آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

در این مقاله تلاش شده است تا مفهوم بینامتنی بودن مفاهیم سنتی و نوین در جهان بینی منبعث از سنت و جریانات نحله های فکری دوران جدید- تجدد، فراتجدد، واسازی و فولدینگ- با رویکرد نشانه شناختی در آثار شهرسازی و معماریِ معمار اندیشمند پیتر آیزنمن، با رجوع به آثارش و تحلیل دقیق نشانه شناختی هر کدام، مورد اشاره قرار گیرد. روش تحقیق مقاله حاضر، توصیفی- تحلیلی است که از روش استدلال منطقی با ابزار گرداوری اطلاعات: کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که گونه ای از مفهوم بینامتنیت از تعامل یا تقابل با سنت در آثار شهری و معماری آیزنمن دیده می شود؛ چنانچه از دیدگاه وی، معماری امروز باید معماری آرمانی را در شرایط امروز پیدا کند. وی در این مورد از واژه «اکنونیت» استفاده کرده و معتقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد و متعلق به زمان و مکان حاضر باشد. برای رسیدن به شرایط فوق، باید قوانین گذشته سنت معماری را برهم زد و از آنجایی که این قوانین قراردادی هستند و نه طبیعی؛ لذا برهم زدن آنها امکان پذیر است؛ ولی تقابل این مفاهیم سنتی و نوین، دچار نوعی بینامتنیت مفهومی و انتزاعی است. در واقع بنای شهرسازی و معماری آیزنمن به نوعی از وجود خود آگاه است و این آگاهی را به مخاطب (مخاطب خاص و شاید مخاطب عام) القاء می کند و نوعی مرکززدایی از ساختار حجمی یا در نقشه های پلان بنا، دیده می شود که در واقع ساختار بنا، مرکز یا محوری مشخص را برای بنا ارائه نمی کند. در عین حال، اصطلاح مفهوم نابنا (غیاب متن در نشانه شناسی پساساختگرایی) در معماری آیزنمن حضوری زنده دارد، چنانچه عناصر و لایه های زیرین بنا در معماری این بنا بر سطح قرار می گیرند و عدم انسجام با یکدیگر را جلوه می دهند و در واقع بنا (به مثابه متن) ناتمام و در حال اجرا (نوشتن) استنباط می شود.

تبلیغات