جوان، اندیشه و هدف
آرشیو
چکیده
متن
عنوان مقاله: جوان، اندیشه و هدف
نویسنده : مهدوی،
متن بیانات سرکار خانم مهدوى ریاست محترم واحد خواهران
به مناسبت یازدهمین دوره اردوى پیشدانشگاهى
با عرض تبریک به مناسبت میلاد باسعادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، دخت رسالت، همسر ولایت و مادر امامت و نیز تهنیت به مناسبت روز مادر، تولد امام امت رحمهالله و نخستین روز هفته دفاع مقدّس. این روز را به فال نیک مىگیریم و یازدهمین دوره دانشجویى و اردوى پیش دانشگاهى این دانشگاه مقدس را ـ که مزیّن به نام نامى امام صادق علیهالسلام است ـ تبریک مىگوییم و توفیقات روزافزون همگى را از خداوند خواهانیم.
در زندگى همیشه دو راه براى انسانها وجود دارد: 1ـ راه تعهّد و تقوا؛ 2ـ راه علم و تخصص.
راه تعهّد و تقوا همان راهى است که انبیا انتخاب کردند؛ این راه، راه سعادت و رستگارى است. راه علم و تخصّص، راهى است که خدا، در آن، زن و مرد را در یک کفه ترازو قرار مىدهد و هر دو باید داراى معلوماتى باشند؛ چه صنعتى، چه معیشتى و چه معرفتى.
با اعتقاد به این مسأله، سعى و کوششمان بر این است که در چارچوب موازین اسلامى در زمینه خودشناسى، خداشناسى، مردمشناسى و جامعهشناسى و حاکمیت فرهنگ اسلامى هم خود بیاموزیم و هم سعى کنیم کنیم به دیگران آموزش دهیم. بگوییم که اى انسان ! در دنیا همه چیز براى توست تا به وسیله آنها به هدف، که در نهایت خداست، نایل شوى.
جوان همانند مایعى است روان و سیال؛ او را در هر ظرفى که بریزید، همان شکل را پیدا مىکند. ضد و نقیض دارد؛ از یک طرف مىخواهد کاملاً روى پاى خود بایستد و از طرف دیگر کاملاً به خانواده وابسته است. جوان از یک سو باید بیندیشد و از سویى دیگر باید انتقاد کند.
او عجول است؛ بنابراین باید استقامت را که یکى از صفات انبیاست، به او آموخت. باید در جوان این انگیزهها را ایجاد کرد:
اول: بىتفاوت نباشد؛ دوم: خوب مطالعه کند و قدرت تحلیل داشته باشد؛ سوم: به وظایف دینىاش خوب عمل کند.
شما به منظور کسب علم به دانشگاه مىآیید، مبادا این هدف را به فراموشى بسپارید! مفاسدى چون خودکشى، اعتیاد و... که در جامعه شاهدید، اتفاقا در خانوادههایى به وجود مىآید که مذهبى نیستند. اگر کسى به اینجا مىآید، منتخب خود امام صادق علیهالسلام است؛ چه بسا بین شما افرادى بودهاند و هستند که شاید باور نمىکردند که به اینجا راه پیدا کنند.
مبادا ناسپاسى کنید و هنگام تحصیل فراموش کنید که چه افرادى چشم امیدشان به شماست. این دانشگاه از آن شماست و جاى شماست. شما انقلاب کردید و مملکت را تا اینجا پیش بردید. ما خادم شما هستیم. روزى که شما عقبنشینى کنید، همه ما ضربه مىخوریم و روزى که شما تلاش کنید و باشید، ما هم هستیم.
افرادى در این دانشگاه تحصیل کردهاند که به گفته خانوادههایشان، الگوى خانواده و جامعه شدهاند؛ این موجب خوشحالى خودشان و موجب افتخار ماست که چنین دانشجویانى را تربیت کردهایم.
خواهران من! جوان همیشه معترض است، او هماره ناسپاس است؛ این لازمه جوانى است، ولى ما باید در کنارش باشیم. یک سال است که زحمت کشیده شده است تا چند داوطلب به اینجا راه پیدا کنند. دو ماه پى در پى جهت مصاحبهها کار شده است. بعضى از شبها براى مصاحبه ـ تا 5/10 شب ـ به اتفاق برخى از خواهران، مشغول به کار بودهایم. من هم چهره غریبى نیستم؛ از ابتدا در کنار شما بودم و اگر زنده بمانم تا انتها هم خواهم بود. در طول مصاحبهها، سعى مىکردیم افرادى انتخاب شوند که از جوانب مختلف به همنزدیک باشند، ولى این امر بطور صددرصد امکان ندارد.
ممکن است شیاطین از بیرون درمیان شما رخنه کنند یا در داخل، نفوذیهایى باشند که ما آنها را نشناسیم. مبادا با این عنوان که اینجا دانشگاه امام صادق علیهالسلام است یا مدینه فاضله است، مراقبتت را از دست بدهى!
مصاحبهگران را از بین اساتید انتخاب کردیم ؛ زیرا با روحیه شما آشناتر هستند. این دانشگاه، همچون خانواده کوچکى، همیشه بچههاى خود را پناه داده و اساتید نیز بسان خواهرانى دلسوز در کنار دانشجویان بودهاند.
خواهران! بدانید که دانشگاه مقرراتى دارد و اگر شما به این مقررات احترام نگذارید، دانشگاهى باقى نمىماند. اگر به نظر سنجیها در مورد 11 سال تجربه ما توجه کنید، حتما سریعتر به مقصد خواهید رسید. انشاءالله خداوند کسانى را که به طرف خودش آمدهاند، کمک کرده و دست آنها را مىگیرد.
اولین روزهاى گشایش این دانشگاه، صحبتهاى بسیارى مطرح مىشد که اینجا ارزش علمى ندارد. در حالى که طبق آمارى که گرفتهاند، 52 درصد مصاحبه شوندگان، همه در نظر سنجىها اعلام کردهاند که این دانشگاه را به دو دلیل انتخاب نمودهاند: 1ـ عدم اختلاط دانشجویان پسر و دختر و اسلامى بودن این مکان؛ 2ـ بالا بودن سطح علمى این دانشگاه. این نعمت را هیچ وقت فراموش نکنید! هدف را هم فراموش نکنید! توجه کنید که هدف از آوردن شما به اینجا چه بوده است؟ چقدر گفتید: نذر کردم، خواب دیدم ؛ اینها را فراموش نکنید! از روزهاى اولى که به اینجا آمدید، فیلمى تهیه کنید یا صحبتهایتان را ضبط کنید و بعد از دو سال، فیلم مجددى بگیرید و ضبط کنید؛ آنگاه خودتان مقایسه کنید که کجا بودید و به کجا رسیدید!
دانشجویان عزیز! مملکت ما نیاز به زنانى آگاه دارد. ما در جنگ آموختیم که چگونه دفاع کنیم. نگویید که در جنگ، مردها در جلو و زنها پشت سر آنها بودند، نه! واقعا اینگونه نبود. بلکه اگر شما که مادر یا خواهر یا همسر هستید، زندگى خود را بخوبى اداره نمىکردید، آنها نمىتوانستند به جبهه بروند، به شهادت برسند و به هدف خود نایل شوند. دانشجویان این دانشگاه نیز مىتوانند در جایگاه یک زن آگاه و متدین قرار بگیرند.
دوستان! هر اندازه که من تشویق کنم، نصیحت کنم، امکانات فراهم کنم تا شما همکارى نکنید، اصلاً نتیجه خوبى به دست نمىآید. شما باید با ما همفکر باشید؛ این را به دانشجویان عزیزى مىگویم که به دنبال مقاصد دیگرى هستند و فکرشان متمرکز نمىشود.
سفرهاى پهن کردهایم و مقدار امکاناتى که داشتهایم، در این سفره گذاشتهایم. به شما خواهران مىگوییم که این غذاى ما، حال شما هرچه مىتوانید استفاده کنید و بدانید به اندازهاى که استفاده بردهاید، برداشت مىکنید. دانشجو باید از اساتید استفاده کند و با زبانهاى مختلف آشنا شود، مکالمه کند، درس بخواند و به استاد احترام بگذارد تا باعث برکت عمرش شود. باز هم مىگویم که دانشگاه از آن شماست و ما به میزان توانایى خود، در خدمت شما هستیم.
عزیزان! اجتماع امروز دریاى متلاطمى است. اگر یک کشتى در این دریا مىبینید، سعى کنید تا خویش را با رساندن به آن، از طوفان در امان دارید. بیایید دست یکدیگر را بگیریم؛ توصیه ما براى عبور از این امواج پیاپى، آگاهى شما و درس خواندنتان مىباشد.
مىدانید که در دنیا بالاترین افتخار، براى زنان ـ و حتى مردان ـ احراز کرسى استادى در یک دانشگاه است. بسیارى افتخار مىکنند که مثلاً ما در فلان دانشگاه کرسى داریم. اى خواهرم! تو نیز اگر مىخواهى به این کرسى دست یابى، به علم و تقوا یا به عبارتى تعهد و تخصص روى آور.
برخى از دانشجویان نسبت به محدودیتهاى موجود در دانشگاه اعتراض دارند و مىگویند که چرا اجازه برخى از کارها و رفت و آمدها را به بیرون از دانشگاه نمىدهید؟! پاسخ ما این است که خواهرم شما مطالعه کنید، روزنامه بخوانید، مجله بخوانید، کتاب بخوانید و سپس راه را انتخاب کنید. ما نیز همه نوع امکاناتى را براى فعالیت فرهنگى شما مهیا کردهایم و اگر نیاز باشد تا در مناسبتى خاص به مکانى خاص بروید، این امکان را هم فراهم کردهایم که به همراه مسؤولان در آنجا شرکت کنید.
دخترانم! فرق دانشگاه ما با دانشگاههاى دیگر این است که ما هرچه به دست مىآوریم، در اختیار دانشجو مىگذاریم. امکاناتمان بسیار محدود است ولى همین امکانات را نیز با تلاش بسیار فراهم کردهایم؛ بنابراین اگر ان شاء الله قوانین دانشگاه را پذیرفتید و با دید باز به دانشگاه آمدید، خوب درس بخوانید و از محیط سالم اینجا بهترین استفاده را ببرید.
از خداوند منان مىخواهیم که لیاقت ورود به مکتب امام صادق علیهالسلام را به کسانى عطا کند که شایستگى این مکان را داشته باشند. و امید داریم افرادى را که خلوص حضور در این مکان مقدس را ندارند، از ما دور سازد.
باور کنید که اعتقاد قلبى من این است که خود آقا امام صادق علیهالسلام ، دانشجویان این دانشگاه را انتخاب مىکند و آنهایى را که پس از ورود، هنوز در شک و دو دلى هستند از میان ما مىبرد؛ شاید آنها این قابلیت را نداشتهاند که در عرض چهار سال، آن دانشمند متدینى که ما مىخواهیم، شوند.
عزیزان! اغلب دانشجویان ما از طبقه متوسط جامعه هستند. ما از آن دانشجویان متموّلى که در میان شما هستند، مىخواهیم که به گونهاى در دانشگاه حاضر نشوند که آن دانشجویى که از لحاظ مالى وضع خوبى ندارد، تا صبح، خواب به چشمش نرود. البته ما با آراستگى و مرتب بودن هیچ مخالفتى نداریم بلکه آنچه مد نظرمان است، سادگى و سنگینى و وقار شماست؛ لذا بگذارید آن دانشجوى مستضعف نیز در کنار شما احساس آرامش کند و فرق محسوسى از لحاظ ظاهرى، در بین شما نباشد.
ما از شما تقاضا مىکنیم که طى این چهار سال درستان را خوب بخوانید و یقین داریم که ان شاءالله، اگر خودتان از جهت علمى و دینى اهتمام ورزید و به دو بال علم و تقوا، مزیّن شوید، گمراه نخواهید شد و راه درست را خواهید یافت.
ما هم برایتان دعا مىکنیم و التماس دعاىمخصوص نیز ازشما داریم؛براى ما دعا کنید که خدا صبرمان عطا کند تا به شما جوانان خوب، خدمت کنیم.
در انتها ترجمه قسمتى از دعاى مکارمالاخلاق را مىخوانم تا همگى، این دعا را، سرلوحه کارمان قرار دهیم و بدانیم که مقاصد ما در این دانشگاه چیست:
«خدایا! ایمان مرا کاملترین ایمانها قرار ده و یقین و نیتم را بهترین نیتها!»
«خدایا! ذهن مرا نسبت به مسائل روزمرّه مشغول مساز! »
«خدایا! ذهن مرا به امورى مشغول دار که فرداى قیامت از آن، سؤال خواهى کرد.»
«خدایا! مرا به دلیل و راهنماى خوب هدایتم کن!»
«خدایا! مرا به سوى رضا و خشنودى خودت رهنمون ساز و کمکم کن تا فقط به تو توکل کنم و مطیع و شکرگزار تو باشم تا بنده صالح تو گردم! »