آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶

چکیده

تغییر اقلیم واقعیتی غیرقابل انکار است که تبعات آن بسته به محدوده جغرافیایی و شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی متفاوت است. در طول سالیان، برخی پیشنهادهای نادرست طراحان و متعاقبا تصمیم گیری های غلط مدیران و مسئولین سیستم های پیچیده حوضه دریاچه ارومیه، اثرات جبران ناپذیری در حوزه های گوناگون مرتبط با سکونت و فعالیت در پی داشته است. به بیانی دیگر، خسارت های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی زیاد ناشی از اجرای پروژه های کلان مقیاس، به همراه پیامدهای جبران ناپذیر تغییر اقلیم، اکوسیستم و حیات اجتماعی و اقتصادی این کلانشهر را با مخاطره جدی روبه رو کرده است. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کاربردی است که با هدف ارزیابی پنداشت ذی نفعان محلی در مواجه با پیامدهای تغییر اقلیم و اثرات آن بر ساختار تاب آوری جمعیت و فعالیت در کلانشهر ارومیه براساس شاخصهای مستخرج از مبانی نظری تاب آوری انجام شده است. در این پژوهش در مراحل گردآوری نظرات از روش کیفی و در مرحله کشف پنداشت یا ذهنیت و سنجش وضع موجود از رویکرد کمی شامل تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون T-test استفاده شده است. مطابق نتایج، در اولویت بندی مهمترین چهار الگوی انگاشتی؛ کمبود منابع آب، خشکسالی و ترسالی های هواشناسی متناوب، تغییر و تبدیل گسترده پوشش (کاربری اراضی)، ناپایداری منابع اکولوژیک و عدم برگشت به تعادل و در مهمترین بازخوردهای ذینفعان، به ترتیب تغییر و تبدیل گسترده پوشش (کاربری اراضی)، فقدان ظرفیت سازگاری یا انطباق، پایداری زیست محیطی و پایداری کالبدی دارای بیشترین وزن بوده اند. باتوجه به نتایج آزمون t-test، وضعیت الگوی های پنداشتی ذی نفعان محلی در مواجه با پیامدهای تغییر اقلیم براساس عامل (پنداشت) اول و چهارم (تغییر و تبدیل گسترده پوشش (کاربری اراضی) و پایداری زیست محیطی) در حوضه دریاچه و کلانشهر ارومیه مطلوب نمی باشد. این در حالی است که عامل های ظرفیت سازگاری یا انطباق و برگشت به تعادل در وضعیت به مراتب نامناسب تری قرار دارند.

تبلیغات