مدل یابی سازگاری زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و عملکرد رابطه زناشویی با میانجی گری نگرش معنوی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف : یکی از مهم ترین رابطه ها بین یک زن و یک مرد، ازدواج است که شامل هم تعهد عاطفی و هم قانونی می شود و از اهمیت ویژه ای در زندگی هر فرد بزرگ سال برخوردار است. بنابراین هدف این پژوهش مدل یابی سازگاری زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و عملکرد رابطه زناشویی با میانجی گری نگرش معنوی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد متأهل ساکن شهر تهران بودند که با توجه به تعداد تغییرهای مشاهده پذیر، به روش در دسترس 350 نفر نمونه به پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپانیر(1976)، نگرش معنوی: شهیدی و فرج نیا (1391)، الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (۱۹۸۴) و عملکرد جنسی: فرج نیا و همکاران(1393) پاسخ دادند. داده های پژوهش نیز از طریق نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی ارتباطی سازنده به طور مستقیم به میزان 334/0 = β از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کند و الگوی ارتباطی کناره گیری نیز به طور مستقیم به میزان 159/0 - = β از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کند. همچنین الگوی ارتباطی سازنده به طور مستقیم به میزان 21/0= β از واریانس نگرش معنوی را تبیین می کند و نگرش معنوی به طور مستقیم به میزان 147/0= β از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مدل یابی سازگاری زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و عملکرد رابطه زناشویی با میانجی گری نگرش معنوی دارای اعتبار است.Modeling marital adaptability based on communication patterns and sexual relationship performance mediated by spiritual attitude
Aim: One of the most important relationships between a man and a woman is marriage, which includes both emotional and legal commitment and is of special importance in the life of every adult. Therefore, the purpose of this research was to model marital adjustment based on communication patterns and marital relationship performance with the mediation of spiritual attitude. Method: The present research was a descriptive-correlation type of structural equation modeling. The statistical population of the research included married people living in Tehran, according to the number of observable changes, 350 samples were available according to Spanir's (1976) marital compatibility questionnaires, spiritual attitude: Shahidi and Farajnia (2013), Christensen and Salavi's communication patterns. (1984) and sexual performance: Farajnia et al. (2013) answered. The research data was also analyzed through SPSS and AMOS software. Results: The findings showed that the constructive communication pattern directly explains β = 0.334 of the variance of marital adjustment, and the withdrawal communication pattern directly explains β = 0.159 of the variance of marital adjustment. Also, the constructive communication pattern directly explains β=0.21 of the variance of spiritual attitude and the spiritual attitude directly explains β=0.147 of the variance of marital adjustment. Conclusion: It can be concluded that the modeling of marital compatibility based on communication patterns and marital relationship performance with the mediation of spiritual attitude is valid.