سهم بری نیروی کار در مکاتب اقتصادی با تأکید بر نظریات اقتصادی آیت الله موسوی اردبیلی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
سهم نیروی کار از موضوعات مهم مکاتب اقتصادی است. مکتب کلاسیک، تعیین دستمزد را به نظام بازار می سپارد. بر اساس قواعد بازار، عرضه نامحدود نیروی کار، مزد رقابتی حداقلی (مزد آهنین) سبب گسترش تضاد میان کارگر و کارفرما، اتلاف منابع و پیامدهای منفی اقتصادی و اجتماعی در قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم گردید. یکی از نتایج آن ظهور مکتب مارکسیسم بود که تمام ارزش تولید را به نیروی کار اختصاص می دهد. هدف این مقاله تعیین سهم نیروی کار بر اساس آموزه های اسلامی با تأکید بر نظریات آیت الله موسوی اردبیلی، با استفاده از روش تحلیل محتواست. بر اساس یافته ها در اسلام، مزد بر اساس تحقق انصاف و از راه تعاون و همکاری و نه ستیزه و عداوت، تعیین می شود؛ همچنین آیت الله موسوی اردبیلی در تعیین مزد، ارزش و قیمت را به دو گونه قیمت طبیعی و قیمت جاری تقسیم نموده و سه عاملِ عادلانه نبودن مزد، استثمار مصرف کننده و وجود ماشین را سبب ارزش مازادِ کالاها دانسته و تعلق کل ارزش افزوده به نیروی کار یا صاحب سرمایه را نه از نظر شرعی و نه از نظر اقتصادی قابل توجیه نمی داند. حرمت اخلال نظام اجتماعی و اقتصادی و استثمار و دوقطبی شدن و اکل مال به باطل به همراه وجوب عدالت همه جانبه، اصول اساسی در تعیین سهم عوامل تولید و تعیین ارزش کالا به نظر ایشان هستند.Labor Force Participation in Economic Schools Emphasizing the Economics Mousavi Ardabili's Opinion
The contribution of the Labor force has been an important issue in economic schools. The classical school determines wages in the market. One of the consequences of this determination was the rise of the Marxist school with an emphasis on allocating all production value to labor.Islamic teachings, organize the functioning of the labor market and its components and it provides the ground for the emergence of justice through cooperation and collaboration, and evolution, not conflict and enmity. Every worker had the right to security and health and other social security and fair wages and he has a duty to do his best. Mousavi Ardebili in determining wages, value, and price are divided into two types of natural price and current price, and the three factors of unfair wages, consumer exploitation, and the existence of the machine as the cause of the surplus value of goods and it does not consider the addition of all added value to the labor force or the owner of capital to be legally or economically justifiable. Sanctity of disruption in the social and economic system, exploitation, bipolarity, and invalidity of ownership along with the necessity of all-around justice is one of the basic principles in determining the share of production factors and determining the value of goods.principles in determining the share of production factors and determining the value of goods.