مژگان خاکپور

مژگان خاکپور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۱.

بررسی مفهوم هویتی و آرایه های فرهنگی کوبه های درهای همدان

کلید واژه ها: کوبه در دق الباب خانه های سنتی همدان معماری ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
کاوش و تدقیق در اجزای معماری ایرانی حاوی اطلاعات ارزشمندی از دانسته ها و فرهنگ مردمی است که در بستر اجتماعی، تجربه چگونه بودن طی سالیان را به همراه دارد. درِ ورودی بنا، از اولین عناصر معماری سنتی ایران است که بر مخاطب عرضه می گردد و چگونگی و چرایی خصوصیات درِ خانه های همدان به ویژه کوبه، موضوع این پژوهش قرار گرفته است. این تحقیق با این سؤال ها که مفاهیم هویتی کوبه در چیست، و آرایه و تزیینات آن چه پیامی از فرهنگ مردم را منعکس می نماید، در پارادایم ساخت گرایی و با روش توصیفی ژرفانگر انجام یافت. جمع آوری اطلاعات مبتنی بر اسناد و مطالعات میدانی به شیوه مشاهده کنترل شده بوده و تحلیل اطلاعات بر استدلال استقرائی استوار بوده است. یافته های تحقیق مبین آن است که کوبه های نصب شده بر درهای چوبی خانه ها که به دقت شکل می یافت و تزیین می شد ، نه تنها مطابق با نمادهای فرمی جنسیت مرد و زن دارای تزیین بوده، بلکه نوای کوبیدن دق الباب، متناسب با هر جنس دارای صدایی بم یا زیر بود و به صورت قرارداد اجتماعی، هر کوبه خبر از خصوصیاتی از فرد مراجعه کننده آن سوی در، به همراه داشت. به این شیوه، کوبه در، به کنش فرهنگی مرتبط با حضور فرد غریبه، سامان می داده است. صنعت گران اجراکننده این عناصر و موقعیت نصب کوبه های زنانه، مردانه و غریب کوب نیز از دیگر موضوعات مقاله بوده است. نتایج این تحقیق معلوم نمود که درودگران و صنعت گرانی از همدان در کنار چلنگران اصفهانی در خلق فرم و تزیینات کوبه ها، ایفای نقش نموده اند. در دهه های متأخر برای کوبه ها، خویش کاری حفظ حریم جنسیتی منتفی بوده و تنها بر نقش تزییناتی آن تأکید شده است.
۲.

نگرش تحلیلی بر آرایه های معماری خانه های قاجار؛ موردشناسی:خانه قاجاری فیض مهدوی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرایه ها معماری خانه های قاجار خانه فیض مهدوی کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۶۳
تحولات آرایه های معماری در خانه های قاجاری کرمانشاه، بواسطه ی تغییرات معماری تحت تاثیر و نفوذ گسترده ی الگوهای معماری غرب در ایران پدیدار شد. توسعه تزئینات معماری این خانه ها، با استفاده از مفاهیم زیبایی شناسی، خلاقیت و افکار هنرمندان معمار و مطابق با نیازها و امکانات موجود در این دوره متجلی گردید. در این پژوهش، چگونگی کاربرد آرایه های معماری به طور اخص در خانه فیض مهدوی شهر کرمانشاه به عنوان یک مجموعه ی ارزشمند میراثی- فرهنگی در بافت تاریخی شهر و تحلیل میزان تاثیرگذاری الگوهای توسعه معماری در آرایه های معماری خانه قاجاری به عنوان پرسش های اساسی تحقیق مطرح شده است که تاکنون مورد ارزیابی قرار نگرفته است. این پژوهش با روش تاریخی، تفسیری و بررسی تطبیقی طی مراحل «بررسی الگوهای آرایه ها و تعیین مولفه های تاثیرپذیری از معماری سنتی ایران و معماری غرب در خانه های قاجاری»؛ «تحلیل تطبیقی چگونگی و میزان تاثیرگذاری معماری سنتی ایران و معماری غرب در آرایه های معماری خانه ی فیض مهدوی» و «تبیین و ارزیابی چگونگی و میزان الگوپذیری آرایه های معماری از معماری سنتی ایران و معماری غرب در خانه ی فیض مهدوی» صورت گرفت. تحلیل موضوع در این نوشتار بر اساس جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی برای بررسی محدوده ی مطالعاتی مورد نظر میسر شد. تحلیل و جمع بندی نتایج حاصل از یافته های ارزیابی این پژوهش بصورت تطبیقی نشانگر آن است که، تحولات و الگوپذیری آرایه های معماری خانه قاجاری فیض مهدوی، طی دو مرحله متفاوت فضاهای بیرونی و درونی خانه را در آغاز تحت تاثیر تزئینات معماری سنتی ایران به صورت تزئینات ساده و سپس تلفیق هنر تزئینات سنتی با تزئینات غربی مجلل قرار داده است.
۳.

نقش تعاملات ایران و اروپا بر جایگاه سنتی حوض در معماری خانه های قاجاری لاهیجان

کلید واژه ها: حوض خانه های شهری معماری قاجار لاهیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
تجلی عنصر هستی بخش آب در معماری خانه های ایرانی، اغلب در کالبد حوض تحقق یافته است. در دوران قاجار، تغییر شرایط حاکم در پی افزایش ارتباط ایران با سایر ممالک، به ویژه در گیلان که نقش مهره اصلی اتصال ایران با کشورهای اروپایی را داشته است، مفهوم و کارکرد حوض در خانه های این خطه، ازجمله خانه های شهر لاهیجان، را متحول ساخت. این جستار سعی دارد تا با بررسی چگونگی تأثیرپذیری معماری خانه ها از شرایط جامعه گیلان و از ارتباطات خارجی آن، به تعریفی متفاوت از کارکرد مادی و معنوی حوض در این دوره دست یابد. ازاین رو سؤال های اصلی تحقیق چنین بیان می شوند: آیا ارزش های نمادین حوض و سنت زیستی مرتبط با آن در خانه های شهر لاهیجان در دوران قاجار تداوم یافته اند؟ پس از گسترش ارتباط ایران با اروپا در دوران قاجار، تحولات اجتماعی چگونه بر جایگاه سنتی حوض در خانه های لاهیجان تأثیر گذاشته اند؟ روش پژوهش حاضر از نوع تفسیری-تاریخی است که با توسل به روش های جمع آوری کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در این تحقیق، 30 خانه تاریخی با نمونه گیری به روش گلوله برفی و مصاحبه با صاحبان آن ها مطالعه شد؛ ویژگی هایی چون کارکرد، شکل هندسی، موقعیت و ابعاد حوض به عنوان متغیرهای موردنظر در پیشبرد پژوهش تعیین گشتند. دست آوردها نشان می دهند که در این خانه ها، حوض سازی اغلب پیرو اصول سنتی و به شکل مستطیل بوده است؛ با ورود اشکال جدید مانند بیضی، ستاره، مثلث و یا شکل های کم تکرار مثل هشت ضلعی، ساختار حوض دستخوش تغییراتی می شود. در اواخر دوره قاجار، تکثر عناصری مانند فواره ها و انحناهای الحاقی به اشکال تیزگوشه سنتی حوض، حاکی از ارجحیت وجوه زیبایی شناسی در پی تغییرات اجتماعی-فرهنگی است. همچنین پیچیدگی های هندسی و وسعت برخی حوض ها، بیانگر برتری اجتماعی و تمکن مالی مالک خانه است.
۴.

پژوهشی در نقش تجربه ی چند حسی در حضورپذیری فضاها با استفاده از روش های علوم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک چند حسی علوم اعصاب معماری حواس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۵۲
انسان، در برقراری تعامل، چه با فرد دیگر و یا با محیط پیرامونی، از دستگاه حواس خود به صورت یک تمامیت منسجم بهره می برد. بنابراین، کیفیت محیط و تمایل افراد به حضور در آن، در کنار مجموعه ی عوامل دیگر، به میزان زیادی وابسته به چگونگی ادراک آن توسط انسان است. در همین حال، به رغم آن که در خصوص ماهیت چندحسی سازوکار ادراکی انسان در فرآیند تعامل با محیط ، تردید چندانی وجود ندارد؛ اما، در مورد تاثیر این ادراکات حسی، به طور مستقل یا ترکیبی، بر میزان حضورپذیری محیط برای بهره بردار، اطلاع چندانی در دست نیست. در پژوهش حاضر، تلاش شده است که با استفاده از روش های نوین رایج در حوزه ی علوم اعصاب، به این سوال پاسخ داده شود که کدام یک از محرک های حسی در محیط، به تنهایی یا در همراهی با یکدیگر، سبب حضورپذیری بیش تر محیط برای بهره بردار می شوند. در این راستا، آزمونی برای سنجش کمیت تاثیر تحریک حواس به صورت مجزا و ترکیبی، بر میزان خوشایندی فضا، به عنوان شاخص حضورپذیری آن، انجام شد. گروه آزمودنی، متشکل از ۲۰ داوطلب، در یک فضای واحد معماری، که با استفاده از تمهیدات واقعیت مجازی برای آن ها شبیه سازی شد؛ در معرض محرک های حسی چهارگانه (بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه)، به طور مجزا و ترکیبی قرار گرفتند. هم زمان، واکنش های احساسی مغز آن ها به محرک ها، در قالب ۶ شاخص کمی، که عبارتند از درگیری ذهنی، هیجان، تمرکز، علاقه، آرامش و استرس، با استفاده از دستگاه +Emotiv EPOC و در محیط نرم افزار +Emotiv EPOC استخراج و ثبت شد. هم چنین، میزان خوشایندی فضا برای آن ها نیز، بر اساس خوداظهاری داوطبان، در طیف لیکرت با مقیاس ۵ واحدی، ثبت شد. داده های حاصله، از حیث رابطه ی هم بستگی احتمالی میان تحریکات حسی و خوشایندی فضا، مورد تحلیل ها و آزمون های کیفی و کمی قرار گرفت. جمع بندی یافته ها روشن می سازد که در فضاهای داخلی، همراهی محرک های بینایی، بویایی و لامسه، با درجه ی اطمینان بالایی، موجب افزایش خوشایندی فضا خواهند بود. نتایج حاکی از آن است که افزایش هم سازی در ادراک و تجربه ی بدنمند فضا، به گونه ای که دریافت های فضایی، تک حسی نباشند؛ به نحو مشاهده پذیری موجب افزایش درجه ی خوشایندی فضا شده و محتمل است که به ارتقای حضور در فضاها نیز منجر شود.
۵.

بازشناسی مؤلفه های مسکن بومی از نظرگاه زیست پذیری( نمونه مورد مطالعه: شهر املش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیست پذیری مسکن بومی شهر املش معماری گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۵
بیان مسأله: دردنیای معاصر نمایانی معماری بومی کم رنگ شده و بافت شهرها، شکلی متفاوت و مدرن را پذیرفته اند، زیست پذیری بر کیفیت زندگی، قابلیت پایداری، کیفیت مکان و اجتماع سالم تمرکز دارد و مسکن زیست پذیر به عنوان پیشنهاد صاحب نظران برای دستیابی به مکان مناسب زندگی است. هدف: این پژوهش، شناخت مولفه ها و دست یابی به راهکارهایی به منظور ارتقای زیست پذیری مسکن معاصر با توجه به عناصر ساختاری مسکن بومی است.مقاله با بررسی بناهای بومی شهر املش، به عنوان نمونه های واجد ارزش در استان گیلان، به اثرگذاری عناصر معماری این بوم، بر زیست پذیری پرداخته است. پرسش پژوهش عبارتست از: عناصر مسکن بومی شهر املش چه تاثیری بر زیست پذیری دارند؟ چه ویژگی هایی از معماری بومی املش، برای ارتقای زیست پذیری مسکن معاصر، قابل دستیابی است؟.روش: روش توصیفی-تحلیلی و در پارادایم ساختارگرایی، در زمره پژوهش های کاربردی کیفی قرار دارد.چارچوب محتوایی تحقیق متکی بر آرای راپاپورت مبنی بر تاثیرپذیری شکل معماری از فرهنگ است. ابزار پژوهش در بخش نظری بر مطالعات اسنادی و در بخش موردپژوهی بر مطالعات میدانی استوار است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که خصوصیات زیست پذیری در مسکن بومی، متاثر از عناصر و فضاهای کارکردی این معماری بوده که درنمونه های موردی و عملکرد اجزای ساختاری مشهود است.از نتایج این تحقیق می توان به خصیصه های زیست پذیریِ مشاهده شده در معماری خانه های شهر املش از جمله سازگاری ساختار فیزیکی خانه با محیط پیرامونی، تامین رفاه و راحتی، حس تعلق به مکان و هویت مندی، رضایت ساکنان، و نیز کیفیت مناسب زندگی، اشاره کرد که عمدتاً بر ویژگی های ذهنی تاکید دارد.نتیجه گیری:نتایج حاصل از این پژوهش ، خصوصیات کیفی زیست پذیری مسکن بومی، با ارایه تمهیداتی برای رسیدن به کیفیت مناسب، برای مسکن معاصر پیشنهاد شده استنکات برجسته:زیست پذیری در حل چالش های پیش رو شهروندان به معنای آینده پُر رونق ، زنده و پاسخگو و تامین کننده کیفیت مناسب زندگی است. این امر مستلزم تحقق سه هدف ، اجتماعات سرزنده، اقتصاد پویا و محیط زیست پایدار است.
۶.

تبیین عوامل اقلیمی ایجادکننده حس مکان؛ مطالعه تطبیقی در بافت تاریخی رشت و یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
حس مکان از موضوعاتی است که در سال های اخیر با پشت سر نهادن پیش فرض های ساخت گرایی، در پارادایم پساساختارگرایی به آن پرداخته شده و در راستای شناخت خصوصیات پدیداری این حس، تحقیقاتی صورت پذیرفته است. اما نظر به اهمیت فهم مکان، شناخت و تدقیق در عواملی که موجد این ادراک است، همچنان اهمیت دارد. این مقاله با این پرسش که خصوصیات اقلیمی چه تاثیری بر ایجاد حس مکان دارد، با این مفهوم نظری که نمی توان اقلیم را به ویژگی های آب و هوایی تقلیل داد، به پژوهش تحلیلی در دو منطقه اقلیمی متفاوت در ایران پرداخته است. این تحقیق کیفیِ پدیدارشناسی، با رویکردی اگزیستانسیال (سوم شخص) بر روش پژوهش تحلیل تطبیقی و استفاده از مطالعات میدانی در بافت قدیمی شهرهای رشت و یزد تکیه دارد. یافته های پژوهش مؤید آن است که تفاوت های حس مکان در معماری بافت قدیم شهرهای رشت و یزد با تکیه بر متغیرهایی از جمله خصوصیات کالبدی و بار معنایی قرار دارد. خصوصیات کالبدی موثر بر حس مکان همچون عوامل تحدید فضا، نظام عملکردی (شامل وجوهی چون فضاهای فعالیتی و کاربری های عمومی و خصوصی) و نیز بار معنایی از جمله معانی حسی و ملموسِ محیط و معانی ارزشی و نمادین، تحت تاثیر عمیق اقلیم واقع است.  به طور کلی اقلیم شامل دو دسته عوامل طبیعی- جغرافیایی و عوامل انسان- ساخت، در هر دو منطقه ی مورد مطالعه، پدیداری و ادراک حس مکان را دستخوش تغییر قرار داده است.
۷.

ارزیابی توسعه معماری و شهرسازی مدرن در معماری خانه های قاجار(مورد شناسی: شهرکرمانشاه در منطقه غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیند توسعه معماری و شهرسازی مدرن خانه های قاجار کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۷۸
تحولات معماری و فضاهای شهری کرمانشاه در دوران قاجار همزمان با ظهور فرآیند توسعه و رشد کالبدی شهرهای ایران، به واسطه ی ورود شاهزادگان قاجار به کرمانشاه و تاثیرات موقعیت ارتباطی این شهر محقق شد. بدین ترتیب زمینه لازم برای شکل گیری و توسعه ی فضاهای شهری و معماری، تغییر روابط اجتماعی، تفکیک اقشار جامعه و پیدایش نیازهای جدید پدید آمد. در این پژوهش، چگونگی شکل گیری معماری خانه های قاجار در منطقه غرب ایران و به طور اخص شهر کرمانشاه و بررسی رابطه ی الگوهای توسعه معماری و شهرسازی مدرن با معماری خانه های قاجار به عنوان پرسش های اساسی تحقیق مطرح شده است. این پژوهش با روش تاریخی، تفسیری مبتنی بر سه مرحله ی «ارزیابی فرآیند توسعه معماری و مولفه های تاثیرپذیری از شهرسازی غرب در خانه های قاجار»؛ «بررسی خانه های شاخص بر اساس مبانی نظری و چگونگی تاثیر معماری غرب و فضای شهری مدرن بر معماری دوره قاجار» و «چگونگی شکل گیری و دگرگونی متاثر از معماری غرب و فضای شهری مدرن و انعکاس آن بر کالبد معماری و شهرسازی در خانه های کرمانشاه درمنطقه غرب ایران» صورت گرفت. تحلیل موضوع در این نوشتار بر اساس جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی برای بررسی محدوده ی مطالعاتی مورد نظر میسر شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت قاجار زمینه های تغییرات و الگوبرداری از تمدن غرب را در فضای سنتی جامعه ایران فراهم نموده و در این دوره ساختمان هایی به سبک تلفیقی با عناصر و تزئینات متاثر از معماری و الگوهای توسعه شهری غرب در معماری ایران ظهور کرده است. فرآیند ارزیابی در این پژوهش مطابق شاخصه های تعیین شده، مبین آن است که میزان تاثیرگذاری و الگو برداری شامل دوران تداوم سنت های معماری ایران، دوران تلفیق معماری سنتی ایران با معماری غرب و دوران جایگزین شدن معماری غرب با معماری سنتی ایران است. سیر تکاملی و تغییرات کالبدی معماری خانه های قاجاری کرمانشاه بر اساس وابستگی به تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در ساختار شکل گیری و توسعه شهر قاجاری کرمانشاه میسر شده است.
۸.

بررسی تحلیلی معماری بومی در راستای ارائه شاخص های زیست پذیری (محدوده مورد مطالعه: شهر املش)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف: توجه به کیفیت زندگی، شرایط، امکانات و نیازهای ساکنان شهرها، مسئله ای حیاتی است. نظر به مشکلات متعدد شهرها، رویکردهای مختلفی برای ارتقا و بهبود شرایط زندگی در آنها پیشنهاد و مطرح شده است که زیست پذیری شهری یکی از آنها است. پژوهش حاضر با هدف ارائه شاخص های زیست پذیری مسکن با مطالعه تحلیلی معماری بومی شهر املش صورت گرفته است. روش تحقیق: روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات کیفی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق عبارت است از ساکنین شهر املش که جمعیت این منطقه براساس سرشماری سال 1395 ایران، 15444 نفر می باشد. روش نمونه گیری تصادفی و برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران و 374 نمونه است. جهت تحلیل داده های گردآوری شده از آزمون های تی تک نمونه ای و آزبمون برازش رگرسیونی در نرم افزار spss بهره گرفته شد. برای تحلیل نتایج به دست آمده از پرسشنامه، از آزمون آماری T استفاده شد. نتایج: نتایج آزمون نشان می دهد از نظر شهروندان املش، بعد زیست محیطی با توجه به اختلاف از میانگین بسیار پایین و  منفی 06002/0 و همچنین مقدار ویژه به دست آمده برای آن به میزان 2/5 که بیشتر از بقیه ابعاد است، دارای الویت بیشتری برای بسترسازی زیست پذیری مسکن با الگوهای معماری بومی شهر املش است. ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی با توجه به میزان ضرایب بتا و معناداری به دست آمده بر زیست پذیری مسکن شهری با الگوهای شکلی معماری بومی شهر املش تاثیر مستقیم دارند، در این میان، بعد کالبدی و مدیریتی در قسمت ارزیابی تاثیر مستقیم به علت ضرایب بتای منفی و عدم معناداری فاقد اثر بودند.
۹.

ضوابط بومی حاکم بر چینش محوطه مسکن روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مسکن بومی گیلان چیدمان محوطه ضوابط معماری معماری روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۲۰۳
کالبد بومی روستاهای گیلان با درهم تنیدگی معبر، خانه و زمین های کشت و ورز، بافت باز پراکنده را نمایان می سازد که واحد مسکونی در میانه محوطه ای نسبتاً وسیع به همراه بناهای جانبی و فضاهای خدماتی خانه در چینشی به ظاهر مغشوش قرار دارد. حصارهای کوتاه محوطه با پوشش گیاهی و درختان ادغام شده، در انفصال و اتصالی مبهم، به نظر مرزی غیر متقن را جلوه می دهند اما آیا در پس این ظاهر آشفته، انتظام و ضوابطی نانوشته را می توان یافت؟ و اصولاً چه عواملی بر چینش عناصر محوطه مسکونی در روستاهای گیلان مؤثر است؟ این تحقیق به دنبال این پرسش ها با تکیه بر مطالعات میدانی و به روش توصیفی ژرفانگر، با نگاهی به ویژگی های طبیعی منطقه جنوب دریای کاسپین، به تحلیل محیط های انسان-ساخت آن پرداخته است. در این مقاله به اقلیم(به معنای سرزمین و بوم) توجه شده و فعالیت های اقتصادی و معیشتی، فرهنگ و تعاملات اجتماعی ساکنان در مسکن و عناصر محوطه مسکونی روستایی مورد مداقه و بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در روستاهای جلگه ای تا کوهستانی گیلان با آنکه خصوصیات طبیعی منطقه شامل جغرافیا و ویژگی های آب وهوایی، به ظاهر بیشترین تأثیر را بر شکل بافت و نحوه چیدمان عناصر محوطه مسکونی روستایی بر جای گذاشته، اما این عامل خود موجب بروز خصایصی چون کنش های اقتصادی و شیوه های معیشت زیستی و نیز چگونگی تعاملات اجتماعی و برساخت های فرهنگی است که از سوی دیگر بر چگونگی تشکّل اجزای واحد مسکونی و ضوابط حاکم بر آن اثرگذار بوده است. در بررسی های میدانی، این نتیجه حاصل شد که با آنکه خصایص اقلیمی، بافت باز کالبد روستایی مبتنی بر تجمیع اجزای محوطه مسکونی را بازنمایی نموده و خانه-مزرعه و خانه-باغچه را متجلی می سازد ولی تأثیر ویژگی های فرهنگی بر چینش عناصر محوطه بیشترین تأثیر را بر جای گذاشته است و گزینش های نهایی برای الگوی سکونت در این منطقه و ضوابط حاکم بر محدوده مسکون منتجِّ از آن، بر مبنای فرهنگ مسلط جامعه روستایی گیلان است.
۱۰.

ویژگی های اجتماعی-فرهنگی مسکن بومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن بومی سکونت ویژگی های اجتماعی-فرهنگی شیوه های زیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۷
مسکن انسان، صرف نظر از ابعاد فیزیکی و ضوابط طبیعی و اقلیمی، تحت تأثیر عوامل فرهنگیِ جامعه، باورها و الزامات فرامادی زندگی قرار دارد که سکونت انسان را معنا می بخشند. در معماری مسکونی، عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر زندگی روزمره مردم و شیوه های زیست آنان، ضوابطی مهم بر شاکله مسکن اعمال می کنند که مطالعه ویژگی های مسکن بومی بدون تعمق در آن کم فایده است. تدقیق در خصوصیات فرهنگی معماری مسکونی مردمی و برشمردن کارکردهای مسکن از این حیث، منشعب از ویژگی های اجتماعی-فرهنگی، کنش های متقابل و تعاملات انسان، موضوع این مقاله می باشد. بدین سبب سوال اصلی مقاله این است که کدام الزامات اجتماعی-فرهنگی شاکله مسکن بومی را تحت تأثیر قرار داده است و به بیان دیگر، بایسته های فرهنگی مسکن بومی چیست؟ این مقاله که نوعاً نظری و برگرفته از نظریات آمس راپاپورت و ادوارد هال می باشد، در پارادایم پساساختارگرایی و کیفی و تدقیق در زندگی روزمره نوشته شده است. گردآوری اطلاعات این مقاله بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و بررسی در مشاهدات میدانی شکل یافته و راهبرد تحقیق، توصیفی و تحلیلی است. اطلاعات مقاله مستقل از مستندات عددی و در فرآیند قیاس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله مسکن از منظر الزامات فرهنگی، بررسی شده است. تأثیر و تأثر عوامل طبیعی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی بر یکدیگر و بر مسکن وابسته به زمان و مکان بوده و در مجموع روش های زیستی را شکل می دهند که یکی از مهم ترین عوامل شکل گیری مسکن بومی است. نتیجه پژوهش، مبین تقسیم کارکردهای فرهنگی در ارتقای کیفیت زندگی، پاسخ گویی به نیازهای فرامادی و دربرگیری ویژگی های اعتقادی در بناهای بومی است.
۱۱.

بازنگری اصول و اهداف معماری معاصر ایرانی با استفاده از نظرگاه فکری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت متعالیه وجود معماری ماهیت معماری وحدت وجود اصالت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۲۹۱
یکی از مشکلات معماری کنونی ایران، توجه اندک به هویت معماری ایرانی است که موجب عدم وجود تعریفی دقیق، از معیارهای هویتی معماری معاصر است. این، درحالی است که فقدان توجه کافی به ارزش های معماری سنتی ایران، بحران التقاط در معماری معاصر را به دنبال دارد. سوالات مطرح در این زمینه، این است که آیا می توان با بررسی افکار و نظریات فیلسوفان ایرانی چون ملاصدرا، تعریفی جدید از معماری ارایه داد و آیا با استناد به آن، می توان اصولی مشخص را برای معماری معاصر تدوین نمود؟ روش کلی تحقیق در این مقاله تفسیری-تاریخی و توصیفی است. داده های تحقیق، عمدتاً از طریق مشاهده و مطالعات اسنادی به دست آمده است. نتایج حاصله، نشان می دهد که با استفاده از تعاریف ملاصدرا از وجود و ماهیت، معماری دارای دو بعد وجودی و ماهیتی است. ماهیت آن، پاسخگوی نیازهای مادی است و وجود آن، حقیقتی است که در خود(اثر معماری) نگهداری می کند و آن را به حضور می آورد. با توجه به اصل اصالت وجودِ ملاصدرا، می توان نتیجه گرفت که در معماری نیز اصالت با بعدِ وجودی است. لذا با استفاده از اصول فکری ملاصدرا و روش هایی که برای رسیدن به مبانی حکمت خود به کار برده است، اصولی برای طراحی معماری می توان تدوین کرد.
۱۲.

بررسی اثرگذاری عوامل اجتماعی و فرهنگی بر بافت کالبدی روستاهای گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عوامل اجتماعی و فرهنگی خصوصیات کالبدی بافت روستایی معماری گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۶
بافت کالبدی روستایی در گیلان مانند سایر نقاط، متأثر از عوامل مختلف طبیعی و اقلیمی، اقتصادی و عوامل اجتماعی-فرهنگی است. اینکه این عوامل خود بر یکدیگر تأثیر دارند، امری مبرهن است. اما تأثیرپذیری خصوصیات کالبدی مجموعه های زیستی روستایی از عوامل اجتماعی-فرهنگی، موضوع این مقاله می باشد. این مقاله در پی پاسخ به عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر بافت روستاهای گیلان و خصوصیات این تأثیر بر ساختار کالبدی آن است. در این تحقیق کاربردی-توسعه ای روش تحقیق، ترکیبی توصیفی و علّی است و در زمره پژوهش های کیفی است که مستقل از روش های عددی می باشد. در این مقاله ابتدا عوامل اجتماعی مؤثر بر کالبد سکونت گاه ها به طور عام برشمرده شده و سپس معماری روستاهای گیلان از منظر ویژگی های اجتماعی-فرهنگی آن مورد مداقه قرار گرفته و برخی از مهم ترین وجوه آن تبیین گردیده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تعاملات اجتماعی مردم روستا از یک سو متأثر از شرایط طبیعی است و از سوی دیگر بر خصوصیات اقتصادی و کنش های معیشتی استوار بوده که خود یکی از عوامل هماهنگی کنش های اجتماعی است و موجب انسجام روابط اجتماعی و فرهنگی ساکنان روستا می شود. این عوامل در کنار یکدیگر بوجود آورنده همگونی بافت کالبدی است که در پاسخ به نیازهای اجتماعی، معیشتی، اقلیمی و فرهنگی مشابه شکل می پذیرد. عناصر اساسی جوامع انسانی در روستاهای گیلان مشتمل بر جمعیت، فرهنگ و فرآورده های مادی و فناوری، نظام های اجتماعی و نیز نهادهای اجتماعی است که بر خصوصیات کالبدی روستا متشکل از چهار متغیر کاربری اراضی، شبکه معابر، نظام محله بندی و بالاخره ساختار معماری تأثیری عیان برجای می نهد. این عوامل در کنار شکل کالبدی مجتمع مسکونی، موجب احراز هویت شخصی و اجتماعی می گردد که نه تنها متأثر از فرهنگ و شیوه های زیستی است، بلکه بر کالبد سکونتی الزاماتی را دیکته می نماید که از کنش های اجتماعی معنادار انسان سرچشمه می گیرد.
۱۳.

An Investigation on Elements Creating Sense of Place in Historical Site of Babol (Case Study: Historical Site of Panjshanbe-Bazaar)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Sense of place Symbolic Elements PanjshanbeBazaar Babol

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۳
The body of residential complexes is affected by social interactions between residents over time. Of the most important places for social communications are bazaars as the backbone of Iranian cities. Ancient bazaar of Babol in north of Iran contains natural features which makes a special sense of place. This essay tries to answer to how concept of sense of place is presented and what are factors affecting on sense of place; in historical site of Babol. Theoretical study of essay is based on Interpretive and qualitative approach through written documentaries. In this way first; the concept of sense of place is reviewed. After an explanation about the bazaar and the city, important features defining the site and their relations are analyzed through phenomenological approach. Then symbolic elements are identified and classified in fixed, semi-fixed and non-fixed feature elements, and their role on creating a Sense of Place is investigated. Any of fixed feature elements of the studied area like doors, columns, roofs, windows and doorways, transfer significant architectural qualities. Semi-fixed feature elements containing wooden elements, roofs, furniture, symbolic inscriptions, hung lights and plants; make a sense of dependency and safety. Nonfixed feature elements containing peddlers, voices, odors and climatic conditions depend on activities in place, prove the existence of human and modify a personal territory or place-behavior .Existence of these elements in the environment not only gives us an experience of sociality and public activity; but they also create a sense of presence and dependency or sense of place.
۱۴.

رد پای نقش مایه های تزئیناتی معماری بومی روستایی گیلان در سرزمین آماردها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تزئینات معماری بومی نقش مایه های تزئیناتی تزئینات پیش از اسلام معماری روستایی گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۰۹
خصوصیات اقلیمی گیلان موجب شده است که تحقیقات چندان شایسته ای در مورد آثار برجای مانده از دنیای کهن در این منطقه صورت نپذیرد و گیلان به لحاظ شناسایی تاریخ کهن آن مهجور واقع گردد. اما با نگاهی به تزئینات معماری بومی در روستاهای گیلان می توان نقش مایه هایی را مشاهده کرد که تا حدودی متمایز از دیگر نقاط ایران است. با بررسی کشفیات باستان شناسی پیش از اسلام در منطقه نیز ردپایی از این نقوش را در معماری امروز می توان یافت. استمرار این نقش مایه ها و بن مایه فکری ای که موجب تداوم به کارگیری این نقوش بوده اند، شالوده این مقاله را تشکیل می دهد. مقاله بر پایه تحقیقات تاریخی و توصیفی و با مطالعات اسنادی و میدانی انجام پذیرفته است. در این مقاله، مقایسه ای تطبیقی بین تزئینات موجود از میان سیزده هزار شیء ثبت شده در موزه شهر رشت، برخی از اشیای در معرض نمایش در موزه ایران باستان که بخش اعظمی از آنها متعلق به تمدن آماردهاست از یک سو و تزئینات معماری بناهای سنتی روستایی گیلان بر اساس برداشت های میدانی از سوی دیگر، صورت گرفته است. نوشتار با نگاهی کوتاه به تاریخ گیلان از زمان های کهن آغاز شده است و سپس کشفیات باستان شناسی اشیایی که در آنها طرح هایی به منظور تزئین به کار گرفته شده است، مورد بررسی قرار گرفت. اهمیت تزئین و پرداختن به جنبه های هنری خلق اثر، از مباحثی است که در حد مقاله به آن توجه شده است و مقایسه تطبیقی نقش مایه های تزئینی امروز با گذشته، محور اصلی این نوشتار است. در پایان، نحله های فکری مولّد این آثار هنری و عوامل این تداوم در به کارگیری طرح های همسان، مورد بررسی قرار گرفته است. حاصل سخن آنکه هنرمند بومی گیلان، به رغم توانایی در ظهور هنر طبیعت گرا، بر اساس نحوه اندیشه درباب انگیزه غایی، دست به خلق هنر انتزاعی و هندسی زده است و این استمرار نحله های فکری، هنرهایی همسان را در طول تاریخ به وجود آورده است.    
۱۵.

گونه شناسی خانه های بافت قدیم شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوهای مسکن بناهای مسکونی بافت قدیم رشت گونه شناسی معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷۰ تعداد دانلود : ۲۷۵۲
سرعت تغییرات در بافت قدیم شهرها، ما را در رویارویی با نحوه نگرش و چگونگی برخورد با آن قرار میدهد. صرف نظر از برشمردن جنبه های مثبت یا منفی تحولات کالبدی که به دیدگاه های برنامه ریزان و سیاست های اتخاذ شده آن وابسته است، لزوم ثبت و ضبط الگوهای معماری پیشین مسجّل میباشد. چالش اساسی در این رویارویی این است که آیا بناهای بافت قدیم شهر رشت قابلیت دسته بندی و گونه شناسی را داراست؛ و نیز چند گونه اصلی را برای شناسایی بناهای این بافت می توان برشمرد. در این نوشتار، بر اساس اطلاعات و اسناد تاریخی، به مطالعه محدوده شهر در ادوار گذشته اقدام گردید و ویژگیهای بافت تاریخی آن بیان شد. شرح خصوصیات معماری و سیمای کالبدی این شهر از نگاه سیاحان و مورخین، بخش دیگری است که در مقاله به آن پرداخته شد. در ادامهی این تحقیق توصیفی ابتدا به شرح کلی شمای معماری پرداخته و عرصه بندی در معماری مسکونی بافت قدیم، جهت گیری عمومی بناهای مسکونی، عناصر کالبدی و اجزای آن به تفکیک نام و کاربرد آنها در مساکن قدیمی مورد بررسی قرار گرفت. ماحصل بحث که تحقیقی توصیفی و تجربی بوده، به گونه شناسی و تفکیک انواع عمده الگوهای معماری مسکونی در بافت قدیم انجامید و در پایان، دسته بندی انواع خانه های محدوده تاریخی شهر رشت مورد توجه واقع شد.
۱۶.

ساخت خانه های شیکیلی در گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳۹
درشمال کشور به دلیل وفور جنگل واستحصال راحت چوب های مناسب برای ساخت بنا، معماری مسکونی متفاوت ازدیگر نقاط ایران بروزنموده است. مقاله حاضر درخصوص ساخت یکی از انواع بناهای جلگهٌ مرکزی گیلان، یعنی بنای"شیکیلی"است که به اذعان مطلعین، اعجابیست از نحوه استفاده ازچوب درساختمان سازی سنتی روستایی. آنچه دراین نوشتار بیان شد خصوصیات ویژه اینگونه ازبناها در نحوه اجرا ومصالح موجود درآن می باشد،که با تکیه بر اطلاعات گردآوری شده از روستاهای این ناحیه است. چنانکه بخش اعظم این مطالب توسط افراد آگاه محلی بیان گردیده وبخشی نیز توسط مشاهده جزییات دربناهای قدیمی استحصال شده است.دراین مقاله به چگونگی ساخت بنای شیکیلی ازپی تا سقف پرداخته شده واجزای آن با نام های بومی هر جزء بیان گردیده است. همچنین درمورد اتصال و نوع تحمل وانتقال بار دراجزاء سازه ای،مختصر اشاره ای گردیده است وحسن انتخاب سازندگان بنا را در ارتباط بادانش فنی زمان خود بیان می کند. درپایان با یاری جستن از نکات مثبت معماری سنتی به ارائه برخی پیشنهادها برای معماری مسکونی امروز منطقه پرداخته شده است.
۱۷.

مسکن بومی در جوامع روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۵
مساکن سنتی روستایی درشمال کشور‘ با ظاهر متفاوت خود اقتباسی ساده از طبیعت و جغرافیائی منطقه بوده و پاسخگوی نیازهای اساسی مردمانی است که فعالیتهای اقتصادی و فرهنگ زیستی آنان متفاوت با دیگر نقاط ایران می باشد در این مقاله سعی شده علاوه بر بررسی شمای کلی مسکن سنتی روستایی گیلان و چگونگی شکل گیری آن تاثیر عوامل جغرافیا و اقلیم نوع فعالیتهای معیشتی و فرهنگ عمومی منطقه بر این مساکن مورد مطالعه قرار گیرد علل تظاهر معماری ویژه منطقه و توجه به نیازهای رفتاری و سکونتی انسان ساکن در مساکن سنتی از جمله مطالبی است که به آن پرداخته شده است همچنین در این نگارش نگاهی کوتاه به شناخت روند توسعه فیزیکی الگوهای معماری بومی در روستاهای استان گیلان دارد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان