امیر دیوانی

امیر دیوانی

مدرک تحصیلی: دانشیار فلسفه دانشگاه مفید قم

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۸ مورد.
۲۱.

اخلاقِ مبتنی بر طبیعت در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش اخلاقی عقلانیت علامه طباطبایی طبیعت انسان ساختار وجودی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۲۲
علامه طباطبایی را می توان از جمله مدافعان تقریر سنّتیِ نظریه اخلاقیِ قانون طبیعی دانست. ایشان، طرح واره ای از استعدادها و ظرفیت های انسان را که به صورت طبیعی در وجود انسان ها قرار داده شده است را بنیان نظام اخلاقی خود دانسته و ضمن توجّه به اصل هدایت عمومی یا تکوینی، در چهار گام اساسی نظامی از اخلاق را بر اساس داشته هایِ طبیعی انسان ترسیم نموده است. این اندیشمند فرزانه، در گام اوّل نیازهای طبیعیِِ انسان را تحلیل نموده و در گام دوم، در جهت برطرف ساختن نیازها، کدهایی را به عنوان امیال و استعدادهای درونیِ انسان و یا جهازات تکوینی مشخص ساخته و تلاش می کند تا زمینه را برای اخلاق مبتنی بر امیال طبیعی و بنیادینِ انسان فراهم سازد. در گام سوم، برای این امیال، غایتی مشخص می کند تا تمام این امیال در مراتب مختلف، بسوی آن جهت یابند و در گام چهارم به جهت اینکه طبیعتِ انسان را معجونی از امیال و گرایش های افسارگسیخته حیوانی و انسانی دانسته، در دو مرحله از عاملی سخن می گوید که بر مسیر امیال نظارت داشته و این امیال را در راستای غایتی مشخّص جهت دهی می کند. این مقاله تلاش نموده تا بر اساس روشی تحلیلی و استنادی، با توجّه به مبانیِ اخلاقیِ علّامه، تقریری از اخلاقِ مبتنی بر طبیعت را در آراء ایشان مورد تبیین قرار دهد. واژگان کلیدی: طبیعت انسان، ارزش اخلاقی، ساختار وجودی، عقلانیّت، علامه طباطبایی.
۲۲.

سکوت عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس ناطقه مرز وجودی عقل شناخت عقل گفتار عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۹ تعداد دانلود : ۴۱۱
از بحث های فلسفی مورد اهتمام در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب مشخص کردن مرزهای شناخت عقل انسانی از واقع است. به تبع مرزهای وجودی عقل در شناخت، مرزهای سخن و گفتار عقل در مقام اخبار از واقع به میان می آید. در مقاله حاضر کوشش شده است تا مرزهای شناختاری و گفتاری عقل با ملاک هایی بیان شود که با توجه به آن ها سکوت های ممکن و سکوت های ضروری عقل در مقام اخبار از واقع مشخص شود. در عین حال، متعلق سکوت ضروری عقل به وجهی در دسترس گفتار عقلی قرار می گیرد. اینکه چگونه این گفتار و آن سکوت با هم بدون تناقض جمع می شود، به ساختار عقل از یک طرف و خصوصیت آن متعلق از طرف دیگر باز می گردد.  
۲۳.

چیستی معجزه: بررسی دیدگاه سویین برن و محمدحسین طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طباطبایی معجزه سویین برن نقض قانون طبیعت امور خارق العاده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۶۲۲ تعداد دانلود : ۸۹۰
بحث از چیستی معجزه و مسائل مربوط به آن، از دیرباز محل توجه دانشمندان بوده است و نظر به خارج عادت بودن آن و با توجه به اینکه امور طبیعت هدفمند و غایت محور است و معجزه صبغه ای خارج از شکل معمول موجودات طبیعت دارد موجد دیدگاه های متفاوتی در تعریف اعجاز شده و موضوع مطالعه اندیشمندان به خصوص متکلمان واقع شده و نظر آنها را به حقیقت معجزه و کیفیت تحقق آن جلب کرده است. لذا می توان گفت معجزه مهم ترین و اصیل ترین امر خارق العاده ای است که روایات تاریخی متقن وقوع آن را به اثبات رسانده است. در قرون اخیر، به دنبال تشکیک هیوم در بحث اعجاز، دانشمندان غربی و اسلامی برای دفاع از اعتقادات دینی خود به بررسی اعجاز و مداقه در آن پرداخته اند که از میان این دانشمندان، سویین برن کوشیده است با ابتنا بر آرای گذشتگان سنت غربی، مانند توماس آکوئیناس، تعریف خاصی از معجزه ارائه داده، معقولیت باور به معجزه را در نظام فکری مسیحیت مطرح کند. از میان دانشمندان اسلامی نیز محمدحسین طباطبایی با تعریف دقیق معجزه سازگاری آن را با قانون علیّت شرح و بسط داده است.
۲۴.

آخرت به مثابه جهان اخلاق

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس عقل آخرت دنیا قوانین طبیعت قوانین اخلاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۶۸۴ تعداد دانلود : ۴۵۲
دنیا و آخرت به مثابه دو نظام احسن با قوانینی متفاوت هستند که انسان به عنوان یک موجود عاقل، صاحب اراده و مسئول در آنها حاضر می شود. او باید در این جهان میان دو نوع زندگی دست به انتخاب بزند؛ انتخابی که موقعیت وجودی او را رقم می زند: یا این زندگی را آن طور که در واقع هست، به زندگی جهان دیگر متصل بداند یا آنها را بریدهٔ از هم دانسته، تنها به این سرا معتقد شود. او در مقام عمل باید یا این زندگی را با قوانین جهان آخرت به مثابه جهان اخلاق اداره کند یا تنها با قوانین این جهان که قوانین طبیعت است، حیات خود را سامان بخشد. این انتخاب و تصمیم گیری، پایه در جدالی در وجود انسان دارد که «ستیز عقل و نفس» نام گرفته است. نفس از این جهان است و عقل از آن جهان و هر کدام انسان را با اعمال قوانین خود به جهان مناسب آن می کشانند.
۲۵.

معنا و هدف زندگی از دیدگاه صدرالدین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۶.

ملاصدرا و عبدالجبار معتزلی در کاربرد اخلاقی عقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش اخلاقی عقل اخلاق ملاصدرا مسوولیت عبدالجبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۴ تعداد دانلود : ۷۹۹
آراء ملاصدرا و قاضی عبدالجبار معتزلی نسبت به کارکردهای عقل در اخلاق از جهاتی با هم قابل مقایسه است. به طور کلی می توان سه جهت اشتراک و سه جهت افتراق در اندیشه های ایشان در این زمینه به دست آورد. جهات اشتراک این است که اولا هر دو قائل به تلازم معرفت و فضیلت هستند، ثانیا مسوولیت اخلاقی را مبتنی بر عقل دانسته اند، ثالثا قائل به وجوه و اعتبارات در باب ارزش های اخلاقی هستند. جهات افتراق هم از این قرار است که اولا معنای عقل از دیدگاه آنان متفاوت است، به این بیان که عقل از نظر ملاصدرا قوه ای از نفس است ولی در اندیشه عبدالجبار، علوم یا بدیهیاتی است که آدمی از پیش آنها را واجد است. ثانیا به لحاظ وجودشناختی، کاربرد عقل در اخلاق در اندیشه ملاصدرا به جهت برخورداری از مبانی فلسفه ملاصدرا نظیر اصالت وجود و حرکت جوهری، به اخلاق متعالیه منجر می شود اما در اندیشه قاضی عبدالجبار به جهت فقدان این مبانی، گرایش به انسان گرایی دارد. ثالثا شهود عقلانی در دیدگاه این دو اندیشمند متفاوت است.
۲۸.

خلق عقلی و سعادت جاوید؛ دیدگاه ابن سینا درباره نقش خرد در مقام عمل بر سعادت اخروی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: عقل مراتب قوه عاقله سعادت سعادت اخروی ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۸۷
حکیمان مسلمان عقل یا نفس ناطقه را تشکیل دهنده حقیقت و گوهر انسان می دانند.آنچه انسان را از دیگر موجودات طبیعی ممتاز می کند همین گوهر است. گوهر عقل دو توانایی عمده دارد: توانایی دانستن و توانایی عمل کردن. در این مقاله به نقش عقل در سعادت و مراتب سعادت در آخرت براساس مراتب قوه عاقله نفس از دیدگاه ابن سینا می پردازیم. به نظر ابن سینا، سعادت و شقاوت انسان ها در جهان پس از مرگ وابسته به وضعیت نفس ناطقه یا عقل در دو مقام علم و عمل است، اما از آن جا که سعادت و شقاوت ابدی در مقام عمل وابسته به وضعیت عقل در مقام علم است، انسان ها از این جهت به دو گروه تقسیم می شوند: گروهی که کمال عقل را در مقام علم درک کرده اند (سعادت مند) و گروهی که از این کمال تصوری نداشته اند (شقاوت مند). برهمین اساس، ابن سینا تنها بر جاودانگی عقلی (و روحانی) تأکید می ورزد و معتقد است که حصول ملکات بدنی ذات نفس ناطقه را دگرگون نمی کند.
۳۸.

خلود نفس بدون بدن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفه اسلامى معاد معاد جسمانى خلود نفس خلود نفس بدون بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰۵
در این مقاله کوشش مى شود پس از به میان آوردن بحث از اصلى ترین مسائل در باب جاودانگى و بقاء زندگى انسان پس از مرگ, یکى از کهن ترین نظریه هاى جاودانگى و بقاء, یعنى خلود و زندگى نفس بدون بدن, در فلسفه و الاهیات اسلامى و مسیحى شرح و تبیین شود. این نظریه در فلسفه و الاهیات, صورت هاى مختلفى را پذیرفته است. آیا انسان پیش از زندگى این جهانى, اساساً زندگى نفسانى بدون بدن را تجربه کرده است یا نه؟ گذشته از چگونگى پاسخ به این پرسش, آیا آدمى پس از زندگى این جهانى, زندگى نفسانى بودن بدن را نیز تجربه خواهد کرد؟ کسانى که به این پرسش پاسخ مثبت مى دهند دو دوسته اند: دسته اول, زندگى نفسانى بدون بدن پس از این جهان را ابدى و دائمى مى دانند, به گونه اى که نفس و بدن دیگر با هم همسایه و هم نشین نخواهند شد و نفس دیگر چنین لباسى را در بر نخواهد کرد, اما دسته دیگر این مفارقت و جدایى را موقّتى دانسته و معتقدند که بار دیگر نفس و بدن, اما این بار به طور ابدى, با هم مقرون گشته و دیگر جدایى از یک دیگر را نخواهند دید. آنها که به پرسش پیش گفته پاسخ منفى داده اند مصاحبت نفس و بدن را قوى تر از آن مى دانند که یکى بدون دیگرى امکان بقاء داشته باشد, از این رو معتقدند که نفس, هیچ گاه طعم جدایى از بدن را نخواهد چشید; این دو با هم آمده اند, با هم خاموش مى شوند و سرانجام بار دیگر با یک دیگر به زندگى ابدى دست خواهند یافت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان