ایرج صفایی راد

ایرج صفایی راد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

تدوین برنامه آموزشی والد – فرزند بر اساس تربیت تمام ساحتی سند تحول بنیادین و اثربخشی آن بر عزت نفس، خودکارآمدی و خودنظم جویی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه آموزشی والد - فرزندی تربیت تمام ساحتی سند تحول بنیادین خودکارآمدی خودنظم جویی اختلال یادگیری ویژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۱۸۸
زمینه: یکی از موضوعاتی که در سال های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است، ناتوانی های یادگیری ویژه در دانش آموزان است. پژوهش حاضر درصدد است ضمن تدوین برنامه آموزشی والد – فرزند که محتویات آن برگرفته از سند تحول بنیادین است، اثربخشی این برنامه را بر سطح خودنظم جویی، خودکارآمدی و حرمت خود دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه که همواره در این عوامل دچار ضعف هستند، بررسی کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه آموزشی والد – فرزند بر اساس تربیت تمام ساحتی سند تحول بنیادین و بررسی اثربخشی آن بر عزت نفس، خودکارآمدی و خودتنظیمی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ویژه انجام شد. روش: این پژوهش بر مبنای جستجوی داده، دارای ماهیت ترکیبی بود به طوری که به طور همزمان از دو رویکرد تحقیق کیفی و کمی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و در بخش کمی والدین کلیه دانش آموزان و فرزندان دارای اختلال یادگیری شهر اسدآباد استان همدان بودند که در سال تحصیلی (1399-1400) در پایه های چهارم، پنجم، و ششم که به مراکز اختلال یادگیری مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی مانند تحلیل کواریانس استفاده شد. این تحلیل ها در سطح خطای 0/05 و با کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش برنامه تدوین شده والد - فرزندی بر اساس تربیت تمام ساحتی سند تحول بنیادین بر بهبود خودکارآمدی دانش آموزان با اندازه اثر (0/827)، بر بهبود خودنظم جویی دانش آموزان با اندازه اثر (771/0) و بر بهبود حرمت خود (عزت نفس) دانش آموزان با اندازه اثر (0/702) تأثیرگذار است نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش برنامه آموزشی والد - فرزندی تدوین شده بر اساس سیستم تربیتی تمام ساحتی سند تحول بنیادین به والدین کودکان دچار اختلال یادگیری ویژه، باعث افزایش آگاهی و توانایی افراد در برخورد مناسب با کودکان دچار اختلال ودر نتیجه ارتقاء حرمت نفس و افزایش خودکارآمدی و خودنظم جویی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ویژه می شود.
۲.

پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی زنان در آستانه طلاق: نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف: هدف از این پژوهش تدوین مدل علّی پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی زنان در آستانه طلاق: نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی، از نوع مطالعه همبستگی چند متغیری است. اما بدان جهت که درنهایت باید نتایج حاصل به صورت مدل بیان شود، از معادلات ساختاری استفاده شده است.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان دارای تعارضات زناشویی در آستانه طلاق شهر تهران که در سال 1399 به مراکز مشاوره خانواده منطقه سه شهر تهران مراجعه نموده اند. روش نمونه گیری به کار رفته در این پژوهش، نمونه گیری خوشه ای در دسترس (هدفمند) است، که به صورت تصادفی از بین مناطق مختلف شهری یک منطقه انتخاب، سپس از بین مراکز مشاوره در آن منطقه نمونه مورد نظر انتخاب شده اند. داده ها پرسشنامه های تعارضات زناشویی، براتی و ثنایی، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن وشیور و طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ فرم کوتاه استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد، خود گردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری با تعارضات زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ همچنین نتایج نشان داد که بین سبک های دلبستگی نا ایمن اجتنابی/ دوسوگرا و طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد، خود گردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد؛ اما بین سبک دلبستگی ایمن و طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه منفی وجود دارد. نتیجه گیری: برآیند پژوهش نشان داده است که طراحی مدل ساختاری مناسب برای پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و با نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان در آستانه طلاق با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است.
۳.

تدوین مدل علی تعارضات زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای طرحواره های بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارضات زناشویی سبک های دلبستگی طرحواره طرد/بریدگی خودگردانی/عملکرد مختل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۲۵۵
هدف: هدف این پژوهش تدوین مدل علّی تعارضات زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای طرحواره های بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعه همبستگی و جامعه آماری زنان دارای تعارضات زناشویی در آستانه طلاق شهر تهران بود که در بازه زمانی اردیبهشت تا آبان 1399 به مراکز شورای حل اختلاف خانواده منطقه سه شهر تهران مراجعه کرده بودند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از بین هفت مرکز شورای حل اختلاف خانواده سه مرکز انتخاب و حجم نمونه براساس نرم افزار آماری سمپل پاور 440 زن انتخاب شد. سپس پرسشنامه های تعارضات زناشویی براتی و ثنایی، 1379، دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید 1990 و طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ 1988 توسط آن ها تکمیل و داده ها با استفاده از معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیر مستقیم برازش مدل از دلبستگی ایمن با طرحواره های بریدگی/طرد (24/0-=β) و خودگردانی/عملکرد مختل (27/0-=β) و سبک دلبستگی اجتنابی با طرحواره بریدگی/طرد (16/0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (11/0=β)؛ و همچنین از سبک دلبستگی دوسوگرا با طرحواره بریدگی/طرد (50/0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (30/0=β؛ بین سبک دلبستگی ایمن با تعارض زناشویی (17/0-=β) و سبک دلبستگی اجتنابی (23/0=β) و دوسوگرا (56/0=β) تعارض زناشویی شدت اثر مطلوبی دارد. همچنین بین طرحواره بریدگی/طرد(39/0=β) و طرحواره خودگردانی/عملکرد مختل (40/0=β) با تعارضات زناشویی اثر مستقیم مطلوبی داشته است. نتیجه گیری: برآیند پژوهش نشان داده است که طراحی مدل ساختاری مناسب برای پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و با نقش واسطه ای طرحواره های بریدگی/طرد و خودگردانی/عملکرد مختل در زنان در آستانه طلاق با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است؛
۴.

اثربخشی آموزش نظریه استرنبرگ برافزایش رضایت زناشویی دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد واحد همدان

کلید واژه ها: نظریه استرنبرگ رضایت زناشویی دانشجویان زن متأهل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۲۳۵
پیش زمینه و هدف: ازدواج مهم ترین عرف و رسم معمول در تمام جوامع و فرهنگ ها می باشد که واجد شکل گیری و شکل دهی نزدیک ترین فرایندهای ارتباطی بین دو نفر و در نهایت تشکیل یک واحد اجتماعی به نام خانواده است. اما آنچه باعث تداوم ازدواج می شود رضایت زناشویی است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش نظریه استرنبرگ برافزایش رضایت زناشویی دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد واحد همدان بود. مواد و روش کار : روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش را دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد واحد همدان تشکیل دادند و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی - تصادفی استفاده شد. و از افراد واجد شرایط 40 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش، تحت آموزش نظریه استرنبرگ به صورت گروهی در هشت جلسه و هر جلسه به مدت یک ساعت و نیم آموزش قرار گرفت و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد، سپس داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کواریانس تحلیل گردیدند. یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش نظریه استرنبرگ بر رضایت زناشویی دانشجویان متأهل تأثیر معناداری داشته است (05/0> P ). بحث و نتیجه گیری : می توان گفت، آموزش نظریه استرنبرگ باعث افزایش رضایت زناشویی دانشجویان متأهل می شود.
۵.

تاثیر درمان شناختی-رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علائم اضطراب (صفت و حالت)، استرس و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان متوسطه دوم مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر همدان

کلید واژه ها: گروه‌درمانی درمان شناختی - رفتاری اضطراب (حالت-صفت) استرس کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۱۷۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر درمان شناختی-رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علائم اضطراب (صفت و حالت)، استرس و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان متوسطه دوم مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر همدان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم شهر همدان در سال تحصیلی 99-1398 (470 نفر)، بود که 30 نفر از دانش آموزان پسر مبتلا به آرتریت روماتوئید به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 1 ساعتی تحت گروه درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه اضطراب (صفت-حالت) اسپیل برگر (1970)، مقیاس سنجش استرس لوبیوند (1995) و مقیاس سنجش کیفیت زندگی تاثیر آرتریت 2-فرم کوتاه انجام گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS 23 در استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی-رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علائم اضطراب (صفت و حالت)، استرس و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان متوسطه دوم مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر همدان، تاثیر دارد.
۶.

بررسی الگوی ساختاری رابطه ویژگی های شخصیتی و خلاقیت با میانجی گری رضایت زناشویی، سازش یافتگی اجتماعی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلاقیت ویژگی های شخصیتی رضایت زناشویی سازش یافتگی اجتماعی سلامت روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰ تعداد دانلود : ۸۵۳
زمینه و هدف: خلاقیت ابعاد شناخته شده و ناشناخته بسیاری دارد و تاکنون پژوهش های بسیاری درباره عوامل تاثیرگذار بر خلاقیت انجام شده است. مطالعه درباره خلاقیت، به عنوان یکی از مهم ترین ابعاد شناختی شخصیت، بدون توجه به شخصیت و عوامل تاثیرگذار بر آن نابسنده خواهد بود. هدف پژوهش حاضر به بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و خلاقیت با میانجی گری رضایت زناشویی، سازش یافتگی اجتماعی و سلامت روان می پردازد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر تیزهوش شاغل به تحصیل در مدارس سمپاد استان همدان و مادران آنها بود. حجم نمونه شامل 435 دانش آموز از جامعه مذکور بود که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه شخصیتی نئو (1981)، پرسشنامه رضامندی زناشویی افروز (1390)، مقیاس نگرش خلاقیت عابدی (1383)، فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و پرسشنامه سازش یافتگی اجتماعی دانش آموزان سینها و سینگ (1993) بود و برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل علّی پژوهش از برازش خوبی برخوردار بوده و در مجموع، تمامی مسیرها به غیر از مسیر روان آزردگی بر رضامندی زناشویی و روان آزردگی بر خلاقیت، دارای ضریب مثبت بودند. نتیجه گیری : رضامندی زناشویی، سازش یافتگی اجتماعی، و سلامت روان می توانند نقش واسطه ای در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و خلاقیت ایفا کنند.
۷.

بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی مادران با سلامت روان و میزان خلاقیت فرزندان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی سلامت روان میزان خلاقیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۹ تعداد دانلود : ۷۶۶
هدف پژوهش حاضر به بررسیرابطهویژگی هایشخصیتی مادران با سلامت روان و میزان خلاقیت فرزندان دختر می پردازد. روش این پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر تیزهوش شاغل در مدارس سمپاد استان همدان و مادران آنها بود، که تعداد کل آنها 4189 نفر است. حجم نمونه با عنایت به اینکه از مدل یابی ساختاری استفاده شده است، 435 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها شامل: پرسشنامه شخصیتی نئو (مک کری و کوستا، ۱۹۸۵)، مقیاس نگرش خلاقیت عابدی(1383) و فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف(1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری معادلات ساختاری توسط نرم افزار پی ال اس (Smart PLS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین ویژگی هایشخصیتی مادران با سلامت روان و میزان خلاقیت فرزندان دختر رابطه وجود دارد.
۹.

بررسی اثربخشی مداخله ی فراشناختی بر علایم مولفه های فراشناختی در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درمان فراشناختی اختلال وسواسی جبری اختلال بدشکلی بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۰ تعداد دانلود : ۹۴۹
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله ی فراشناختی بر کاهش علایم مربوط به مولفه های فراشناختی درگیر در بیماران اختلال بدشکلی بدن انجام شد. روش کار: این پژوهش به روش کار آزمایی بالینی با گروه شاهد و با روش نمونه گیری داوطلبانه بر روی مراجعین به متخصصین جراحی زیبایی در شهر اصفهان در سال 1388 که بر اساس ملاک های چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و مقیاس اصلاح شده ی اختلال وسواسی جبری یل-براون برای اختلال بدشکلی بدن (YBOCS-BDD) دچار اختلال بدشکلی بدن بودند، انجام شد. 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه شاهد و آزمون به روش تصادفی جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون که با استفاده از پرسش نامه ی فراشناخت (MCQ) به عمل آمد، گروه آزمون طی 8 جلسه ی هفتگی تحت مداخله ی فراشناختی قرار گرفتند در حالی که گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس آزمون و پی گیری (6 ماه بعد) با همان ابزار انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره به کمک نرم افزار SPSS نسخه ی 18 انجام شد. یافته ها: مداخله ی فراشناختی درکاهش علایم مربوط به مولفه های فراشناختی (باورهای مثبت درباره ی نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر، نیاز به کنترل افکار و ...) در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن در مراحل پس آزمون و پی گیری تاثیر معنی داری دارد (01/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج، مداخله ی فراشناختی حتی در پی گیری 6 ماهه پس از مداخلات نیز در کاهش علایم مربوط به مولفه های فراشناختی در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن موثر می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان