هدف: از اجرای پژوهش حاضر، احصاء تجارب زیسته دانش آموزان دختر مقطع متوسطه از چالش کشف حجاب در مسیر مدرسه بود. روش : روش پژوهش؛ مبتنی بر رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی بود. برای گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و برای تحلیل داده های پژوهش، از تحلیل مضمون بهره گرفته شد. یافته ها:در این مطالعه، ده مضمون کلی در سه بعد محوری شامل برداشت ناصواب ارزش حجاب، دستاویز نمودن ارزش حجاب و القاء تفکر حجاب مانع آزادی جای گرفتند. همچنین ابعاد زمینه های فرهنگی، اجتماعی و شخصی و خانوادگی مبتنی بر تسهیل پدیده حجاب و ابعاد درک شدن به جای طرد شدن، عدم تبیین و روشن نگری مطلوب و مغفول بودن الگو های عملی و شعارزدگی مبتنی بر بازدارنده بودن پدیده حجاب شناسایی شد. نتیجه گیری : بر اساس یافته های این پژوهش می توان استنتاج نمود که مواجهه با چالش کشف حجاب دانش آموزان در مسیر مدرسه مستلزم تغییر نگاه دستگاه های اجرایی به مقوله حجاب است و باید از مواضع برخورد های سطحی و شتاب زده دوری نموده و مسیر تبیین و روشن نگری را جایگزین ساخت. هم چنین نیاز است که در زمینه نیاز های واقعی دانش آموزان و نسل جوان، توسط جامع عمومی و ذینفعان، فرهنگ سازی شده و از پتانسیل نهادهای اجتماعی، آموزشی و رسانه ای و حتی سیاسی بهره گیری شود. چنانچه رویه موجود در رابطه با پدیده حجاب دانش آموزان و نسل جوان تداوم یابد و به فرایند مواجه آن کم توجهی شود؛ موجب شکاف عمیق تری در آینده نزدیک خواهد شد.