عوامل فرهنگی-روان شناختی مرتبط با نگرش نسبت به گذارهای اجتماعی (مورد مطالعه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر یاسوج) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف از انجام تحقیق عوامل فرهنگی - روان شناختی مرتبط با نگرش نسبت به گذارهای اجتماعی است. جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر یاسوج در سال تحصیلی 1400-1399 می باشد که تعداد آن ها برابر با 8529 نفر است 368 نفر از آنان طبق فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب هم بستگی پیرسون، آزمون تی دو نمونه مستقل و رگرسیون گام به گام استفاده شد. در این تحقیق متغیرهای جنسیت، فشار هنجاری، سرمایه فرهنگی خانواده و خودباوری به عنوان متغیرهای مستقل و متغیر وابسته شامل گذارهای اجتماعی (ورود به بازار کار، تحصیلی و ازدواج) بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که متغیر جنسیت بر هیچ یک از گذارها تأثیرگزار نبود. متغیر فشارهنجاری بر گذار اجتماعی ازدواج و گذار ورود به بازارکار تأثیرگذار بود و بر گذار اجتماعی تحصیلی تأثیری نداشت. متغیر سرمایه فرهنگی خانواده بر هر سه گذار اجتماعی مؤثر بود. متغیر خودباوری بر گذار اجتماعی ازدواج و گذار تحصیلی تأثیر داشت و بر گذار اجتماعی ورود به بازارکار تأثیرگذار نبود. هم چنین براساس مقدار رگرسیون گام به گام، فشارهنجاری با بتای (415/.) بر گذار اجتماعی ازدواج مهم تر از متغیر سرمایه فرهنگی خانواده با بتای (181/-) بود. در گذار اجتماعی ادامه تحصیل متغیر خودباوری توانست 064/. از تغییرات این گذار را تبیین کند، که با مقدار بتای 252/. در معادله رگرسیونی باقی مانده است؛ و نهایتاً درخصوص گذار اجتماعی ورود به بازار کار، براساس ضریب بتا تأثیر فشار هنجاری با بتای (289/.) مهم تر از متغیر سرمایه فرهنگی با بتای(107/.-) بود. درنهایت، براساس نتایج تحقیق می توان گفت، با توجه به تغییرات ارزشی که تحت تأثیر مدرنیزاسیون به وجود آمده است ارزش های حاکم بر جوامع سنتی با ارزش های حاکم بر جوامع جدید متفاوت می باشد؛ برهمین اساس نهاد آموزش در جوامع مدرن از اهمیت بالایی برخوردار است؛ لذا اولویت اول گذار ترجیحی جوانان ادامه تحصیل است و نوعی همانندیِ جنسیِ گذار ترجیحی در بین جوانان جامعه موردمطالعه وجود دارد.Cultural-Psychological Factors Related to the Attitude Towards Social Transitions (Case Study of Second Secondary Students in Yasouj City)
The purpose of the research has been investigating cultural-psychological factors related to the students’ attitude towards social transitions. The statistical population has been the secondary school students in Yasouj city in 1399-1400 that their total number was 8529 students, among them, based on Cochran’s sampling formula, 368 individuals were selected as the research sample. Cluster sampling proportional to volume was used for accessing the sample. Independent and dependent variables of the research, respectively, were gender, normative pressure, familial cultural capital and self- confidence; and preferring social transitions (entrance to the labor market, education and get marriage). Based on the research findings the two most important preferred social transitions of girls, boys and their parents were educational and entrance to labor market respectively. The correlation of the variables of family’s cultural capital and self- confidence with educational transition has been positive and significant; and their correlation with transition to marriage and entrance to labor work was negatively significant. Among all of the research variables the normative pressure has had the most positive effect, respectively, on the transition to marriage (beta=./45) and the entrance to labor market (beta=./28). Results of the research show that there are a kind of gender resemblance among students’ preferred transition; and also, a kind of de standardization of social transition has been emerged. Thus, increasing cultural capital and self- confidence has provided context for increasing students’ tendency towards continuing education as a modern transition; but, in contrast, continuation of the normative pressure lead sample individual’s preferred transition towards choosing the more traditional transitions such as marriage and entrance to the labor market.