عملکرد بوم شناختی سیمای سرزمین و به تبع تغییرات آن به صورت سلسله مراتبی به سه سطح ساخت واحدهای لکه ای دالان های بوم شناختی، ساخت واحدهای دالانی شبکه های بوم شناختی، و ساخت شبکه بوم شناختی-انسان شناختی عرصه بندی سیمای سرزمین، مرتبط می شود. در بستر سیمای سرزمین تهران، تغییرات بسیاری در کیفیت عملکرد عناصر طبیعی و افزایش سطح ساخت وسازهای محیط های انسان ساخت رخ داده است. از عناصر اصلی و منابع ارزشمند طبیعی در بستر جبهه شمالی سیمای سرزمین کلان شهر تهران هفت رود-دره چیتگر، کن، فرحزاد، درکه، مقصودبیک، دربند، دارآباد به ترتیب از غرب به شرق می باشند، که نقشی حیات بخش در ارتقاء تعاملات بوم شناختی و اکولوژیک برقرار می سازند. توسعه بیش از پیش شهرها، افزایش ساخت وسازها و پیدایش آلودگی های محیطی، این عناصر مهم سیمای سرزمین تهران را با چالش جدی مواجه کرده است. از سویی دیگر اصول بوم شناسی سیمای سرزمین در رابطه با روند توسعه رود-دره های شهری، اهمیت مدیریت عناصر طبیعی سیمای سرزمین و نیاز مبرم به ساماندهی آن ها دربرنامه ریزی سلسله مراتبی سیمای سرزمین را مورد تأکید قرار می دهد. در راستای درک ماهیت موضوع و پی بردن به مراتب ارزیابی عملکردی رود-دره های شهری، هدف مطالعه حاضر ارزیابی مراتب سه گانه عملکرد بوم شناختی رود-دره درکه در عرصه بندی سیمای سرزمین تهران با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه، معین گردیده است. از آنجایی که به دنبال کاهش کیفیت زیستی -فضایی دالان رود-دره های شهری، استعلای نهاد زیستی- فضایی سیمای سرزمین شهری توقف می یابد، در هدایت برنامه پایداری دالان رود-دره ها تنها توجه به شاخص های اندازه گیری ساخت در چیدمان کاربری ها و لکه های بوم شناختی کافی نبوده، بلکه لحاظ نمودن شاخص های کیفی عملکرد لکه ها و دالان ها در روند متعادل سازی، پایدارسازی و استعلای تعاملات بوم شناختی-انسان شناختی عرصهبندی سیمای سرزمین ها نیز ضروری است. به منظور استفاده از این روش از نرم افزار «SuperDecision» استفاده می گردد.