اثربخشی معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام بر تاب آوری، جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی زنان مطلقه (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام بر تاب آوری، جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی زنان مطلقه انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مطلقه شهر ساری در شش ماه نخست سال 1401 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در یک گروه آزمایشی معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام مبتنی بر کتاب معنویت درمانی و رویکرد روانشناسی مثبت (صفاری نیا، میرمهدی و شریفی، 1396) و مداخلات معنوی ریچاردز و برگین (2005) (با رویکرد اسلامی (عرب بافرانی، کجباف و عابدی، 1391) را دریافت کردند و گروه گواه در لیست انتظار جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (1950)، پرسشنامه مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و مقیاس رضایت از زندگی داینر، امونز، لارسن و گریفین (1985) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزارSPSS-26 به اجرا درآمد. یافته ها: نتایج نشان داد که معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام بر تاب آوری (83/10=F، 001/0>P)، رضایت از زندگی (06/32=F، 001/0>P)، جهت گیری مذهبی درونی (06/56=F، 001/0>P)، و بیرونی (26/35=F، 001/0>P) زنان مطلقه موثر بود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام می تواند به عنوان روش مداخله ای موثری برای بهبود تاب آوری، جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی زنان مطلقه باشد.The effectiveness of spiritual therapy with emphasis on Islamic religious teachings on resilience, religious orientation and life satisfaction of divorced women
Aim: The present study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of spiritual therapy, emphasizing the teachings of Islam on resilience, religious orientation, and life satisfaction of divorced women. Methods: The current research was of the type of practical and quasi-experimental designs of pre-test-post-test and follow-up with a control group. The statistical population of this research included all divorced women of Sari city in the first six months of 2022. The sample of this research includes 30 people from the aforementioned community who were selected using available sampling method and were randomly included in an experimental group of spiritual therapy with an emphasis on the teachings of the religion of Islam based on the book of spiritual therapy and positive psychology approach (Safari- Nia, Mirmehdi and Sharifi, 2016) and Richards and Bergin (2005) spiritual interventions (with an Islamic approach (Arab Baferani, Kajbaf, and Abedi, 2012) and the control group was placed on the waiting list. The data using It was obtained from the religious orientation questionnaire of Allport and Ross (1950), the resilience scale questionnaire of Connor and Davidson (2003) and the life satisfaction scale of Diener, Emmons, Larsen and Griffin (1985). Variance was implemented with repeated measurement and SPSS-26 software. Results: The results showed that spiritual therapy with an emphasis on the religious teachings of Islam on resilience (F=10.83, P<0.001), life satisfaction (F=32.06, P<0.001), internal religious orientation (F=56.06, P<0.001), and external (F=35.26, P<0.001) divorced women was effective. Conclusion: Therefore, it can be concluded that spiritual therapy with vine Focusing on the teachings of Islam can be an effective intervention method to improve resilience, religious orientation and life satisfaction of divorced women