محمد حجتی

محمد حجتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

امکان سنجی آموزش مبتنی بر عوامل فردی، خانوادگی و مدرسه ای بر مهارت های اجتماعی و کنترل خشم دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 480 تعداد دانلود : 682
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی آموزش مبتنی بر عوامل فردی، خانوادگی و مدرسه ای بر مهارت های اجتماعی و کنترل خشم دانش آموزان انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پژوهش پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر متوسطه دوره دوم شهرستان هرسین بود که در سال تحصیلی 1401- 1400 مشغول به تحصیل بودند. 30 نفر از دانش آموزان یک مدرسه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (گروه آزمایشی 15 نفر، گروه گواه 15 نفر) جایگزین گردیدند؛ سپس پرسش نامه های مهارت های اجتماعی ماتسون ( MESSY ) (ماتسون و همکاران، 1983)، مهارت کنترل خشم (PACT) (حاجتی و همکاران، 1387)، توسط دو گروه تکمیل شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش باور به پرخاشگری، همدلی، جو مدرسه و دلبستگی به مدرسه قرار گرفت و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل گردید. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان دهنده تفاوت معنادار بین نمرات پس آزمون مهارت های اجتماعی (0001/0> P و 48/61 = F ) و کنترل خشم (0001/0> P و 69/172 = F ) در دو گروه آزمایش و گواه بود. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته آموزش مبتنی بر عوامل فردی، خانوادگی و مدرسه ای روش مداخله ای مناسبی برای افزایش مهارت های اجتماعی و کنترل خشم دانش آموزان پسر است.
۲.

مدل یابی پرخاشگری در مدرسه براساس عملکرد خانواده، روان رنجورخویی و جو مدرسه: نقش واسطه ای باوربه پرخاشگری، همدلی و دلبستگی به مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرخاشگری در مدرسه عملکرد خانواده روان رنجورخویی جو مدرسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 687 تعداد دانلود : 314
مقدمه: رفتار پرخاشگرانه یکی از معضلاتی است که بر نوجوانان به ویژه روند رشد و عملکرد تحصیلی آن ها تأثیر منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر مدل یابی پرخاشگری در مدرسه بر اساس عملکرد خانواده، روان رنجورخویی و جو مدرسه با نقش واسطه ای باور به پرخاشگری، همدلی و دلبستگی به مدرسه در دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه (دوره دوم) شهرستان هرسین در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1918 بود که به صورت تصادفی خوشه ای تعداد 450 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های پژوهش به کمک پرسش نامه های شیوه سنجش خانواده مک مستر (بالدوین و بیشاب،1983)، پرسش نامه جو و هویت مدرسه (لی و همکاران، 2017)، پرسش نامه شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1985)، مقیاس تجدید نظر شده باور به پرخاشگری (کمپبل، مونسر، مک منیوس و وودهاوس، 1999)، پرسش نامه همدلی و همدردی در نوجوانان (ووزن و همکاران، 2015)، پرسش نامه دلبستگی به مدرسه (موتون، دی وایا و گلازیر، 1993)، مقیاس پرخاشگری (اورپیناس و فرانکوسکی، 2001) گردآوری گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS27 و 27AMOS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل تدوین شده پرخاشگری در مدرسه از برازش مناسبی برخوردار است و عملکرد خانواده، روان رنجورخویی، جو مدرسه، باور به پرخاشگری، همدلی، دلبستگی به مدرسه اثر مستقیم بر پرخاشگری دانش آموزان در مدرسه دارند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش، عملکرد خانواده، روان رنجورخویی، جو مدرسه، باور به پرخاشگری، همدلی و دلبستگی به مدرسه نقش مهمی در پرخاشگری دانش آموزان در مدرسه دارند.
۳.

مطالعه مولفه های مهارت تفکر خلاق و تفکر انتقادی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر خلاق و انتقادی اهداف محتوای آموزش روش های یادگیری و یاددهی ارزشیابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 810 تعداد دانلود : 805
هدف پژوهش حاضر استخراج مؤلفه های مهارت های تفکر خلاق و انتقادی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران بود. جهت انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده است. نمونه آماری 12 نفر از صاحب نظران علوم تربیتی و روان شناسی بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش گردآوری داده، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تجزیه وتحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. یافته های پژوهش شامل 8 مقوله اصلی، 19 زیر مقوله و 88 مفهوم برای 4 مؤلفه اهداف، محتوا، روش های یاددهی– یادگیری و روش های ارزشیابی بود. ابتدا در بخش اهداف آموزش مهارت تفکر خلاق و انتقادی بر اساس نظر صاحب نظران، دو مقوله اصلی مهارت های درون فردی و برون فردی استخراج شد. در گام بعدی برای محتوای آموزشی، مقوله های اصلی استخراج شده عبارت بود از: برنامه ریزی و حل مسئله و آموزش مهارت های ارتباطی و انتقادی. عنصر بعدی روش های یاددهی- یادگیری بود که مقوله های اصلی، روش های یاددهی- یادگیری خلاق و روش های یاددهی- یادگیری انتقادی بودند. در بخش نهایی بررسی مؤلفه ها به شیوه های ارزشیابی پرداخته شد که طبق نظر کارشناسان و صاحب نظران دو مقوله اصلی شیوه ی ارزشیابی عملکردی و ارزشیابی تلفیقی استخراج گردید.
۴.

واکاوی مبانی و اهداف برنامه درسی آموزش مهارت های تفکر خلاق و انتقادی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش تربیت خود انتقادی مشارکت همکاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 433 تعداد دانلود : 578
پژوهش حاضر با هدف استخراج مبانی و اهداف برنامه درسی آموزش مهارت های تفکر خلاق و انتقادی انجام شد. جهت انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان شامل 12 نفر از صاحب نظران و متخصصان علوم تربیتی و روانشناسی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. ابتدا مبانی برنامه درسی آموزش مهارت های تفکر به سه بخش مبانی فلسفی و ارزشی، مبانی روانشناختی و مبانی جامعه شناختی تقسیم گردید که در هر سه بخش مقوله های اصلی با توجه به نظر صاحب نظران استخراج گردید. در بخش مبانی فلسفی و ارزشی مقوله های اصلی تاکید بر تربیت رسمی و عمومی، تاکید بر ارزش های تفکر و تاکید بر شایستگی های تفکر بودند. مقوله های اصلی برای مبانی روانشناختی، تاکید بر بعد خردورزی، کاربست بعد عاطفی، اجتماعی و توجه به مشارکت و همکاری بودند. در نهایت مقوله های اصلی انتخاب شده برای مبانی جامعه شناختی عبارت بود از کل نگری، نقد اجتماعی و خود انتقادی. برای اهداف مناسب آموزش تفکر خلاق و انتقادی بر اساس نظر صاحب نظران دو مقوله اصلی مهارت های درون فردی و مهارت های برون فردی انتخاب شد. در مقوله مهارت های درون فردی اصولی مانند مهارت های تکنیکی، مهارتهای حل مساله و مهارت های اخلاقی و در مقوله مهارت های برون فردی اصول کفایت های هیجانی، کفایت های شناختی و کفایت های اجتماعی استخراج گردید.
۵.

تأثیر آموزش بازسازی شناختی بر تصویر بدنی، اضطراب اجتماعی و ایده پردازی خودکشی در دانش آموزان دارای تصویر بدن منفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازسازی شناختی تصویر بدنی اضطراب اجتماعی ایده پردازی خودکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 759 تعداد دانلود : 644
هدف پژوهش حاضر، بررسی تعیین آموزش بازسازی شناختی بر تصویر بدنی، اضطراب اجتماعی و ایده پردازی خودکشی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم دارای تصویر بدن منفی شهر خرم آباد است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم مشغول به تحصیل در دبیرستان های واقع در شهر خرم آباد می باشد که تعداد 30 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از جامعه مورد نظر انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه روابط چندبعدی خود-بدن (MBSRQ)، پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران و پرسشنامه ایده پردازی خودکشی بک جمع آوری شد و با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش بازسازی شناختی باعث کاهش اختلال تصویر بدنی (80.57=F، 001.0p < )، اضطراب اجتماعی (02.98=F،001.0p < ) و ایده پردازی خودکشی (99.27=F،001.0p < ) در دانش آموزان دختر دارای تصویر بدن منفی می شود. بنابراین، این مطالعه شواهدی برای تأثیر آموزش بازسازی شناختی بر تصویر بدنی، اضطراب اجتماعی و ایده پردازی خودکشی در دانش آموزان دارای تصویر بدن منفی ارائه نموده است. درمان شناختی رفتاری به نوجوانان کمک می کند تا با سطوح مختلف افکار خود آشنا شوند
۶.

اختلال های رفتاری کودکان و تنیدگی مادران: نقش واسطه ای خستگی و راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال های رفتاری تنیدگی مادران خستگی راهبردهای مقابله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 340 تعداد دانلود : 837
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین اختلال های رفتاری کودکان و تنیدگی مادران آن ها از طریق واسطه گری خستگی و راهبردهای مقابله مادران بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود که در سال تحصیلی 96-1395انجام شد. شرکت کنندگان این پژوهش شامل 226 نفر از دانش آموزان ابتدایی(و مادران آن ها) شهر خرم آباد بودند که با روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه اختلال رفتاری راتر فرم معلم (1967)، مقیاس راهبرد های مقابله فرم کوتاه (کارور، شی یر و وینتراب، 1989)، مقیاس سنجش خستگی (دی وریس، میشلسن، ون هک و درنت، 2004) و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لاویباند و لاویباند، 1995)پاسخ داند. تحلیل داده ها در این پژوهش با آزمون تحلیل مسیر انجام شد. آزمون واسطه گری به وسیله روش بوت استراپ نشان دهنده معناداری نقش واسطه ای خستگی و راهبرد های مقابله مادران در رابطه بین اختلال های رفتاری کودکان و تنیدگی مادران بود. بر اساس نتایج می توان گفت که اختلال های رفتاری کودکان از طریق افزایش خستگی و راهبرد های مقابله ناکارآمد مادران، تنیدگی آن ها را افزایش می دهند و تنیدگی در مادران کودکان دارای اختلال های رفتاری که از راهبردهای مقابله ای کارآمد استفاده می کنند، کمتر از مادرانی است که از راهبردهای مقابله ای ناکارآمد استفاده می کنند. از این رو، برنامه ریزی جهت آموزش مادران کودکان دارای اختلال های رفتاری در استفاده از مهارت مدیریت تنیدگی و ترغیب آن ها به استفاده از راهبردهای مقابله ای کارآمد در کاهش تنیدگی این مادران مؤثر است.
۷.

بررسی اثرات تعدیل کنندگی مقابله ی مذهبی مثبت و منفی در رابطه ی بین استرس ادراک شده و همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس ادراک شده مقابله ی مذهبی همدلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 273 تعداد دانلود : 880
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تعدیل کنندگی مقابله ی مذهبی مثبت و منفی در رابطه بین استرس ادراک شده و همدلی دانش آموزان بود. روش: در این مطالعه ی توصیفی همبستگی 193 نفر از دانش آموزان پسر شهر خرم آباد انتخاب شدند. سپس دانش آموزان پرسش نامه استرس ادراک شده (PSS)، پرسش نامه ی سبک مقابله ی مذهبی (RCOPE) و مقیاس همدلی (BES) را کامل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین استرس و همدلی رابطه ی معناداری وجود دارد (001/0 p

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان