخور شرایط تا حدودی قادر بوده اند که رویدادها و حوادث روابط بین الملل را تبیین نمایند. این در حالی است که پس از پایان جنگ سرد و با توجه به پررنگ شدن بنیادهای جغرافیایی رقابت؛ بنظر می رسد که داده های قدرت آفرین طبیعی و انسانساخت موجود در فضاهای جغرافیایی کره زمین، کارکرد مهمی در تولید مفاهیم و موضوعات دانش روابط بین الملل دارد. حال این سئوال مطرح می گردد که آیا می توان با توجه به این بنیادهای ژئوپلیتیک؛ نظریه ای علمی و تعمیم پذیر در حوزه روابط بین الملل در خصوص تبیین بخش قابل توجهی از رویدادها و حوادث موجود در این شاخه سیستماتیک علمی با اتکا به داده های ژئوپلیتیک ارائه نمود. یافته های پژوهش نمایانگر آن است که شاخص های قدرت آفرین و یا تهدیدزای موجود در فضاهای جغرافیایی جهان مبدع بخش مهمی از رویدادها، رفتارها و مفاهیم در حوزه روابط بین الملل بویژه پس از جنگ سرد می باشد .
۱۲.

تبیین عملکرد بهینه روش شناسی اثبات گرای عقلانی در مطالعات ژئوپلیتیک کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۸۷
در فلسفه علم و بویژه در علوم انسانی تعریف و روش شناخت مفاهیم و موضوعات مورد مطالعه می تواند مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه متفاوت و یا حتی متضاد داشته باشد. ژئوپلیتیک یکی از موضوعات علوم جغرافیایی می باشد که تفسیر آن در مکاتب مختلف روش شناسی از جمله اثبات گرایی و فرااثبات گرایی متفاوت می باشد. در این پژوهش کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات معتبر نظری کارکردهای بهینه احراز معرفت در ژئوپلیتیک در رویکرد اثبات گرای عقلانی ارائه گردد. رویکرد قیاسی از ضرورت شناخت علمی و تبیین «نظام های منسجمی» که بر روابط ژئوپلیتیک مسلط هستند سخن می گوید و شرط کاربردی بودن ژئوپلیتیک را جستجوی استنباطی و عقلانی امری « نظام مند» در میان پدیده های منفرد مورد مطالعه در مکان ها و مناطق مختلف می داند. مبتنی بر این چارچوب شناختی کل های ثابتی وجود دارد که بر مبنای آن می توان چرایی و چگونگی تحولات ژئوپلیتیک را تبیین و پیش بینی نمود. در عین حال عوامل متغیری همچون نوع نظام سیاسی نیز در مطالعات ژئوپلیتیک تأثیرگذار هستند که تعمیم گرایی از جزء به کل(استقراء) را منتفی می نماید. بدیهی است که تلفیق این دو ویژگی با انطباق با شرایط روابط بین الملل ابعاد مطالعات ژئوپلیتیک را به سوی روش شناختی اثبات گرای عقلانی سوق می دهد.
۱۳.

جستاری نوین در تبیین اثرات روش شناسی اثبات گرا در شناخت رابطه سیاست و فضا در پرتو مفهوم مقیاس(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۲۹۶
در علوم جغرافیایی یکی از مکاتب مهم روش شناسی مکتب اثبات گرایی است که عملکرد ویژه ای در تولید و مفاهیم در علوم جغرافیایی و از جمله جغرافیای سیاسی داشته است. جغرافیدانان سیاسی متأثر از مکتب اثبات گرا معتقدند که اثرات متقابل سیاست و فضا به تولید فرم و فرایندهای فضایی منجر خواهد شد که به مثابه پدیده های مادی از طریق رویکردهای اثبات گرا قابل مطالعه و تحلیل می باشد. این در حالی است که اتخاذ رویکرد اثبات گرایانه در جغرافیای سیاسی دارای تبعات مفهومی و موضوعی بوده است. در این نوع پژوهش کوشش گردیده با مراجعه به مستندات معتبر نظری و با اتخاذ روش توصیفی - تحلیلی دسته بندی نوینی از چگونگی شناخت رابطه سیاست و فضای جغرافیایی در روش شناسی اثبات گرا مفاهیم ارائه گردد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در روش شناسی اثبات گرا اجزای فضای جغرافیایی دارای ماهیت متعامل و سیستماتیک بوده لیکن دو مقیاس ملی و فروملی دارای محتوی متفاوتی با مقیاس فراملی می باشد. بطوریکه در مقیاس ملی شناخت رابطه سیاست و فضا مبتنی بر نوعی کارکردشناسی ناحیه ای مبتنی بر عملکرد حاکمیت می باشد که مقیاس های ملی و فروملی را در برمی گیرد. لیکن در مقیاس فراملی رابطه حاکیت و فضا منبعث از نوعی رفتار قلمروخواهانه می باشد که میان کشورها و بازیگران سیاسی وجود دارد و سازنده مفاهیم و نظریات ژئوپلیتیک می باشد. ضمن اینکه از آنجائیکه سیاست چه در مقیاس ملی و فروملی و چه در مقیاس فراملی از عناصر و اجزای شکل یافته که قابلیت کمیت پذیری اندکی دارند در نتیجه در روش شناسی اثبات گرا می بایست به رویکردهای قیاسی اتکا بیشتری نمود.
۱۴.

واکاوی چارچوب ها و ویژگی های شناختی رابطه سیاست و فضای جغرافیایی در روش شناسی پسااثبات گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پسااثبات گرا روش شناسی سیاست فضای جغرافیایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۴۰
در فلسفه علم، به ویژه در علوم انسانی، شناخت مفاهیم و موضوعات ممکن است مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه متفاوت یا حتی متضاد داشته باشد. از این جهت، تعیین چارچوب نظری شناخت یک مفهوم بنیادین، از اصول اولیه مطالعه و شناخت مفاهیم و موضوعات است. در علوم جغرافیایی، شناخت رابطه سیاست با فضای جغرافیایی، یکی از موضوعاتی است که تفسیر آن در مکاتب مختلف از جمله در روش شناسی پسااثبات گرا متفاوت است. این پژوهش، ناظر به تحلیل علل سیاسی ظهور تغییرات فضایی و چگونگی شناخت این تغییرات در چارچوب روش شناسی پسااثبات گراست. با توجه به ماهیت بنیادین موضوع، در این پژوهش با مراجعه به مستندات معتبر نظری، کارکردهای شناختی روش شناسی پسااثبات گرا درباره شناخت رابطه سیاست و فضا ارائه می شود. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با توجه به کیفی بودن عامل قدرت، شناخت رابطه سیاست با ابعاد مختلف فضای جغرافیایی و برجسته شدن هرچه بیشتر این رابطه، تنها در چارچوب رویکرد پوزیتیویستی و کمی امکان پذیر نیست. از آنجا که تحولات پدیده ها و فرایندها در فضای جغرافیایی تا حد زیادی از روابط و الگوهای قدرت سیاسی حاکم بر فضای جغرافیایی تأثیر می پذیرد، دارای ویژگی های اختصاصی است و قابلیت تعمیم پذیری ندارد. بر این مبنا، روابط سیاست و فضا الزاماً ابعاد فرامکانی و فرازمانی ندارد و در جهت شناخت آثار قدرت سیاسی در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی، الزاماً نمی توان از روش های اثبات گرا که یکی از ویژگی های مهم آن تعمیم پذیری است، استفاده کرد.
۱۵.

تبیین جایگاه نسبیت گرایی معرفتی در شناخت اثرات سیاست در تولید فضای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست فضای جغرافیایی شناخت نسبیت گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۲۴۸
شناخت اثرات سیاست در تولید فضای جغرافیایی یکی از موضوعاتی است که تفسیر آن در مکاتب متمایز شناختی از جمله در نسبیت گرایی معرفتی متفاوت می باشد. نسبیت گرایی معرفتی در چارچوب هستی شناسی ذهنی و بر خلاف نگاه تبیینی الزامی جهت دستیابی به آرمان ها و ارزش های مطلق وجود ندارد. در این دستگاه شناختی این مفروضه وجود دارد که شناخت عملکرد گفتمان های سیاسی - تاریخی در تولید ابعاد مختلف فضای جغرافیایی با اتکا رویکرد پوزیتویستی و کمی امکان پذیر نمی باشد. در این راستا در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به مستندات نظری در مرحله نخست در تعریف فضای جغرافیایی عاملیت ویژه ای برای گفتمان های سیاسی - ایدئولوژیک متصور گردیده است. سپس با توجه به ویژگی و ماهیت گفتمان های سیاسی - تاریخی امکانیت افزون تری برای نسبیت گرایی معرفتی در شناخت چگونگی تولید فضا قائل گردیده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که تحولات پدیده ها و فرایندهای موجود در فضای جغرافیایی تا حد زیادی از گفتمان های سیاسی - تاریخی حاکم متأثر بوده و دارای ویژگی های اختصاصی بوده و قابلیت تعمیم پذیری ندارد. بر این مبنا شناخت فضا الزاماً نمی تواند ابعاد فرامکانی و فرازمانی داشته باشد و در جهت شناخت اثرات قدرت سیاسی در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی الزاماً نمی توان از معرفت شناسی استقرایی و تجربی که یکی از ویژگیهای مهم آن تعمیم پذیری است، استفاده نمود.
۱۷.

ارزیابی تأثیر امنیت بر وفاداری گردشگران به مقصد با تأکید بر نقش میانجی رضایتمندی و تصویر مقصد (مورد مطالعه: گردشگران خارجی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امنیت وفاداری گردشگری شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۴۲
تبیین موضوع: یکی ﺍﺯ مهم ترین ﻋﻮﺍﻣﻠﻰ کﻪ می تواند وفاداری گردشگران را تحت تأثیر قرار دهد امنیت مقصد می باشد. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر امنیت بر وفاداری گردشگران خارجی شهر شیراز با نقش میانجی رضایتمندی و تصویر مقصد است.   روش: پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. اطلاعات ﻣﻮرد ﻧیﺎز ﺑﺮ اﺳﺎس روش اﺳﻨﺎدی و ﻣیﺪاﻧی(ابزار ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ) گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق، گردشگران خارجی بازدید کننده از شهر شیراز در سال 1398 است. حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل 200 گردشگر برآورد گردید. برای توزیع پرسشنامه از شیوه تصادفی ساده استفاده شد. داده های ﮔﺮدآوری ﺷﺪه ﺑﺮ اﺳﺎس روش ﻫﺎی آﻣﺎر ﺗﻮﺻیﻔی و اﺳﺘﻨﺒﺎﻃی ﻣﻮرد تجزیه و تحلیل ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ. یافته ها: امنیت با ضریب 0/20 به صورت مستقیم و با ضریب 0/07 با نقش میانجی تصویر مقصد و با ضریب 0/26 با نقش میانجی رضایتمندی تأثیر مثبتی بر وفاداری گردشگران خارجی شهر شیراز دارد. تأثیر کلی امنیت بر وفاداری گردشگران خارجی نیز برابر با 0/53 است. نتایج: با افزایش سطح امنیت و بهبود این عامل در شهر شیراز شاهد افزایش وفاداری گردشگران خارجی به این شهر خواهیم بود که رونق هر چه بیشتر صنعت گردشگری این شهر را در پی دارد.
۱۸.

بررسی و تحلیل وضعیت وفاداری گردشگران به مقصدهای گردشگری (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وفاداری ترکیبی وفاداری رفتاری وفاداری نگرشی گردشگری شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۸
وفاداری به مقصد به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات در تحقیقات گردشگری مطرح شده است. تحلیل وفاداری گردشگری یک مسئله مهم در مدیریت گردشگری است. اﻫﻤﯿﺖ درک، ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ و ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻧﯿﺎت ﮔﺮدﺷﮕﺮان ﺑﺮای ﻣﻘﺎﺻﺪ ﺧﺎص ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺤﻘﻘﺎن ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﻔﻬﻮم وﻓﺎداری ﻣﻘﺼﺪ ﺳﻮق ﯾﺎﺑﻨﺪ. ﺑﺮای ﻣﻮﻓﻘیﺖ در زﻣیﻨﻪ ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﺑﺎیﺪ ﮔﺮدﺷﮕﺮان و رﻓﺘﺎرﻫﺎی آﻧﻬﺎ را در ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار دﻫیﻢ. ﺑﺮای ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎی اﻣﺮوزی رﺿﺎﯾﺘﻤﻨﺪی ﻣﺸﺘﺮی ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن راﺿﯽﺷﺎن وﻓﺎدار ﻫﺴﺘﻨﺪ. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و تحلیل میزان وفاداری گردشگران شهر شیراز است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. اطلاعات ﻣﻮرد ﻧیﺎز ﺑﺮ اﺳﺎس روش اﺳﻨﺎدی و ﻣیﺪاﻧی (ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ) ﺗﻬیﻪ ﺷﺪه است. جامعه آماری تحقیق، گردشگران بازدید کننده از شهر شیراز در سال 1398 است. جهت محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که بر اساس آن، حجم نمونه معادل 384 نفر برآورد گردید و برای توزیع پرسشنامه از شیوه تصادفی ساده استفاده شد. داده های ﮔﺮدآوری ﺷﺪه ﺑﺮ اﺳﺎس روش ﻫﺎی آﻣﺎر ﺗﻮﺻیﻔی و اﺳﺘﻨﺒﺎﻃی ﻣﻮرد ﭘﺮدازش ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ.
۱۹.

پیامدهای تئوریک خوانش بازیگران سیاسی از فضای جغرافیایی در چارچوب دیدگاه پدیدارشناسی هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازیگران سیاسی پدیدارشناسی هرمنوتیک ذهنیت زیست جهان فضای جغرافیایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۲۴۰
پدیدارشناسی هرمنوتیک از جمله رویکردهایی است که در چارچوب آن نقش فرد در تفسیر و خوانش پدیده ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است. برخلاف هرمنوتیک کلاسیک، که در آن متن فعال و ذهن غیرفعال است، در پدیدارشناسی هرمنوتیک ذهن انسان و جامعه فعال است و به متن اجتماعی - فضایی معنا می دهد. در این رویکرد همچنین فضای جغرافیایی فاقد معنای کشف شدنی است و این فرد یا جامعه خوانشگر است که با ذهن سرشار از معنای خود واقعیتی را به فضا منتقل می نماید. در این راستا در مطالعه رابطه سیاست و فضای جغرافیایی لحاظ کردن قرائت بازیگر سیاسی از فرم ها و فرایندهای فضایی دارای پیامدهای تئوریک مهمی خواهد بود که بدان کمتر پرداخته شده است. در این پژوهش کوشش شده با اتکا به روش توصیفی - تحلیلی و در چارچوب پدیدارشناسی هرمنوتیک پیامدهای تئوریک خوانش «اگوی سیاسی» نسبت به فضای جغرافیایی ارائه شود. یافته های تحقیق مؤید آن است که خوانش بازیگران سیاسی از فضا عاملیت مهمی در تولید الگوهای بین الاذهانی و زیست جهان شهروندان نسبت به فضا خواهد داشت. ضمن اینکه با قرارگیری بازیگران سیاسی جدید در مصدر قدرت امکان ظهور درک متفاوتی از فضاشناسی و فضاسازی در یک قلمرو سیاسی وجود دارد و این فرایند موجب تحول مداوم در مفاهیم مورد مطالعه در جغرافیای سیاسی می شود. از این رو، به کارگیری روش های مشاهده، مصاحبه، و مراجعه به مونوگرافی های اجتماعی و روان شناختی می تواند در شناخت اثرگذاری سیاست بر فضا مورد توجه قرار گیرد.
۲۰.

شناخت مؤلفه های گفتمانی آئین تشیع در برساخت انسجام اجتماعی در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشیع گفتمان انسجام اجتماعی قلمروسازی حکومت صفویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۴۴
 هویت سرزمینی مشتمل بر مجموعه ای از نمادها و فرایندهایی است که توسط گفتمان سیاسی در مقطع مشخص از تاریخ مفصل بندی و نسبت به سایر گفتمان ها حائز برتری می گردد. در این راستا با ظهور حکومت صفویه در سال 1501 میلادی برای نخستین بار بعد از سقوط سلسله ساسانی یک حکومت فراگیر منطبق با مرزهای سیاسی ایران باستان شکل گرفت که دال مرکزی هویت بخش آن مذهب تشیع بود. در این پژوهش کوشش گردیده با روش تفسیری؛ عناصر گفتمانی مذهب تشیع در ایجاد انسجام اجتماعی در عصر صفویه تحلیل گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد تشیع با زمینه سازی برای اعطای جایگاه معنوی به پادشاهان صفوی ناشی از انتساب به ائمه اطهار و همچنین فقهای تشیع با ارائه احکام فقهی مورد نیاز موجب افزایش توان حاکمیت در ایجاد انسجام اجتماعی گردیدند. ضمن اینکه غیریت سازی ژئوپلیتیکی با حکومت اهل سنت عثمانی نیز در ایجاد انسجام اجتماعی تأثیرگذار بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان