سعید علی تاجر

سعید علی تاجر

مدرک تحصیلی: استادیار معماری، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران،

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

بررسی مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مؤلفه های زنانه معماری رویکرد روان شناختی فرهنگ اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۶
هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی بود. جامعه پژوهش شامل متون مرتبط با روان شناسی زن، معماری و چگونگی نگرش به زن در فرهنگ اسلامی می باشد. نمونه پژوهش مؤلفه های زنانه در معماری بر اساس رویکرد روان شناختی و فرهنگ اسلامی بود. روش پژوهش تحلیلی-توصیفی است. جهت گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شد. نتایج بررسی و تحلیل نشان داد که مؤلفه های زنانه مؤلفه هایی هستند که با روحیات زنانه همسوتر بوده و موجب ایجاد رضایتمندی بیشتر برای زنان می شوند. مولفه های زنانه شامل زمینه گرایی، افقی گرایی، بی مرز بودن، نفی مرکزیت، شفافیت، سیالیت، اقتصادی بودن، مقیاس انسانی، عملکردگرایی، کاربرد تزیینات، کل نگری، طراحی ارگانیک، ساختارشکنی، کاربر محوری، آرگونومیک بودن، پرداختن به جزییات خاص و درهم پیچیدگی فضایی می باشد. اما زنان معمار، بیشتر از مؤلفه های کاربر محوری ، آرگونومیک ، عملکردگرا ، منعطف ، ارگانیک و تزییناتی استفاده می کنند. هم چنین نتایج بررسی مؤلفه ها از نقطه نظر روان شناسی زنانه و فرهنگ اسلامی نشان داد که مؤلفه های زنانه در معماری با روحیات و ویژگی های زنانه ی اسلامی منطبق است و می توان با به کار گیری مؤلفه ها، فضاهایی طراحی کرد که با روان زنان سازگارتر است.
۲.

تبیین مدل ارتباطی دیدهای شهری و مطلوبیتِ پاسخ های احساسی شهروندان در سنندج با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیدهای شهری پاسخ های احساسی نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۸۷
یکی از نیازهای مهم افرادی که در شهرهای امروزی زندگی می کنند، زندگی توأم با احساسات مطلوب درخصوص فضاهای شهری است. ظاهر یک شهر، تا حد زیادی می تواند بسته به ساختار و مشخصه های عناصر فیزیکی شهر، در ایجاد احساسات مطلوب یا نامطلوب در فرد تأثیرگذار باشد. بنابراین دیدهای شهری به طور کلی دو نوع تأثیر عمده به صورت دوست داشتن یا احساسات مثبت و خوشایند و یا به صورت دوست نداشتن و احساسات منفی و ناخوشایند بر شهروندان می گذارند. بر این اساس، در این پژوهش سعی شد پاسخ های احساسی شهروندان در ارتباط با دیدهای شهری به طور عام مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت، نظریه تحقیق به کمک آنها استخراج گردد. با توجه به ماهیت این پژوهش، رویکرد اصلی طرح پژوهش، رویکردی کیفی است و به روش نظریه زمینه ای انجام پذیرفته که در آن براساس رویکرد کوربین و استراوس شامل رویه های تحلیل داده کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی صورت گرفته است. در نمونه گیری از جامعه آماری و مشارکت کنندگان، از نمونه گیری نظری استفاده شده که در آن نمونه گیری تا جایی ادامه دارد که داده ها به اشباع برسند و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی، مصاحبه و پرسشنامه نیمه ساختار یافته بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مقولات گزینشی تأثیرات دیدها و پاسخ های احساسی شامل هیجان، آرامش، مطلوبیت و ارتباط هستند. در نهایت براساس ارتباط بین این مقولات و نتیجه نهایی تحقیق در یک مدل نهایی تدوین و ارائه گردید.
۳.

تأثیر درس هندسه کاربردی بر تواناییِ فضایی دانشجویان معماری بررسی میزان تأثیر روش های آموزشِ مرسومِ هندسه ترسیمی در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانایی فضایی هندسه کاربردی هندسه ترسیمی آموزش معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۱۲۳
با توجه به تأثیرگذاری افزایش توانایی فضایی دانشجویان بر درک فضاها و احجام، هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی یکی از دروس پایه کارشناسی بر افزایش توانایی فضایی است. لذا پرسش اساسی این است که آیا تدریس هندسه کاربردی، با شیوه مرسوم می تواند به هدف اصلی تبیین شده در برنامه مصوب شورای عالی برنامه ریزی که همانا افزایش توانایی فضایی دانشجویان است، پاسخ گوید؟ برای پاسخ دادن به این پرسش، با مرور سابقه مطالعات مربوط به توانایی فضایی و تأثیر هندسه ترسیمی (به عنوان بخش اصلی درس هندسه کاربردی) بر آن، مفاهیم و نظریه های مرتبط گردآوری شد. برای تدقیق نتایج تحقیق، بر طبق دو زیرمجموعه توانایی فضایی دو آزمون انتخاب شد و این آزمون ها با استفاده از روش تحقیق شبه تجربی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه در دو دانشگاه با دو برنامه مختلف آموزشی برگزار و نتایج تحلیل گردید. نتایج آزمون ها نشان داد که نه تنها گذراندن درس هندسه کاربردی باعث افزایش توانایی فضایی دانشجویان نشده است، بلکه موجب کاهشی معنادار در هر دو گروه آزمون شده است. این در صورتی است که داده های گروه گواه افزایشی غیرمعنادار را نشان می دهد. یکی از علل احتمالی این نتایج را می توان تغییر استراتژی دانشجویان در حل مسائل فضایی دانست.
۴.

نقش پیکره بندی فضایی در اجتماع پذیری سکونتگاه های غیر رسمی مطالعه موردی: محله های حصار و دیزج شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتماع پذیری چیدمان فضایی پیکره بندی سکونتگاه های غیر رسمی همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۴۷
در دهه های اخیر به دلایلی مانند رشد جمعیت، افزایش مهاجرت و عدم امکان تهیه مسکن به وسیله اکثر این مهاجران، انبوهی از سرپناه های غیرقانونی، بدون رعایت اصول ساخت وساز و به صورت درهم تنیده شکل گرفته است. از این سرپناه ها با عناوینی چون سکونتگاه های غیررسمی یاد می کنند که دچار معضلات بسیاری از جمله عدم تأمین زیرساختها و دسترسی به خدمات هستند. از موضوعات قابل توجه در این نواحی، توجه به فضاهای اجتماعی به عنوان مدار اصلی زندگی شهری می باشد. در این رابطه ویژگی های کالبدی- فضایی بستر این سکونتگاه ها، با نقش بی بدیل در شکل دهی به فعالیت های اجتماعی، محور پژوهش حاضر می باشد که با هدف تحلیل نقش پیکره بندی فضایی محلات غیررسمی بر اجتماع پذیری، دو سکونتگاه حصار و دیزج در شهر همدان را مورد کنکاش قرار داده است. در این پژوهش کاربردی از روش تحقیق ترکیبی بهره گرفته شد. در مرحله نخست، در روشی کمی و در راستای نظریه حرکت طبیعی، با استفاده از روش چیدمان فضا و نرم افزارهای تخصصی Arc gis و Ucl depth map، چیدمان فضاها و نقش آنها بر رفتارهای اجتماعی شهروندان تحلیل شده است تا از این طریق بتوان عوامل کالبدی- فضایی مؤثر بر اجتماع پذیری در فضاهای شهری را مورد کنکاش قرار داد. سپس در راستای اعتبارپذیری و تصدیق پذیری بیشتر نتایج پژوهش، یافته های حاصل از روش کمی چیدمان فضا، از طریق روش کیفی نقشه شناختی مورد بازبینی و مقایسه تطبیقی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که پیکره بندی فضایی از طریق پنج شاخص کنترل، اتصال، همپیوندی، عمق فضا و شاخص ترکیبی خوانایی به طور معنی داری بر روند اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی اثرگذار است و به طور معنی داری منجر به افزایش میزان حضور، حرکت، تماس چهره به چهره، مکالمه افراد در فضا )به عنوان پیش شرطهای اولیه و اصلی شکل گیری تعاملات اجتماعی( و در نهایت اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی می شود. از تحلیل ها می توان نتیجه گرفت که نقشه های روش کمی چیدمان فضا، همپوشانی مناسبی با نقشه های کیفی شناختی دارند و مقایسه تطبیقی هر دو روش نشان می دهد که پیکره بندی فضایی درخت مانند و ممتد محله دیزج موجب استقرار الگوی حرکتی و به الطبع ایجاد تعاملات اجتماعی در بخشهای میانی این محله شده اما در محله حصار با ساختاری بوته مانند بسترهای جذب الگوی حرکتی و رفتارهای اجتماعی افراد در سطح محله پخش شده و منجر به اثرات اجتماعی- فرهنگی متفاوتی گردیده است.
۵.

بازنگری شیوه ی آموزش درس «تأسیسات مکانیکی» رشته ی معماری و پیشنهاد یک سیستم کمک آموزشی، مبتنی بر تکنولوژی واقعیت افزوده

تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۳
معماران با داشتن اطلاعات فنی کافی و توانائی به کارگیری خلاقانه ی آنها، علاوه بر طراحی بهینه ی طرح های معماری، امکان تعامل هرچه بهتر با مهندسین سازه، برق و تأسیسات، در محیط حرفه ای، خواهند داشت. بخشی از راهکارها جهت ایجاد چنین شرایطی، مرتبط با بازبینی محتوای آموزشی و شیوه ی آموزش دروس فنی رشته ی معماری است؛ به صورتی که دانش نظری دروس فنی در فرآیند تجربه اندوزی دانشجویان کسب شود و در توانائی طراحانه ی آنها نمود پیدا کند. هدف اصلی پژوهش، دستیابی به محتوا و شیوه ی کارآمد در آموزش درس تأسیسات مکانیکی ساختمان به دانشجویان دوره ی کارشناسی معماری است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش تحقیق آن پیمایشی بوده و از طریق مطالعه کتابخانه ای و تدوین پرسشنامه صورت گرفته است. سوالات پرسشنامه براساس مطالعه ی نظریات روانشناسی آموزشی در زمینه ی مکاتب آموزشی انسان گرائی، ساخت گرائی و رویکردهای یاددهی-یادگیری مبتنی بر آنها، یادگیری فعال، مروری بر شرایط موجود در زمینه ی آموزش معماری در سه نمونه از دانشگاه های برتر جهان و همچنین یک ابزار کمک آموزشی پیشنهادی، مبتنی بر تکنولوژی واقعیت افزوده، شکل گرفته است. نهایتاَ راهکارهای پیشنهادی حاصل از این پژوهش در زمینه ی محتوا، شیوه ی آموزشی و ابزار کمک آموزشی پیشنهادی، به نظرسنجی اساتید درس تأسیسات مکانیکی ساختمان گذاشته شده است، که نشان از تأکید بر برگزاری بخشی از واحدهای درس به صورت کارگاهی، برقراری ارتباط با درس کارگاه طراحی معماری در ترم های مختلف و مقبولیت ابزار کمک آموزشی پیشنهادی از جنبه های ایجاد نقش فعال برای یادگیرنده، افزایش دقت و تمرکز یادگیرنده، تقویت امکان تجسم فضایی اجزا و مسیرها و آگاهی از تاثیرات نهائی بر کالبد معماری دارد.
۶.

تحلیل مفهوم انسجام ساختار فضایی در محله های تاریخی با روش نحو فضا (نمونه موردی: محله های تاریخی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۳ تعداد دانلود : ۳۴۹
محله های تاریخی ایران به عنوان هسته اولیه پیدایش شهرهای ایرانی، دارای اصول و ویژگی های معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی بوده و هستند. یکی از مهم ترین ویژگی های معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی، انسجام آن هاست. این کیفیت حاصل پیوند و ارتباط اجزای تشکیل دهنده آثار معماری و شهرهاست. افزایش جمعیت و ظهور فناوری های جدید، ساختار شهرها را دستخوش تحولاتی کرد که منجر به ازبین رفتن وحدت و انسجام در معماری و شهرسازی گذشته شد. شهرها و محله ها مجموعه ای از بناها و فضاها به صورت ساختارهای مستقل و مجزایی شدند که بی ارتباط با عناصر هم جوار خود هستند. هدف این پژوهش، تحلیل مفهوم انسجام و عوامل زمینه ساز آن در معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی و به طور خاص در محله های تاریخی است. در این راستا، با استفاده از روش نحو فضا به بررسی این ویژگی در چهار محله تاریخی شهر همدان پرداخته شده است. فضای محله های مورد نظر به صورت محوربندی شده با متغیر انسجام تحلیل و بررسی شده است. مقایسه و تحلیل نتایج نشان می دهد در محله های تاریخی اگر ساختار فضایی آن ها -که به صورت مرکز محله ای و سلسله مراتبی است- حفظ شود، انسجام فضایی از بین نمی رود و به طورکلی، هرچه تخریب بافت و ساخت وسازهای جدید در محله های تاریخی کمتر باشد، ساختار آن ها منسجم تر است و این مسئله بر ساختار و روابط اجتماعی ساکنان محله تأثیرگذار است. نتایج این پژوهش می تواند زمینه ساز ارائه الگوهایی مناسب برای محله های جدید، توسعه محله های تاریخی و حفظ ساختار منسجم آن ها باشد. همچنین، بستری برای پژوهش های آینده در راستای ویژگی های خاص محله های تاریخی فراهم می شود.
۷.

ارزیابی شیوه های محدبی و متقاطع تئوری گراف در تحلیل فضای معماری نمونه موردی: خانه های جهانبانی، نشاسته پور ، و آزادمنش کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تئوری گراف تحلیل نقطه تقاطع تحلیل فضای محدب نحو فضا درجه همپیوندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۴۶
یکی از روش های اولیه مطرح در تئوری گراف که بیش از سه دهه است که در تحلیل روابط فضایی در معماری و برنامه ریزی شهری به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد شیوه تحلیل فضای محدب است. در مقابل، یکی از روش های این تئوری که در تحلیل های معمارانه کمتر مورد استفاده قرار گرفته تحلیل نقطه تقاطع است. با این وجود که روش نقطه تقاطع چندین مزیت بالقوه بر روش های قدیمی در تئوری گراف دارد اما تا کنون مقایسه متقاعد کننده ای بین این شیوه و سایر روش ها صورت نگرفته است. در این مقاله 3 نمونه از خانه های سنتی هم دوره در شهر کاشان، که وِیژگی مشترک هرسه بهره گیری از یک و فقط یک حیاط مرکزی می باشد، مورد بررسی قرار می گیرند و نتایج حاصل از تحلیل به شیوه فضای محدب و نقطه تقاطع در آن ها با یکدیگر مقایسه می شوند. شیوه نقطه تقاطع خود به دو روش تقسیم می شود: نقطه پایانی و نقطه تقاطع. این دو روش به ترتیب با شمول یا عدم شمول ریشه در یک گراف در ارتباط است. ریشه، بخشی از نقشه های محوری است که برای تولید گراف نقطه تقاطع مورد استفاده قرار می گیرد. نتیجه نشان می دهد که روش نقطه تقاطع در شناسایی مفهوم فضا از منظر حرکت و مسیریابی نسبت به روش فضای محدب تواناتر است و نیز شمول یا عدم شمول ریشه ها بر درجه همپیوندی تاثیر محسوس می گذارد. در نهایت می توان گفت پژوهش پیش رو در عین اینکه به طور عمده به کاربرد و ارزیابی دو روش تحلیل تئوری گراف می پردازد، نمونه هایی از معماری سنتی ارزشمند شهر کاشان را، مختصرا معرفی می نماید.
۸.

نقش محیط ساخته شده در تعاملات دانشجویان در فضاهای غیر رسمی مدارس معماری؛ نمونه موردی: دانشکده هنر و معماری دانشگاه بوعلی و پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعاملات اجتماعی فضاهای جمعی ترجیح مکانی مدارس معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
زندگی اجتماعی دانشجویان در تمام فضاهای رسمی و غیررسمی دانشکده می تواند به طور گسترده ای فرآیند یادگیری را تحت تأثیر قرار دهد. در پژوهش حاضر، ضمن گردآوری اظهارات پژوهشگران در باب نقش محیط ساخته شده در تعاملات اجتماعی، تلاش شده تا با مطالعه ی کیفی دانشکده معماری دانشگاه بوعلی سینا و پردیس هنرهای زیبا به عنوان دو نمونه موردی از مدارس معماری ایران، به بررسی نوع و نحوه ی تعاملات دانشجویان معماری و عوامل محیطی تأثیرگذار در تسهیل یا ایجاد محدودیت برای این تعاملات پرداخته شود. در این پژوهش، داده ها به صورت ترکیبی از سه روش مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه گرد آوری شدند. ابتدا عوامل مکانی تأثیرگذار از طریق مصاحبه و مشاهده و بر پایه مطالعات پیشین در قالب چارچوبی مطابق مدل مکان کنتر ارائه شد. این عوامل محیطی مستخرج از مصاحبه ها و مشاهدات در قالب پرسشنامه ای در اختیار نمونه ی بزرگ تری از جامعه قرار گرفت تا میزان تأثیر هریک در ترجیح مکانی دانشجویان برای تعاملات بررسی شود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دانشجویان، برخی از فضاهای غیر رسمی در دانشکده را که از کیفیت های ویژه ای برخوردارند، برای گردهمایی ترجیح می دهند و این ویژگی ها در مورد گردهمایی های دوستانه و درسی متفاوتند.  
۹.

نقش عوامل کالبدی در اجتماع پذیری سکونتگاه های غیر رسمی (نمونه موردی: محله های حصار امام خمینی و دیزج همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکونتگاه های غیر رسمی عوامل کالبدی اجتماع پذیری حصار دیزج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۵ تعداد دانلود : ۸۷۱
امروزه در سکونتگاه های غیر رسمی شاهد هستیم که سردرگمی اجتماعی و کم بودن تعاملات اجتماعی از ویژگی های عمده شخصیتی ساکنان آن ها است. در پژوهش های صورت گرفته در این حوزه سکونتگاه های غیر رسمی دیده شده ولی به عوامل کالبدی رونق دهنده تعاملات اجتماعی در این محله ها توجه چندانی نشده است. از این رو پاسخ به این پرسش که ساماندهی کالبد فضاهای عمومی چه تاثیری در حضورپذیری افراد و ارتقای تعاملات اجتماعی دارد ضروری است، تا بتوان از این طریق مانع از نقل مکان آنان به محله های دیگر شهر برای گذران اوقات فراغت شد. این نوشتار با مقایسه دو سکونتگاه غیر رسمی شهر همدان یعنی محله حصار امام خمینی و دیزج به کنکاش در مورد پاسخ این سوال می پردازد؛ چنین به نظر می رسد که روحیه اجتماع پذیری در بین ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی با عوامل کالبدی شکل دهنده آن محیط رابطه معنی داری دارد.روش مطالعه روش توصیفی-تحلیلی و ابزار پژوهش مطالعات میدانی و نرم افزار spssبوده است، داده های گردآوری شده در نزم افزار spss تحلیل و با آزمون تی دو نمونه ای مستقل و رگرسیون خطی ساده سنجیده شده است,در ادامه رابطه بین هریک از مفاهیم و متغیرهای کالبدی موثر بر اجتماع پذیری فضا با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است که خود بیانگر بستری مطلوب جهت بهبود مولفه های کالبدی تسهیل گر اجتماع پذیری است.نتایج نشان می دهد که محله حصار از وضعیت کالبدی مطلوب تری نسبت به محله دیزج برخوردار است که به نظر می رسد این عامل یکی از دلایل اجتماع پذیرتر بودن این محله نسبت به محله دیزج است؛ و فاکتورهای کالبدی شامل: وجود عناصر مکث و توقف، تابلوهای آگاهی دهنده هنری، معماری و تبلیغاتی در بین سایر عوامل کالبدی بیشترین نقش را در اجتماع پذیری فضا از نظر ادراکات ذهنی مردم دارند.
۱۰.

مقایسه تطبیقی عملکرد خیابا ن های پیاده محور با هدف تقویت زندگی جمعی در شهر اسلامی- ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خیابان پیاده راه کارکردهای اجتماعی خیابان صف خیابان کِلِر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۶۵۲
در طول چند دهه گذشته با افزایش تعداد اتومبیل، خیابان ها تعریفی متفاوت یافته اند؛ خیابان که درگذشته به نوعی تفرجگاه و مقصد به حساب می آمد به محلی برای آمد و شد اتومبیل ها تبدیل شد و با افزایش تعداد اتومبیل ها و خودرو محوری، زندگی اجتماعی از خیابا نها رخت بربست. خیابان به مفهوم تفرجگاه که امروزه در ادبیات تخصصی با عنوان پیاده را ه شناخته می شود ب هعنوان بهترین بستر شناخت و گردش در شهر ها مطرح است. به دلیل آزادی عمل انسان پیاده برای توقف، مکث، تغییر جهت و تماس مستقیم با دیگران در فضای شهری شناخت شهر و محیط بیشتر از طریق گام زدن حاصل می شود. ازاین رو در خیابان های پیاده محور همواره زندگی و تعامات اجتماعی در جریان است. در سال های اخیر تاش هایی برای پیاده محور کردن برخی معابر و بازگرداندن زندگی اجتماعی به آن ها در سراسر دنیا صورت گرفته که با موفقیت یا شکست هایی مواجه بوده است. مقاله حاضر، با مقایسه تطبیقی دو تجربه، بر پایه ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق، با تکنیک تحلیلی- توصیفی به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که کارکردهای اجتماعی خیابان چگونه تقویت می شوند؟ در این راستا دو نمونه از پیاده راه های تجربه شده توسط نگارنده از منظر ویژگی های کالبدی مورد بررسی و مقایسه قرارگرفت هاند. پیاده راه صف)باغ سپهسالار( در تهران و خیابان کِلِر در پاریس تحت معیارهایا ز پیش تعیی نشده مقایسه شد هاند. یافت ههای تحقیق نشان م یدهد که کارکردهایا جتماعی خیابان پیاده محور کِلِر ب هطورکلی بهترا ز خیابان پیاده محور صفا ست. ماحصل پژوهشا رائه پیشنها دهایی جهتا فزایش کارکردهایا جتماعی در پیاده محور نمودن گذرها خواهد بود.
۱۱.

تبیین مفهوم درون گرایی در شهر اسلامی از طریق تحلیل آیات قرآن کریم و نهج البلاغه

کلید واژه ها: اسلام انسان شناسی محیط انسان ساخت درون گرایی شهر اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۰۹
نگاه مفهومی به موضوع درون گرایی به عنوان یکی از شاخص ترین ویژگی های مطرح شده در معماری های منتسب به اسلام، مسئله اصلی این پژوهش است که پس از ارائه تحلیل های موجود از موضوع درون گرایی و نقد مختصر آنها، با تمرکز بر توپولوژی رابطه شهر و فضای معماری، به تبیین این مفهوم پرداخته می شود. در این راستا، ابتدا مدلی از انسان شناسی اسلام ترسیم و سپس با تکیه بر این مدل، عناصر محیطی انسان ساخت که در منابع اصلی اسلامی (آیات قرآن و روایات) مورد اشاره است، شناسایی و معرفی می گردد. آنگاه موضوع اصلی تحقیق «مفهوم درون و بیرون» مطرح می شود به این ترتیب که: پنج موضوع مؤثر در ایجاد معنای درون از یک فضا شامل محصوریت، ضوابط دخول، حوزه خلوت، دوام حضور در قلمرو و تفکیک جنسیتی، در چهار عنصر کالبدی مورد تأکید در منابع اسلامی (بیت، مسجد، سوق و سبیل) بررسی می گردد و این بررسی ها به صورت تطبیقی با ادبیات معناشناسی روابط انسان- محیط، پی گرفته و در پایان، ضمن تعریف دوباره درون گرایی، مدلی از این فضاها و شهر اسلامی ارائه می شود.
۱۲.

رابطه زیبایی و اخلاق در اندیشه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق زیبایی حسن رحمت عامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات مفهوم شناسی تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۶۶۶ تعداد دانلود : ۷۸۹
موضوع حُسن یا زیبایی یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در اندیشه ی عرفانی است. در همان نگاه نخست به این عنوان، به نظر می رسد که واژه ی حسن و معادل فارسی آن «نیکویی»، دارای نوعی دلالت اخلاقی است. کلماتی چون احسان و محسن که از مشتقات حسن است، غالباً در حوزه ی اخلاقی به کار می روند. همین نکته حاکی از آن است که بحث از زیبایی و حسن در عرفان اسلامی نمی تواند یک بحث زیباشناختی صرف به شمار رود و باید به گونه ای به دنبال تبیین پیوند میان زیبایی و اخلاق در این حوزه بود. این نوشتار بر آن است تا با ارائه ی تعریفی اجمالی از حسن و انواع آن، مقدمات پرداخت به چگونگی رابطه ی میان زیبایی و اخلاق در اندیشه عرفانی را فراهم بسازد. به عبارت دیگر، مسأله ی اصلی این مقاله، کوشش برای یافتن مبنای مابعدالطبیعی این ارتباط است. به نظر می رسد که بحث از رحمت امتنانی در اندیشه ی عرفانی (اندیشمندان بزرگی چون ابن عربی، شیخ محمود شبستری و...) و مساوقت آن با وجود، و از سوی دیگر، مساوقت زیبایی با وجود، دلالت بر پیوند ژرف میان زیبایی و اخلاق دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان