ادراک حسی و مسئله خطا نزد ارسطو و ابن سینا (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
ادراک حسی یکی از حوزه های جدید فلسفه معاصر است که ناظربه شناسایی متعلَّق اصلی ادراک حسی و امکان تصور متعارف از ادراک حسی است. محور مسئله ادراک حسی، خطای حسی و توهم است؛ به نحوی که پاسخ به اشکال خطای حسی و توهم، تعیین کننده پاسخ ما به متعلَّق حقیقی ادراک حسی خواهدبود. ارسطو و مشّائیان مسلمان، به ویژه ابن سینا، به خطای حسی توجه کرده اند؛ اما در راستای تعیین حقیقت ادراک حسی آن را مبنا قرارنداده اند. ما در این مقاله باتکیه بر استدلالِ بر خطای حسی نشان داده ایم که در آثار ارسطو از خطای حسی دو معنا وجوددارد که به دو برداشت راجع به حقیقت ادراک حسی منجر می شود. معنای متضمّن داده حسی منجر به پذیرش رئالیسم غیرمستقیم و معنای متضمّن خود شیء مادی منجر به پذیرش رئالیسم مستقیم می گردد. مفسران و فیلسوفانِ پس از ابن سینا، به ویژه خواجه نصیر، اغلب با درنظرگرفتن چیزی شبیه به تفسیر داده حسی، نوعی رئالیسم غیرمستقیم را از دیدگاه های ابن سینا ترویج کرده اند که تحت عنوان «وجود ذهنی» پذیرفته شده است. ما نشان داده ایم که با نظر به ملاحظات فخر رازی، تفسیر شیء مادی از خطای حسی در ابن سینا نیز همچون ارسطو ممکن است؛ ازاین رو نوعی رئالیسم مستقیم را می توان به ابن سینا نسبت داد که با مادی دانستن ادراک حسی و خیالی در فلسفه ابن سینا نیز سازگار است.Sense Perception and Illusion in Aristotle and Ibn Sina
The perception is one of the new fields of contemporary philosophy, which focuses on the main object of perception and the possibility of ordinary conception of perception. The core of the problem of perception is illusion and hallucination; In such a way that the response to the problem of illusion and hallucination is considered to determine our response to the true object of perception. Aristotle and Muslim Peripatetic Philosophers, especially Ibn Sina, paid attention to sensory error, but they did not consider it as a basis for the theory of perception. In this paper, relying on the argument of sensory error, we show that there are two meanings of sensory error in Aristotle, which lead to two conceptions of perception: The meaning that requires the sense data interpretation leads to the acceptance of indirect realism, and the meaning that requires the material object interpretation leads to the acceptance of direct realism. Commentators and philosophers after Avicenna, especially Tousi, often considering something similar to sense data interpretation, have promoted a kind of indirect realism interpretation from Avicenna’s views, which has finally been accepted as the theory of mental existence. We show that according to Razi’s considerations, it is possible to interpret a material object interpretation for sensory error in Ibn Sina, just like Aristotle, and therefore, a kind of direct realism can be attributed to Ibn Sina, which is consistent with sensory and imaginary perception being material in Ibn Sina’s philosophy.