آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۹

چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه امکان پذیری روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیرباوری بر افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی بود. روش کار: برای انجام دادن این پژوهش از طرح تک آزمودنی خط پایه چندگانه با دوره پیگیری استفاده شد. ابتدا از بین افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی که به مرکز مشاوره ای در تهران مراجعه کرده بودند، ۳ نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان به صورت تصادفی بین ۳ تا ۷ هفته جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابی ها با استفاده از مقیاس افسردگی هامیلتون-۱۷، مقیاس عاطفه مثبت و منفی، و مقیاس جهت گیری شادکامی در مرحله خط پایه، جلسات مداخله و چهار ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. مداخله به صورت انفرادی بر اساس روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیرباوری در ۸ جلسه از سوی پژوهشگر انجام گرفت. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد هر سه مراجع با شروع مداخله روند کاهشی را در تراز نمرات افسردگی هامیلتون (۷۴ درصد) و عاطفه منفی (۳۲ درصد) و روند افزایشی را در تراز نمرات عاطفه مثبت (۴۱ درصد)، احساس لذّت (۷۲ درصد)، مجذوب شدن (۷۰ درصد) و احساس معنا (۱۲۸ درصد) نشان دادند. بخش عمده ای از این نتایج در پایان دوره پیگیری نیز حفظ شد. نتیجه: به نظر می رسد روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیرباوری، نوعی مداخله کوتاه مدّت مؤثر برای کاهش علایم افسردگی و عواطف منفی و افزایش عواطف مثبت است.

The Feasibility of Positive Psychotherapy based on “Belief in Good” on Positive and Negative Affects in Individuals with Depression Symptoms: A Single-subject Multiple – baseline Study

Purpose: The purpose of the present study is to examine the effectiveness of positive psychotherapy based on belief in good upon the increase in positive affect and decrease in negative affect in individuals with symptoms of depression. Method: To do this research, a single-subject multiple-baseline with a follow up period was used. At first, three people from among those with symptoms of depression who attended at a center of psychology and counseling in Tehran were chosen by purposeful sampling. For each of the participants 3 to 7 week baseline sessions were randomly assigned. The evaluations (or ratings) were carried out by the researcher by making use of Hamilton Rating Scale for Depression-17, Positive and Negative Affect Scale (PANAS), the scale of orientation of happiness in the baseline phase, treatment sessions and four months after the completion of therapy (following up). Findings: The findings of this research indicate thatafter commencement of treatment all the three participants showed decreasing trend in Hamilton Rating Scale (74%) and negative affect (32%), and increasing trend in positive affect (41%), positive emotion (72%), engagement (70%) and meaning sensation (128%). A major part of these results also remained at the end of following up phase. Conclusion: It seems that positive psychotherapy based on belief in good is a short-term effective treatment for decreasing the symptoms of depression and the negative affects, and for increasing the positive affects.

تبلیغات