شهین شیخ سنگ تجن

شهین شیخ سنگ تجن

مدرک تحصیلی: استادیار زبان شناسی همگانی، دانشگاه پیام نور رشت

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

بررسی کاهش واکه ای در زبان فارسی محاوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بنیاد کاهش واکه ای کاهش رسایی کاهش تقابل افزا کاهش مرکزگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۹۵
کاهش واکه ای فرایندی است که همواره در گفتار سریع محاوره ای، در هجاهای بدون تکیه صورت می گیرد و طی آن واکه های بدون تکیه تغییر یافته و به واکه های دیگر گرایش می یابند. کاهش واکه ای در زبان فارسی در برخی موارد عبارت است ازگرایش واکه ها به سوی واکه های دیگر که در هجاهای بدون تکیه و گفتار سریع محاوره ای روی میدهد، به این نوع کاهش، کاهش واکه ای آوایی گویند. نوع دیگری از کاهش، تغییر و دگرگونی واکه ها در هجاهای بدون تکیه است که به دلیل افزوده شدن وند یا وندهایی صورت می گیرد که سبب جذب تکیه از هجای حامل واکه به سمت وند شده و درنتیجه واکه در هجای ضعیف و بدون تکیه قرار گرفته و به واکه دیگری تغییر می یابد. این نوع کاهش را کاهش واکه ای واجی مینامند. در این مقاله کاهش واکه ای آوایی با توجه به نظریات کراسوایت (2000) و هریس (2005) بررسی شده است. در زبان فارسی واکه های پایدار در هجاهای بدون تکیه تغییر چندانی نمییابند، در حالی که واکه های ناپایدار به ویژه واکه های /e/ و /a/ در چنین هجاهایی به نسبت بسیار زیادی به یکدیگر و به واکه های پایدار گرایش مییابند. از این رو کاهش واکه ای در فارسی از یک رویکرد تلفیقی (hybrid) تبعیت میکند.
۲.

بررسی ماهیت صوت شناختی واکه های فارسی در هجا های CVگفتار اظهاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انرژی زبان فارسی دیرش واکه ها سازه های فرکانسی بسامد پایه همخوان های مجاور پیشین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۷۵
در این مقاله، واکه های زبان فارسی معیار را بر حسب متغیر های سازه های اول و دوم (F1و F2)، بسامد پایه (F0)، شدت (انرژی) و دیرش در هجا های CVگفتار اظهاری (همخوان ها و واکه های زبان فارسی)، به لحاظ صوت شناختی بررسی کرده ایم. برای تحقیق، پنج گویشور فارسی زبان را از دادگان آوایی فارس دات تلفنی برگزیده ایم که هر یک، واکه های فارسی را در بافت همخوانی (23 همخوان)، با سرعت ثابت تولید کرده اند؛ بدین صورت، در مجموع، 690 داده (23*6*5 =690) را به دست آورده ایم. با توجه به اینکه ارتفاع واکه ها با F1، از نوع عکس و رابطه F2با محل تولید واکه (پسین یا پیشین)، از نوع مستقیم است، فضای واکه های فارسی را بر حسب میانگین متغیر های F1و F2- F1نشان داده ایم و میانگین مقادیر به دست آمده از بسامد پایه و شدت در واکه ها را به صورت مستقل از همخوان ها نیز تعیین کرده ایم. F0در واکه ها، با ارتفاع، نسبت مستقیم دارد و انرژی با آن، نسبت عکس دارد. در این بررسی، میانگین دیرش واکه ها را نیز محاسبه کرده ایم. نزدیک بودن مقدار میانگین برخی واکه ها به یکدیگر بر اساس دست کم یکی از متغیر های F1وF2 می تواند دلیلی قانع کننده برای کاهش و نیز گرایش واکه هایی ناپایدار مانند /a/به واکه های پایدار مانند [ɑ]باشد. در این پژوهش، متغیر های بسامد پایه و انرژی در واکه ها را در بافت همخوانی، شامل همخوان های گرفته واک دار و بی واک، و همخوان های گرفته واک دار و رسا نیز محاسبه کرده و دریافته ایم که بافت همخوانی مجاور پیشین، در F0و انرژی واکه ها اثری ندارد.
۳.

کاهش واکه ای در زبان فارسی بر اساس انگاره [AIU](مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاهش واکه ای طیف فرکانسی انگاره [AIU] اتحاد طیفی واکه های پایدار واکه های ناپایدار.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۸ تعداد دانلود : ۶۰۹
کاهش واکه ای به دلیل سرعت گفتار و یا افزوده شدن وند به هجای تکیه بر و جذب تکیه توسط وند، در هجاهای بدون تکیه اتفاق می افتد. کاهش واکه ای در زبانهای مختلف بر اساس دیدگاه های متفاوتی از جمله، کاهش رسایی-بنیاد، کاهش تقابل افزا، کاهش مرکزگرا ، کاهش مرکزگریز و انگاره [AIU] مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله کاهش واکه ای در زبان فارسی را بر اساس انگاره [AIU] اندرسون بررسی کرده ایم. با توجه به این انگاره ، اطلاعات آوایی واکه ها را می توان با مقوله های واجشناسی نشانه گذاری نمود و ارتباط مستقیمی میان شکل های طیف فرکانسی واکه ها و مقوله های واجشناسی [A,I,U] برقرار نمود. بر این اساس کاهش واکه ای با حذف، واژگونی و اضافه شدن یکی از مقوله های واجی همراه است که در زبان فارسی برخی از واکه ها در هنگام کاهش، یکی از مقوله های واجی خود را از دست می دهند (حذف). در برخی دیگر نیز جایگاه مقوله هسته در هنگام کاهش با مقوله دیگر عوض می شود (واژگونی) و در برخی نیز مقوله ای جدید جایگزین مقوله حذف شده می شود (افزایش). بنابراین بر اساس انگاره [AIU] هر سه فرآیند حذف، واژگونی و افزایش در تحلیل کاهش واکه های زبان فارسی کاربرد دارند.
۴.

بررسی طرح واره های تصوری در ضرب المثلهای گویش تالشی در چارچوب معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنی شناسی شناختی طرح واره حجمی طرح واره حرکتی طرح واره قدرتی ضرب المثل گویش تالشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۳۸۹
تجربیات انسان از جهان خارج ساخت هایی مفهومی در ذهن پدید می آورد که به زبان منتقل می شود. این ساخت ها به عقیده جانسون(1987) طرح واره های تصوری(image schemas) نامیده می شوند. طرح واره های تصوری سطح اولیه تری از ساخت شناختی زیربنای استعاره را تشکیل می دهند و امکان ارتباط میان تجربیات فیزیکی انسان را با حوزه های شناختی پیچیده تری نظیر زبان فراهم می آورند. این طرح واره ها به سه دسته طرح واره های حجمی، حرکتی و قدرتی قابل تقسیمند. از آنجایی که زبان رسمی و مکتوب کشورمان فارسی معیار است و اکثر گویشها دارای آثار مکتوب نیستند و در معرض نابودی قرار دارند و با توجه به قدمت گویش تالشی و نیز شباهت زیاد آن با زبان فارسی باستان در این پژوهش به بررسی معناشناختی طرح واره های تصوری بر اساس دیدگاه جانسون پرداخته ایم و بسامد آنها را در ضرب المثلهای تالشی بررسی کرده ایم. روش تحقیق تحلیلی توصیفی است و داده ها به صورت اسنادی با بررسی طرح واره ها در آثار مکتوب قصه ها و مثل های تالشی گردآوری شده است. همچنین به منظور پیشگیری از برخی ابهامات، بخش عمده داده ها به صورت میدانی از طریق مصاحبه حضوری با گویشوران تالشی به ویژه افراد کهنسال و بیسواد جمع آوری شده است. نتیجه تحقیق نشان داده است که طرح واره حجمی بیشترین درصد را در ضرب المثلهای تالشی داشته است.
۵.

تکرار در گویش تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرایند تکرار ساخت واژه ساخت هجا کاربرد تکرار گویش تالشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۳۶۴
فرایند تکرار نوعی واژه سازی است که در آن عنصری به پایه اضافه می شود، این عنصر که جزءِ مکرر نامیده می شود، گاه خود پایه و گاهی بخشی از آن است که در چپ، راست و یا میان پایه تکرار می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع تکرار براساس نظر کافمن (2015) در تالشی است. همچنین به بررسی کاربرد دستوری و معنایی انواع تکرار و تحلیل آوایی هجاهای شرکت کننده در این فرایند در واژه های مکرر تالشی جنوبی پرداخته ایم. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های پژوهش به دو صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده اند. نتایج نشان داده است که انواع تکرار، غیر از دوگان سازی اسم و تکرار shm (افزودن shm به ابتدای واژه های مکرر) در تالشی به کار می رود. همچنین از انواع کاربردها و تحلیل معنایی عنوان شدة کافمن؛ شدت، افزایش و تقویت؛ کثرت و جامعیت در تالشی کاربرد بیشتری دارند. بررسی آواهای این گویش نیز نشان داد که در کلمات تک هجایی، ساخت هجایی CVC از بالاترین بسامد و در کلمات دوهجایی ساخت هجایی CV-CV و نیز CV-CVC از پُررخدادترین ساخت های شرکت کننده در فرایند تکرار بوده اند.
۶.

بررسی نشانگرهای فراگفتمان تعاملی درقرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقعه حشر الرحمن فراگفتمان تعاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۶۵
فراگفتمان نگرشی جدید در تحلیل کلام است که در آن نویسنده به طرق مختلف به منظور تعامل با مخاطب حضور خود را در متن نشان می دهد. در پژوهش حاضر به ارزیابی انواع نشانگرهای فراگفتمان تعاملی از قبیل: فراگفتمانهای یقین نما، خوداظهار، دخیل ساز، نگرش نما و تردیدنما بر اساس انگاره هایلند و تس (2004) در سوره های واقعه، حشر و الرحمن پرداخته ایم. دلیل انتخاب این سوره ها علاوه بر مفاهیم ارزنده و شگرف آیات، تأکید فراوان روایات اسلامی به قرائت مستمر آنهاست که خود نشان دهنده اهمیت والای این سه سوره در قرآن است. نتایج بررسی فراگفتمانها در سوره های فوق که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نشان داده است که اولا ًطبقه بندی آیات این سه سوره فراتر از تقسیم بندی هایلند و تس (2004) است. ثانیاً تنها فراگفتمانهای یقین نما، خوداظهار، دخیل ساز و نگرش نما با بسامدهای مختلف در سوره ها مشاهده شده اند، بطوریکه در سوره واقعه و الرحمن دخیل سازها و در سوره حشر، نگرش نماها از بسامد بالاتری برخوردار بوده اند. فراگفتمانهای تردید نما در هیچ یک از سه سوره مشاهده نشده اند که نشانگر اطمینان، یقین و راستی کلام قرآن نسبت به هر نوع متن نوشتاری دیگر است.
۷.

اصل توالی رسایی در زبان گیلکی شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصل توالی رسایی هجا خوشه همخوانی واکه ها زبان گیلکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۵
زبان گیلکی یکی از زبان های ایرانی نو از شاخه زبان های شمال غربی است که در استان گیلان رواج دارد. در این پژوهش اصل توالی رسایی در زبان گیلکی شرق گیلان و چگونگی تبعیت واژگان زبان گیلکی از این اصل در هجای سنگین (CVCC) توصیف شده است. بر اساس این اصل، رسایی باید از مقدار کمینه شروع شود، در هسته هجا به اوج برسد و سپس تا پایانه کاهش یابد. در میان آواها، واکه ها رساترین و همخوان های انسدادی کم رساترین آواها به شمار می روند. در پژوهش حاضر ابتدا 980 واژه با ساختار هجایی CVCC از میان 23660 واژه شناسایی شدند. سپس توالی خوشه های دو همخوانی در جایگاه پایانی در واژه های تک هجایی و چند هجایی بدون در نظر گرفتن تقطیع هجایی، بر مبنای واکه مرکز در جدول های جداگانه طبقه بندی شدند و در نهایت اصل توالی رسایی در هر خوشه همخوانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که اولاً ساخت هجای زبان گیلکی  CV(C)(C)است. هجای کمینهCV  و استفاده از یک یا دو همخوان در پایانه هجا اختیاری است. همچنین بررسی رسایی همخوان ها در خوشه پایانی هجا نشان می دهد که اصل توالی رسایی در برخی از داده ها تائید و در برخی دیگر نقض شده است؛ به گونه ای که در بیش تر هجاهایی که خوشه دو همخوانی پایانه به همخوان های روان [l,r]، همخوان های خیشومی  [n,m]و همخوان های سایشی [s,z,f] ختم می شود، اصل توالی رسایی نقض می گردد. 

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان