سنجش نظریه مقاومت اسلامی با معیارهای متأخر نظریه پردازی در روابط بین الملل (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
در جریان آخرین مباحثات نظری روابط بین االملل، چنین برداشت می شود که یک نظریه مطلوب باید از چهار عنصر دانش افزایی (اصالت)، تبیین کنندگی (رفتارشناسی)، زیبایی شناسی و راهبردمحوری برخوردار باشد. در این راستا نگارنده در صدد است، به تبیین معیارهای مزبور در نظریه «مقاومت اسلامی» بپردازد. حال این پرسش مطرح است که چگونه نظریه مقاومت اسلامی یک نظریه مطلوب و بدیع در روابط بین الملل قلمداد می شود؟ نویسنده در این پژوهش با روش کیفی و رویکرد تبیینی- تحلیلی بر این باور است که نظریه مقاومت اسلامی اولاً، اصالت دارد: این نظریه ریشه در پارادایم توحیدی دارد، واحدهای سیاسی را در جبهه «حق» و «باطل» ترکیب بندی می نماید و با بهره گیری از نص، عقل و سنت، شناخت روندها، پدیده ها و رخدادهای سیاسی و بین المللی را میسر می داند. ثانیاً، رفتار جبهه باطل، در قالب نظام سلطه تجلی پیدا می کند. بقای نظام سلطه، در گرو سلطه پذیری واحدهای سیاسی است. لذا مبارزه با واحدهای انقلابی در جهت بقاء و تداوم نظام سلطه، ضروری است. ثالثاً، مهم ترین جنبه های زیبایی شناختی نظریه مقاومت، پرهیز از فرقه گرایی و وحدت زایی در جهان اسلام و به طور کلان تقویت جبهه حق در روابط بین الملل است. و رابعاً، اصلی ترین راهبرد نظریه مقاومت جهت تحقق صلح، مبارزه سیاسی، نظامی و عقیدتی با نظام سلطه است.Evaluating the Theory of Islamic Resistance with the latest Criteria of Theorizing in International Relations
In the course of the latest theoretical discussions of international relations, it is perceived that an ideal theory must encompass four elements: knowledge-enhancing (authenticity), explanatory power (behavior), aesthetics, and strategic orientation. In this regard, the author intends to explain the aforementioned criteria within the framework of the "Islamic Resistance" theory. The main question of the article is: How is the Islamic Resistance theory considered an ideal and innovative theory in international relations? (question)The method of this research is qualitative and its approach is descriptive-analytical (method) .In this research, the author employs a qualitative method and an explanatory-analytical approach, believing that the Islamic Resistance theory, firstly possesses authenticity: this theory is rooted in a monotheistic paradigm, categorizing political units into the camps of of "Truth" and "Falsehood" and enables the understanding of political and international trends, phenomena, and events through the use of Text, Reason and Sunnah. Second, the behavior of the Falsehood front is manifested in the form of the system of domination. Third, the most important aesthetic aspects of the theory of resistance are the avoidance of sectarianism and unification in the Islamic world and the overall strengthening of the front of truth in international relations, fourth, the primary strategy of the Resistance theory for achieving peace involves political, military, and ideological struggle against the hegemonic system (findings).