بررسی بینامتنی اشعار اخوان ثالث و واصف باختری بر اساس نظریه ژولیا کریستوا (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
اخوان ثالث در ایران و افغانستان شاعری شناخته شده است. بیش ترین شعر را در فرم نیمایی سروده و در بین شاعران نیمایی، ویژگی زبانی و سبکی مخصوص بخود را دارد که این ویژگی، او را از شاعران دیگر نیمایی متمایز کرده است. واصف باختری در افغانستان و نسبتا در ایران شاعر شناخته شده است و در بین شاعران معاصر در ایران و افغانستان بیش ترین ارتباط زبانی، ادبی و سبکی را با اخوان دارد. ارتباط شعر واصف باختری با شعر اخوان ثالث در این سال ها موضوع بحث محافل ادبی، شاعران و فرهنگیان ایران و افغانستان بوده و دو گونه ابراز نظر کلی در باره صورت گرفته این که شماری گفته باختری از اخوان تاثیرپذیر است و شماری دفاع کرده که تاثیرپذیر نیست. در علم و پژوهش اصولا طرح تاثیرپذی و عدم تاثیرپذیری آن هم با ابراز نظر کلی، درست و علمی نیست. در این مقاله بر اساس نظریه ی بینامتنیت کریستوا ارتباط و مناسبت اشعار اخوان و باختری در پنج موضوع و عنوان «بینامتن واژگان و ساخت های کهن زبانی، بینامتن تصاویر و ترکیب های ادبی، بینامتن اساطیر و کهن الگو، بینامتن حماسی و بینامتن اشعار اخوان در اشعار باختری» بررسی و تحلیل گردیده و مناسبات بینامتنی مشترک در این پنج سطح با ذکر نمونه از اشعار هر دو شاعر، مستندسازی و نشان داده شده است.An intertextual analysis of the poems of the Akhwan Sales and Wasif Bakhtiri based on Julia Kristeva's theory
The Akhawan Sales is a well-known poet in Iran and Afghanistan. He wrote most of the poems in the Nimai form and among the Nimai poets, he has his own linguistic and stylistic features, which distinguish him from other Nimai poets. Wasif Bakhtri is a well-known poet in Afghanistan and relatively in Iran, and among the contemporary poets in Iran and Afghanistan, he has the most linguistic, literary and stylistic connection with the Akhawan Sales.The relationship between Wasif Bakhtiri's poetry and the poetry of the Akhawan Sales has been the subject of discussion in literary circles, poets and cultural scholars of Iran and Afghanistan, and two general opinions have been expressed about it: some say Bakhtiri is influential and some defend that it is not. In science and research, it is not correct and scientific to project effectiveness and lack of effectiveness by expressing a general opinion.In this article, based on Kristeva's theory of intertextuality, the relationship and appropriateness of Ikhwan and Bakhtiari poems in five topics and the title "Intertextuality of vocabulary and archaic language constructions, intertextuality of images and literary compositions, intertextuality of myths and archetypes, epic intertextuality and intertextuality of Ikhwan poems in Bakhtiari poetry" and analyzed and the common intertextual relationships in these five levels are documented and shown by mentioning examples of poems of both poets.