سمیرا محمودی

سمیرا محمودی

مدرک تحصیلی: استادیار جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه گیلان، رشت

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

نقش مدرنیته (نوگرایی) در تغییرات فرهنگی مناطق روستایی با استفاده از مدل تشابه به حل ایدئال (TOPSIS) نمونة موردی: دهستان شهدا بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوگرایی فرهنگ TOPSIS توسعة روستایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای رفتاری و فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا گروه های ویژه
تعداد بازدید : 740 تعداد دانلود : 163
در گذشته، سیر تحول فرهنگ و تمدن جوامع با شتاب یکنواختی همراه بوده که گاهی رویدادهای طبیعی یا غیرطبیعی آن ها را دستخوش تغییر می کرده است. با گسترش جوامع و پیشرفت های تکنولوژیکی، ارتباط ها نیز گسترده تر شد. اکنون، انسان ها جهانی را پیش رو دارند که در آن معنای جدیدی از فرهنگ وجود دارد. امروزه، انسان ها با دهکدة جهانی روبه رویند؛ جهانی که به واسطة رشد و پیشرفت به جهانی کوچک تبدیل شده است. اما در این دهکدة وسیع جهانی افراد با یکدیگر مانند گذشته پیوندهای عمیق و آشنایی های دیرین ندارند. انقلاب صنعتی و نظام سرمایه داری به رشد سریع شهرها، حاکمیت بوروکراسی ، گسترش فناوری های مدرن و تشکیل دولت- ملت های وسیع منجر شده و با گام نهادن در مسیر نوسازی، نگرش ها و ارزش ها متناسب با احراز فرایند توسعه تحول یافته است. جریان نوگرایی از بطن جوامع غربی برخاسته و از شرایط ویژة اقتصادی این جوامع است. این مقوله در آغاز چندان به صورت شفاف و برجسته مورد توجه قرار نگرفت؛ ولی به مرور اهمیت و اولویت آن اثبات شد. هدف این پژوهش، بررسی نقش نوگرایی در تغییرات فرهنگی مناطق روستایی است. محدودة مورد مطالعه ده روستا از روستاهای دهستان شهدا بهشهر است. روش تحقیق پیمایشی و توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات نیز اسنادی و میدانی از طریق پرسش نامه در قالب طیف لیکرت است و سؤال تحقیق با نرم افزار SPSS تحلیل شده است. با توجه به نتایج تحقیق و مقدار SIG به دست آمده از متغیرها که پایین تر از سطح آلفا /05 بوده، درمی یابیم که بین نوگرایی و تغییرات فرهنگی در سطح جامعة نمونه رابطة معناداری وجود دارد و بیشترین تغییرات آن در روستاهای کلیا، گت چشمه و کمترین آن در روستاهای پیته نو و سرخ گریوه مشاهده شده است.
۲.

نقش تنش روانی زنان در توزیع فضایی ناپایداری اقتصادی- اجتماعی روستاها (مطالعة موردی: بخش مانه، شهرستان مانه و سملقان، استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت پایداری اقتصادی تنش روانی زنان اجتماعی و اکولوژیکی بخش مانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای رفتاری و فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای اقتصادی
تعداد بازدید : 749 تعداد دانلود : 146
د در مناطق روستایی، زنان اغلب با دسترسی ضعیف به فرصت های شغلی، حمایت اجتماعی کمتر، مراقبت ناکافی از فرزندان، ازحیث مشارکت در کارهای تولیدی همسر یا خانواده، مشکلات دست یابی به خدمات و حمل ونقل و غیره، دچار احساس محرومیت، نابرابری، ناامنی و در نتیجه استرس و تنش روانی می شوند. با توجه به این مسئله، پایداری اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیک- کالبدی مناطق روستایی درصورتی تحقق خواهد یافت که سکونتگاه های روستایی علاوه بر بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی، به لحاظ وجود امکانات، خدمات، زیرساخت ها و تأمین نیازهای اساسی، مردم به سطحی از سلامت و آرامش روانی دست یابد. در این پژوهش با رویکرد جغرافیایی و با روش شناسی توصیفی- تحلیلی به بررسی استرس زنان روستایی و نقش آن در ناپایداری اجتماعی- اقتصادی روستاهای بخش مانه در شهرستان مانه و سملقان پرداخته شده است. با استفاده از مطالعات پیمایشی، نمونه گیری، 240 زن از 16 روستا به شیوه تصادفی انتخاب شد، نتایج حاکی از آن است که زنان نمونه در روستاهای مورد مطالعه بیشتر از استرس اجتماعی رنج می برند و همچنین در بین عوامل مکانی- فضایی عامل جمعیت، میزان تحصیلات، اشتغال و وضعیت تأهل با استرس رابطه معنادار داشته است. و نیز پس از رتبه بندی روستاها به لحاظ پایداری این نتیجه بدست آمد که بین استرس زنان و ناپایداری روستاهای بخش مانه علی رغم وجود همبستگی معکوس، رابطه معناداری به لحاظ آماری وجود ندارد. امروزه نفوذ و اثرات شهری، زندگی روستاییان را دگرگون ساخته، بطوریکه احساس نابرابری بین شهر و روستا، احساس خود کم بینی و ... باعث شده تا روستاییان بیش از پیش خلاء ناشی از کمبود امکانات و خدمات رفاهی و زرق و برق مناطق شهری را در روستا احساس کنند و در چالش برای داشتن رفاه و توسعه یافتگی بیشتر، تنش و استرس بیشتری را نیز تجربه کنند.
۳.

بومی سازی شاخص های سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی توسعه پایدار روستایی مناطق روستایی ایران بومی سازی شاخص ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 190 تعداد دانلود : 591
با توجه به نقش بالقوه سرمایه اجتماعی در کاهش فقر و تقویت توسعه پایدار، تلاش های زیادی برای طراحی ابزارهای سنجش سرمایه اجتماعی صورت گرفته است. سرمایه اجتماعی به عنوان مفهومی پیچیده را نمی توان با سنجه منفرد یا عدد سنجید. برای این کار باید از مجموعه ای از شاخص ها استفاده کرد تا بتوان ابعاد گوناگون آن را مقایسه کرد. در این چهارچوب این پرسش مطرح شد که فرایند بومی سازی شاخص های سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی ایران چگونه است. برای پاسخ علمی به پرسش و ایجاد مجموعه ای مناسب از شاخص ها برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی ایران، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و پیمایشی و نظرخواهی از خبرگان و اساتید و متخصصان امر، به شیوه دلفی شاخص ها و معیارهای مناسب و بومی شده را ارائه کرده است. بر اساس یافته های تحقیق، در مجموع 9 مؤلفه و 18 شاخص و 53 نماگر انتخاب شد که با مناطق روستایی ایران سازگار هستند. افزون بر این، با بومی سازی شاخص های سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار روستایی، این امکان فراهم می شود تا علاوه بر انتخاب شاخص های سازگار و منطبق با شرایط روستاهای ایران، به جنبه عملیاتی بودن و قابل اجرا بودن این مؤلفه ها و شاخص ها و نماگرها در برنامه های توسعه پایدار روستایی نیز توجه شود.
۴.

تبیین الگوی فضایی سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار روستایی مورد: روستاهای استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی توسعه پایدار روستایی مناطق روستایی الگوی فضایی استان خراسان رضوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 251 تعداد دانلود : 880
اهمیت توسعه پایدار روستایی و نقش حیاتی آن در توسعه بیشتر کشورهای درحال رشد، بر کسی پوشیده نیست و به باور کارشناسان و دست اندرکاران امر تحقیق، این مهم بیش از هر چیز در گرو برخورداری از سرمایه مناسب- به ویژه سرمایه اجتماعی- از طریق مشارکت و اعتماد اجتماعی امکان پذیر است. مطالعات انجام شده، حاکی از لزوم توجه به سرمایه اجتماعی در دستیابی به توسعه پایدار و از جمله توسعه پایدار روستایی می باشد. واکاوی ها در این ارتباط نشان می دهد، اغلب مطالعات صورت گرفته در زمینه سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی در ایران، دارای نگرش جامعه شناسی بوده و بعد فضایی در آنها نادیده گرفته شده و یا بسیار کمرنگ است. در نتیجه، آنچه که از واکاوی نوشته های سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی به دست می آید، این است که مفهوم سرمایه اجتماعی به ویژه با «بُعد فضایی»، می تواند به عنوان رهیافتی جامع برای تحقق پایداری اجتماعی در رویکرد توسعه پایدار روستایی به حساب آید؛ چرا که هدف اصلی توسعه پایدار روستایی با رویکرد سرمایه اجتماعی، ارتقای کیفیت زندگی مردم محلی، توانمندسازی، ظرفیت سازی، افزایش مشارکت و اعتمادسازی، افزایش اعتماد به نفس و توسعه شبکه های ارتباطی روستاییان در داخل و بیرون از محیط روستا و توسعه نهادی می باشد. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف ارتقای سطح توسعه یافتگی روستایی، به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که چه نوع ارتباطی بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی وجود دارد؟ و سرمایه اجتماعی از کدام الگوی فضایی تبعیت می کند؟ برای دریافت پاسخ علمی، از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری دربرگیرنده 18 روستای خراسان رضوی و واحد تحلیل در دو سطح فرد و روستا انتخاب شد. نتایج حاکی از این است که بین سرمایه اجتماعی با توسعه روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار آماری برقرار است. همچنین اینکه، سرمایه اجتماعی 5/23 درصد از توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه را تبیین می نماید. در نتیجه، بر اساس تحلیل رگرسیون می توان اذعان نمود که با افزایش سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه، سطح توسعه یافتگی نیز ارتقاء می یابد. بعلاوه، میزان شاخص I برای تحلیل الگوی فضایی نقاط روستایی براساس شاخص سرمایه اجتماعی، 41/0 می باشد که با عنایت به E(I) محاسبه شده (03125/0-) می توان گفت که الگوی فضایی سرمایه اجتماعی روستاهای مورد مطالعه، به سمت الگوی متمرکز یا خوشه ای گرایش دارد. از سوی دیگر، نتایج نشان دهنده ی نبود رابطه معنادار آماری بین موقعیت طبیعی روستاهای مورد مطالعه و میزان فاصله از شهر، با نوع الگوی فضایی سرمایه اجتماعی در محدوده مورد مطالعه می باشد.
۵.

تبیین اثرات انواع سرمایه های توسعه ای بر سرمایه اجتماعی مورد: روستاهای استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی توسعه پایدار روستایی استان خراسان رضوی سرمایه های توسعه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 188 تعداد دانلود : 840
امروزه یکی از چالش های پیش روی توسعه پایدار روستایی، کم توجهی به سرمایه اجتماعی است که شناخت آن روند برنامه ریزی پایدار مناطق روستایی را برای متخصصان مربوطه تسهیل و مشارکت روستاییان را در اجرای بهتر برنامه به همراه دارد. واکاوی مطالعات انجام شده، نشان دهنده لزوم توجه به سرمایه اجتماعی در دستیابی به توسعه و از جمله توسعه پایدار روستایی است. مطالعه نوشته های توسعه نشان می دهد که همواره از چند سرمایه نام برده شده است. سرمایه های توسعه ای مرسوم همچون سرمایه اقتصادی، انسانی، فیزیکی، محیطی و سرمایه اجتماعی، امروزه به عنوان عناصر کلیدی در تحلیل پتانسیل های توسعه ای افراد، سازمان ها، جوامع و حتی دولت ها مورد توجه قرار می گیرند. از این رو، هر یک از این سرمایه ها، بخشی از منابع توسعه را شامل می شود که با هم در ارتباط است. بدین منظور، مقاله حاضر در پی برخورد با چالش های مذکور و با هدف ارتقای سطح توسعه یافتگی روستایی و پاسخ به این پرسش که میزان تأثیرگذاری انواع سرمایه ها در سرمایه اجتماعی چگونه است؟ با استفاده از روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی به ارزیابی و اندازه گیری انواع سرمایه های توسعه ای و آثار آن ها در روستاهای خراسان رضوی پرداخته است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی با سرمایه های اقتصادی و انسانی رابطه معنادار برقرار است. براساس نتایج به دست آمده، سرمایه اقتصادی با ضریب تعیین (R2) 906 .0 دارای بیشترین تأثیر بر میزان سرمایه اجتماعی بوده است؛ به گونه ای که 6 .90 درصد از سرمایه اجتماعی را در روستاهای مورد مطالعه تبیین می کند. سپس سرمایه انسانی با ضریب تعیین 176 .0 بیشترین تأثیرگذاری را بر سرمایه اجتماعی داشته است. از سوی دیگر، بین سرمایه های فیزیکی و محیطی با سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار وجود ندارد. در بیشترگفتمان ها و نظریات مطرح شده پیرامون رابطه انواع سرمایه ها با سرمایه اجتماعی، همواره تأکید بیشتری بر نقش سرمایه اقتصادی و انسانی در میزان سرمایه اجتماعی در جوامع مختلف شده است. هرچند از اهمیت سایر سرمایه ها همچون سرمایه محیطی و فیزیکی نمی توان غافل شد اما اهمیت آن ها به مراتب کمتر است.
۶.

اثرات سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدارکشاورزی در روستاهای دهستان آباده طشک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت سرمایه اجتماعی اعتماد پایداری کشاورزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 131 تعداد دانلود : 292
یکی از علل اصلی رکود در بخش کشاورزی، عدم شکل گیری سرمایه اجتماعی در این بخش از اقتصاد روستایی است. بنابراین جهت حل مشکلات کشاورزی و رسیدن به پایداری نیاز به آن است که یک فضای گفتگویی و ارتباطی فراهم شود که کشاورزان با یکدیگر ارتباط و تعامل داشته و در امور مختلف مشارکت نمایند تا از این طریق اعتماد میان آنها نیز افزایش یابد. هدف این تحقیق شناسایی تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار کشاورزی در روستاهای دهستان آباده طشک است. در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با به کارگیری پرسشنامه (259 نمونه) استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفاء کرونباخ(78%) تأمین شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از همبستگی، تحلیل مسیر و تکنیک پرومته استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ابعاد سرمایه اجتماعی با یکدیگر و توسعه پایدارکشاورزی رابطه معنی داری وجود دارد و در بین ابعاد سرمایه اجتماعی مشارکت با اثر کلی 67/0 بیشترین تأثیر را بر پایداری کشاورزی داشته است. وضعیت سرمایه اجتماعی در بین روستاهای مورد مطالعه، روستای طشک بالاترین سطح را دارا بوده زیرا در این روستا میانگین ابعاد چهارگانه سرمایه اجتماعی بیش از سایر روستاها بوده که این اختلاف در بعد انسجام اجتماعی با میانگین 29/4 و روابط اجتماعی با میانگین 59/4؛ محسوس تر می باشد. این در حالی است که روستای صفی آباد پایین ترین رتبه را داشته است.
۷.

تحلیل فضایی تنش روانی زنان در مناطق روستایی مطالعة موردی: بخش مانه، شهرستان مانه و سملقان، استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل فضایی تنش روانی زنان بخش مانه تنش روانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای رفتاری و فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 923 تعداد دانلود : 810
مناطق روستایی از نظر ساختار اکولوژیکی (طبیعی و انسانی) در معرض خطرهایی قرار دارند که زمینه ساز تنش و پریشانی جسمی و روانی است. در این میان، زنان با زندگی در مناطق روستایی با تبعیض و محرومیت بیشتری مواجه اند و ازاین رو موقعیت اجتماعی-اقتصادی پایین تری دارند. در این مقاله با رویکرد جغرافیایی و با روش شناسی توصیفی-تحلیلی به شیوة پیمایشی استرس زنان روستاهای بخش مانه سنجش و ارزیابی شد. حجم نمونه به شیوة تصادفی طبقه بندی شد و با احتساب ویژگی هایی نظیر «میزان جمعیت روستاها، وضعیت طبیعی روستا، نیز دوری و نزدیکی به شهر» تعیین گردید، و درمجموع تعداد 240 زن از 16 روستا انتخاب شد. نتایج حاکی از آن است که زنان نمونه در روستاهای مطالعه شده، بیشتر دچار استرس اقتصادی با میانگین 9/27 و سپس استرس محیطی با 8/16 و استرس اجتماعی با میانگین 5/13 هستند. نتایج به دست آمده از طبقه بندی خوشه ای روستاهای نمونه از نظر میزان استرس (روستاهای با استرس کم، روستاهای با استرس متوسط و روستاهای با استرس زیاد)، نشان می دهند که 7 روستا در طبقة اول، 4 روستا در طبقة دوم و 5 روستا در طبقة سوم قرار می گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهند که عوامل اقتصادی بیشترین تنش را در زنان روستایی به همراه داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که بین استرس کل زنان روستایی بخش مانه و تمامی شاخص های مکانی-فضایی به کار گرفته شده در این مقاله از نظر آماری تفاوت معنادار وجود دارد.
۸.

زمینه یابی و ارائه الگوی پیشنهادی متنوع سازی فعالیت های اقتصادی مناطق روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ظرفیت های اقتصادی متنوع سازی اقتصادی توسعه منطقه ای الگوی پیشنهادی استان گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 562 تعداد دانلود : 520
متنوع سازی فعالیت های اقتصادی به عنوان استراتژی بنیادی موجب ایجاد اشتغال، تثبیت جمعیت، بهره برداری بهینه از منابع طبیعی تجدیدشونده، ورود فعال اقتصاد روستایی در اقتصاد ملی و بین المللی، افزایش تولید و انباشت پس انداز، افزایش خودآگاهی، شخصیت و هویت فردی و ملی و... در روستاها می شود؛ در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه و از سوی سازمان های بین المللی مورد تأکید و توجه قرار گرفته است؛از این رو شناسایی توانمندی ها، ظرفیت ها و قابلیت های مناطق روستایی مختلف و زمینه یابی فعالیت متناسب با آن منطقه/ روستا به منظور اولویت بندی و ارائه الگوی مطلوب متنوع سازی فعالیت های اقتصادی آن ضروری است که هدف اساسی تحقیق حاضر نیز به شمار می رود. بدین منظور، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به شناسایی قابلیت ها و ظرفیت های مناطق روستایی در سطح شهرستان های استان گیلان در زمینه انواع فعالیت های کشاورزی و صنایع تبدیلی و تکمیلی مناطق روستایی پرداخته است. اطلاعات موردنیاز درجهت توصیف و تحلیل وضعیت، از داده های ثبتی و رسمی همچون سرشماری عمومی کشاورزی 1393، سالنامه آماری استان گیلان سال 1393، داده های ثبتی سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان و... به دست آمده است. سپس با استفاده از مدل های مختلف همچون تکنیک ضریب مکانی، شاخص تخصصی و تکنیک پیوستگی مکانی، ضمن تجزیه و تحلیل، ظرفیتی که بالاترین مزیت را در یک شهرستان نسبت به سایر شهرستان ها داراست، برای آن شهرستان معرفی کرده و درنهایت، الگوی پیشنهادی برمبنای خوشه های فعالیت (خوشه صنایع تبدیلی و تکمیلی، خوشه صنایع دستی، خوشه فعالیت گردشگری، خوشه تنوع بخشی فعالیت زراعی، خوشه تنوع بخشی فعالیت باغی) در سطح منطقه ای/ شهرستان ارائه شده است. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از آن است که استان گیلان به لحاظ تمرکز و تنوع صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در حد متوسطی قرار دارد. شاخص تخصصی برای شهرستان های بندرانزلی و سیاهکل، املش و تالش به ترتیب 85/33، 2/42، 5/42، 52/49 نشانگر برخورداری از تنوع فعالیت های صنعتی روستایی در این شهرستان هاست. همچنین نتایج حاصل از مقدار Laمحاسبه شده نیز بیانگر آن است که بین سطح زیرکشت محصولات زراعی و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن در مناطق روستایی استان گیلان، پیوستگی بسیار بالایی (La= 84.45) وجود دارد. این پیوستگی در ارتباط با سطح زیرکشت محصولات باغی و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن برابر با (La= 60.62) و نیز بین تعداد انواع دام ها و تعداد صنایع تبدیلی و تکمیلی وابسته به آن در مناطق روستایی استان گیلان در سطح متوسط و معادل (La= 57.39) است.
۹.

An Evaluation of Paddy Field Consolidation Project with a Sustainable Livelihood Approach to Rural Households (Case Study: Choobar Rural District, Shaft County)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Sustainable rural economy sustainable livelihood Land consolidation Choobar Rural District Shaft County

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 794 تعداد دانلود : 808
Purpose- Among the most important challenges in the agricultural sector are lack of optimal use of production factors, multiplicity of parcels and dispersion of agricultural lands. Land consolidation is one of the effective solutions which can change the size of fields and organize them to increase production, especially in paddy fields, which facilities agricultural development and ultimately achieves a sustainable livelihood in rural areas. The purpose of this study is to evaluate the success rate of paddy field consolidation project through the study of a group of farmers who are included in the land consolidation project. Design/Method/Approach- The population of the study consisted of 285 farmers from 11 villages of Choobar rural district in Shaft County who have been selected by regular sampling method. To collect the data, library and survey methods (observation and questionnaires) have been used. Cronbach's alpha was used to measure the reliability of the research tools, and in the analytical part, single-sample t-test was used to evaluate the success rate of the project in Choobar rural district; To investigate the relationship between land consolidation project and improvement in economic indicators of rural households, initially Spearman correlation coefficient was used, then simple regression test and coefficient of determination R2 were used to measure the effectiveness of the project on economic indicators. Finding- The research findings on the level of economic and social dimensions and the assessment of the success rate of the project in Choobar rural district showed the project was moderately to highly successful in the study area. The effects of the project in improving the socio-economic indicators of rural households in Choobar rural district are such that the highest correlations were found between the project and economic indicators in the use of machinery, land infrastructure, productivity, household employment, ease of access to machinery and manpower, income, and investment; At the level of social indicators the highest correlations were respectively found in interpersonal and generalized trust, objective participation, sense of physical security, insurance services, formal participation, conflict reduction and institutional trust. From farmers’ perspective, among the socio-economic indicators, the infrastructure indicator which is created by the government and the use of machinery after the implementation of the project, and the ease of access to machinery and manpower, interpersonal and generalized trust have had the greatest impact on the implementation of the project.
۱۰.

A Spatial- Location Analysis of the Factors Affecting Place Attachment (Case Study: Kurdish Villages, Rahmatabad and Blokat Districts, Rudbar County)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 526 تعداد دانلود : 101
Purpose- Place attachment is not just dependent on the place of birth and, as phenomenologists have acknowledged, "experience," is the most significant element of the perception of concepts and meaning of a place; accordingly, meaning in a place is directly related to the way of human perception and its related categories. The main objective of the present study is to investigate and analyze the spatial-geographic factors affecting place attachment of the Kurdish immigrants in Rudbar, Guilan province. Design/methodology/approach- This study is quantitative in terms of the nature of the research and is descriptive-analytical in terms of data analysis. Data collection was done using library and documentary as well as field and survey methods. The statistical population of the study consisted of the Kurdish villages of Guilan province in Rudbar with 12 villages and a total population of 2,955 people. Using Morgan's table, the number of samples was determined as 340 people. To increase the level of confidence and reduce the error in data, the number of samples was increased and 355 questionnaires were finally completed. The validity of the questionnaire was confirmed by a number of professors in the geography department of Guilan University. Moreover, to determine the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha was run. The value of 0.874 was obtained for the coefficient. Findings- The results of the study showed that there was a negative relationship between the location of the villages and the level of education and place attachment of the villagers in the way that the more the distance between the villages and districts, towns, and cities, the lower the sense of place attachment of the villagers would be. Based on the coefficient of determination (R2), 4.5% of the variance of place in the rural households under study was explained by these indicators. Also, with the increase in the education level of the villagers, place attachment is reduced. On the other hand, there was a direct and positive relationship between the duration of residence in the village and place attachment to the village, which means that people who had lived longer in the village had also more sense of place. The obtained results showed the effect of spatial-geographic factors on place attachment of rural households. Based on the coefficient of determination (R2), 99.1% of the variance of place attachment was explained by spatial, economic, and socio-political factors. Research limitations/implications- A limitation of this study was the lack of easy access to the Kurdish villagers in the above-mentioned villages. Originality/value- By providing the ideal conditions for living in different spatial (geographical) dimensions, one can strengthen place attachment in the villagers and significantly reduce its harmful consequences. For instance, despite the great ethnic and cultural differences with the host society within a long period of residence, the immigrant Kurds in Rudbar have been able to have pleasant feelings towards their place of life and somehow attach to it due to the existence of certain desirable spatial, social, and economic features and potentials such as proper and safe physical environment, intergroup and intragroup interactions, as well as desirable areas for earning money and employment.
۱۱.

سرمایه اجتماعی و احساس امنیت سرمایه گذاران در مناطق روستایی (نمونه: برنجکوبی های شهرستان صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی ریسک پذیری اقتصادی احساس امنیت سرمایه گذاری مناطق روستایی شهرستان صومعه سرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 528 تعداد دانلود : 747
جبران عقب ماندگی و دستیابی به توسعه پایدار روستایی، نیازمند سرمایه گذاری برای بهره جویی از مزیت های نسبی و توانایی های بالقوه اقتصادی است. هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت سرمایه گذاران به منظور سرمایه گذاری در مناطق روستایی است که بدین منظور صاحبان کارخانه های برنجکوبی مناطق روستایی شهرستان صومعه سرا بصورت تمام-شماری (55 کارخانه برنجکوبی)، مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از نظر روش، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و پیمایشی (مشاهده مستقیم و پرسشنامه) بود. نتایج تحقیق نشان می دهد، میانگین نمره احساس امنیت مشاهده شده 1/3 است که با نمره معیار (3) اختلاف مثبت و معنی دار دارد. از نگاه سرمایه-گذاران بیشترین احساس امنیت در زمینه امنیت حمایتی با میانگین 26/3 و پس از آن امنیت اقتصادی، محیط جغرافیایی و قانونی در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. امنیت سیاسی و عملکرد نهادی در نمونه مورد مطالعه، معنادار نیست. نتایج بدست آمده از همبستگی پیرسون نشان دهنده رابطه مستقیم و مثبت بین سرمایه اجتماعی و امنیت محیط جغرافیایی، امنیت حمایتی، امنیت سیاسی و امنیت اجتماعی؛ و رابطه ناقص و منفی بین سرمایه اجتماعی و امنیت قانونی می باشد. همچنین بررسی رابطه بین امنیت سرمایه گذاری و شاخص های سرمایه اجتماعی نیز نشان داد، بین امنیت سرمایه گذاری و شاخص های سرمایه اجتماعی (بغیر از مشارکت اجتماعی) رابطه معنادار مستقیم و مثبت وجود دارد. از سوی دیگر، براساس نتایج تحلیل رگرسیونی و ضریب تعیین بدست آمده (799/0)، متغیرهای مستقل حدود 80 درصد از احساس امنیت سرمایه گذاری را در جامعه نمونه تبیین می کنند. نتایج تکنیک چند متغیری تحلیل مسیر نیز نشان داد، شاخص های امنیت قانونی، امنیت سیاسی، امنیت محیط جغرافیایی، امنیت اجتماعی در ارتباط با متغیر امنیت سرمایه-گذاری؛ و همچنین شاخص های عملکرد نهادی و اعتماد نهادی و اعتماد بین فردی و تعمیم یافته و مشارکت اجتماعی در ارتباط با متغیر سرمایه اجتماعی، از عوامل مؤثر بر احساس امنیت سرمایه گذاری هستند.
۱۲.

تاب آوری معیشتی خانوارهای روستایی با تأکید بر کشاورزی پایدار مورد: دهستان خطبه سرا، شهرستان تالش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری معیشتی کشاورزی پایدار توسعه پایدار روستایی دهستان خطبه سرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 530 تعداد دانلود : 696
اﻣ ﺮوزه اﻗﺘﺼﺎد روﺳﺘﺎﻫﺎ ﺑﺎ اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺧﻮد ﺑ ﺎ ﻣﺨ ﺎﻃﺮات ﺑ ﺴﻴﺎری روﺑ ﺮو است. از اینرو، ارتقاء تاب آوری و ظرفیت سازی جامعه آسیب پذیر بعنوان یک اولویت مهم و اساسی برعهده بسیاری از سازمانهای توسعه گذارده شده است. هدف کلی از تحقیق حاضر تبیین رابطه بین کشاورزی پایدار و تاب آوری معیشتی خانوارهای روستایی دهستان خطبه سرا در شهرستان تالش است. پژوهش حاضر براساس هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، مناطق روستایی دهستان خطبه سرا (2244N=) است. حجم نمونه با احتساب معیارهای؛ تعداد جمعیت و موقعیت طبیعی روستا (کوهستانی، دشتی، دامنه ای) و با استفاده از فرمول کوکران 328 خانوار بدست آمد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و پیمایشی است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از روش های آماری؛ توصیفی و استنباطی (رگرسیون چند متغیره، همبستگی پیرسون و آزمون t تک نمونه ای) بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد، بین کشاورزی پایدار و تاب آوری معیشتی خانوارهای روستایی مورد مطالعه ارتباط معناداری وجود دارد؛ بطوریکه، بیشترین تأثیر با 1/75 درصد مربوط به شاخص همبستگی و شبکه های اجتماعی می باشد. پس از آن، شاخص های مشارکت اجتماعی (5/64 درصد)، شرایط محیطی (2/62 درصد)، الگوی کشت و اشتغال (3/59 درصد)، ماشین آلات کشاورزی (1/54 درصد) و حمایت و مشوق های نهادی (6/50 درصد) به ترتیب بیشترین اثرگذاری را در تاب آوری معیشتی خانوارهای روستایی موردمطالعه داشته اند. همچنین نتایج همبستگی پیرسون نیز حاکی از رابطه معنادار آماری بین کشاورزی پایدار و امنیت غذایی در منطقه مورد مطالعه می باشد.
۱۳.

ارزیابی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی با رویکرد فضایی مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی تعلق مکانی جوامع روستایی دلبستگی شهرستان رودبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 490 تعداد دانلود : 959
مفهوم حس تعلق مکانی در میزان و نوع روابط بین افراد جامعه تأثیر می گذارد و این رابطه در گروه های اجتماعی که به مکان خاصی اختصاص دارند، باعث افزایش سرمایه های اجتماعی و اعتماد آنان می گردد. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل فضایی رابطه بین سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی در مناطق روستایی شهرستان رودبار است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، روستاهای استان گیلان واقع در شهرستان رودبار با تعداد 18 روستا و مجموع 2955 نفر جمعیت می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. تعداد نمونه ها با استفاده از جدول مورگان، 450 نفر تعیین شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که توزیع فضایی تعلق مکانی به صورت شمالی- جنوبی است و روستاهای مناطق مرکز به سمت جنوب غرب کم ترین حس تعلق و روستاهای شمال دارای بهترین وضعیت می باشند. در زمینه توزیع فضایی سرمایه اجتماعی نیز بهترین وضعیت را روستاهای واقع در بخش مرکزی و کم ترین توزیع فضایی را عمدتاً جنوب غرب شهرستان و بخشهایی از جنوب شرقی را دربر می گیرد. یافته ها نشان داد، براساس ضریب تعیین R2، 1/78 درصد از واریانس سرمایه اجتماعی در خانوارهای روستایی مورد مطالعه، توسط 3 شاخص عملکردی، ادراکی و محیطی تعلق مکانی قابل تببین است. ضریب بتا (Beta) نیز حاکی از آن است که، شاخص ادراکی تعلق مکانی با بتای 550/0 بیشترین میزان تأثیر را بر سرمایه اجتماعی روستاهای مورد مطالعه داشته است. با این وصف می توان گفت، تعلق به مکان در بین خانوارهای روستایی عامل مهمی در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط زیست می باشد که منجر به ایجاد محیط های با کیفیت در مناطق روستایی خواهد گردید. این حس می تواند زمینه مساعدی برای ایجاد دموکراسی مشارکتی فراهم سازد و اجرای برنامه های مختلف اقتصادی و اجتماعی را در اجتماع محلی با توفیق چشمگیری همراه کند و کیفیت زندگی را بهبود بخشد.
۱۴.

واکاوی و تحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت طرح یکپارچه سازی اراضی کشاورزی (نمونه: دهستان چوبر، شهرستان شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرح یکپارچه سازی موفقیت عوامل مؤثر مناطق روستایی شهرستان شفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 764 تعداد دانلود : 367
فرایند یکپارچه سازی در کشورهای کمترتوسعه یافته و یا درحال توسعه به لحاظ وضعیت جغرافیایی، میزان رشد اقتصادی، همچنین به دلیل بالا بودن میزان جمعیت روستایی، محرومیت، فقر شدید، بیکاری و تورم (که از مشترکات این کشورها است)، ضرورتی انکارناپذیر به نظر می رسد. با توجه به این مهم، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت طرح یکپارچه سازی اراضی کشاورزی با تأکید بر تجارب جهانی است. روش انجام تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی (مشاهده و پرسشنامه - کشاورزان و کارشناسان) است. محدوده مورد مطالعه در این پژوهش شامل 11 روستا از مجموع 35 روستای دهستان چوبر که طرح یکپارچه سازی اراضی در آن ها اجرا شده است، می باشد. تعداد خانوارهای دهستان چوبر که مشمول طرح یکپارچه سازی اراضی شده اند، 1137 بوده است که تعداد 285 نفر از بهره برداران با روش مورگان انتخاب شدند. از سوی دیگر، به منظور نظرسنجی از کارشناسان، تعداد 13 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی و 7 نفر اساتید دانشگاه به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی نشان داد، براساس به هم پیوستگی و تلفیق شاخص ها، 3 عامل مؤثر در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی و موفقیت آن مشخص شدند که به صورت زیر نام گذاری شدند: 1- عامل فناوری های نوین کشاورزی با وزن عاملی 7/1؛ 2- دومین عامل تأثیرگذار شامل شاخص های بهره وری و اشتغال و عامل زیربنایی بوده که عامل مدیریت و بهره وری را با وزن عاملی 66/1 تشکیل می دهد؛ 3- سومین عامل تأثیرگذار از دیدگاه کارشناسان، عامل مکانیزاسیون با بار عاملی 464/1 می باشد که از شاخص های به کارگیری ماشین آلات و سهولت دسترسی به ماشین آلات و نیروی کار به دست آمده است. لازم به ذکر است با توجه به عوامل ذکر شده، میزان موفقیت اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی کشاورزی در دهستان چوبر از حد متوسط بالاتر بوده است.  
۱۵.

بررسی نقش معناپذیری و حس تعلق مکانی در ارتقای سرمایه اجتماعی روستاییان (مورد: روستاهای کُردنشین، شهرستان رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 471 تعداد دانلود : 731
سرمایه اجتماعی نقش مهمی در بالا بردن زیست پذیری دارد که بدون شک هدف مهم تمام برنامه ریزی-ها و توسعه، ازجمله برنامه ریزی و توسعه روستایی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد توصیفی- تحلیلی است که با نمونه ای با حجم 355 نفر از میان افراد روستاهای کردنشین در شهرستان رودبار انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش شامل: مطالعات کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق و سپس پژوهش های میدانی از طریق مشاهده و پرسشنامه بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق، روستاهای کردنشین استان گیلان واقع در شهرستان رودبار با تعداد 12 روستا و مجموع 2955 نفر جمعیت (براساس سرشماری سال 1395) می باشد. تعداد نمونه ها با استفاده از جدول مورگان، 340 نفر تعیین شد که به منظور افزایش سطح اطمینان و کاهش خطا در داده ها، تعداد نمونه ها افزایش یافته و 355 پرسشنامه تکمیل گردید. پژوهش به منظور تبیین سیستماتیک عوامل تأثیرگذار بر تعلق مکانی و نیل به یک مدل جامع از تکنیک چند متغیری تحلیل مسیر استفاده شد و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مورد بحث، در یک مدل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای کالبدی تعلق مکانی(456/0)، بعد اعتماد سرمایه اجتماعی(216/0)، بعد محیطی تعلق مکانی(168/0)، بعد عملکردی تعلق مکانی(129/0)، بعد همبستگی اجتماعی و بعد مشارکت سرمایه اجتماعی به ترتیب مهم ترین عواملی هستند که به صورت مستقیم بر نمایه تعلق مکانی روستاییان موثر هستند. شماره ی مقاله: ۵
۱۶.

نابرابری فضایی سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی استان خراسان رضوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی تاپسیس نابرابری فضایی روستاهای خراسان رضوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 298 تعداد دانلود : 395
مقدمه:آنچه که از واکاوی نوشته های سرمایه اجتماعی روستاها به دست می آید این است که مفهوم سرمایه اجتماعی به ویژه با بُعد فضایی می تواند به عنوان رهیافتی جامع برای تحقق پایداری اجتماعی مناطق روستایی به حساب آید. روش: در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایش استفاده شد. حجم نمونه به شیوه تصادفی طبقه بندی شده در محیط GIS و توسط ابزار Hawths Analysis Tools (توسط این ابزار روستاها با درنظر گرفتن موقعیت طبیعی، فاصله تا نزدیکترین شهر و تعداد خانوار طبقه بندی شدند) مجموعاً 18 روستا با تعداد 378 نفر به دست آمد. ابزار تحقیق پرسشنامه است. میزان روایی گویه های تبیین کننده سرمایه اجتماعی با استفاده از آماره آزمون بارتلت و KMO برابر 71/0 و ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده نیز 89/0 می باشد. یافته ها : روستاهای دیزادیز، گوهردشت، قله زو، برآباد، شوراب و خیرآباد دارای سرمایه اجتماعی زیاد؛ روستاهای گرماب، گروه، کریز، آبگاهی، جابوز و سده دارای سرمایه اجتماعی متوسط؛ و روستاهای استای، حصار، مریچگان، صفی آباد، رباط و پیوه ژن دارای سرمایه اجتماعی کم هستند. همچنین وضعیت شاخصهای سرمایه اجتماعی به تفکیک طبقات موردمطالعه نیز نشان داد، طبقه اول (روستاهای دشتی با فاصله اندک از شهر و تعداد خانوار زیاد)، بالاترین میانگین را در ارتباط با شاخصهای مشارکت، شبکه های اجتماعی، عضویت در نهادهای دولتی/ خصوصی و مردم نهاد، رضایت از عملکرد نهادها و نیز آگاهی و دانش بومی و رسمی دارا می باشند؛ طبقه دوم (روستاهای دامنه ای با فاصله متوسط از شهر و تعداد خانوار در سطح متوسط)، تنها در ارتباط با شاخص همبستگی اجتماعی میانگین بالایی را به خود اختصاص داده اند؛ و طبقه سوم (روستاهای کوهستانی با فاصله زیاد از شهر و تعداد خانوار اندک)، به لحاظ هنجارهای اجتماعی، اعتماد و امنیت از وضعیت بسیار مطلوبی برخوردارند. اولویت بندی روستاهای نمونه با مدل تاپسیس نیز نشان می دهد، روستاهای دیزادیز (قوچان) و پیوه ژن (مشهد) به ترتیب دارای بیشترین و کم ترین سرمایه اجتماعی هستند. بحث: مناطق روستایی از کمبود سرمایه اجتماعی که راهکاری مؤثر جهت دستیابی به توسعه پایدار روستایی است، رنج می برند. بخشی از نابرابری فضایی سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه ناشی از تفاوت در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی درون گروهی و سرمایه اجتماعی برون گروهی است. کم توجهی و سرمایه گذاری اندک در زمینه تقویت و توسعه سرمایه اجتماعی برون گروهی از جمله اطلاع رسانی و آگاهی بخشی ضعیف روستاییان در ارتباط با نهادهای غیررسمی و داوطلبانه، روابط و تعاملات اندک و ناپیوسته، شبکه های اجتماعی ضعیف، فراهم نبودن زمینه مشارکت روستاییان در برنامه ریزیهای مختلف مربوط به روستا و .... و به طورکلی شرکت ندادن روستاییان در بازیهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سبب عدم توسعه و تقویت سرمایه اجتماعی برون گروهی روستاها در منطقه مورد مطالعه گردیده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان