آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

یکی از مهمترین آیات قرآن کریم که در انتقال به دوره مدرن، نوعی از نابرابری جنسیتی میان مردان و زنان را به اذهان متبادر ساخته، آیه شریفه نساء/3 است که بر مبنای آن، مردان اجازه یافته اند که مشروط به رعایت عدالت، تا چهار زن را به همسری بگیرند. در حالی که مفسرانِ سده های متقدم و میانه ی هجری به یادکرد از حکم شرع مبنی بر جواز چندهمسری بسنده کرده و همتشان را مصروفِ پاره ای از مباحث زبانی- ادبی در پیرامونِ آیه شریفه ساخته اند، با گذار به دوره معاصر و پیداییِ مجموعه ای از پرسش ها و شبهات نوظهور عصری، نسلی جدید از مفسران را شاهدیم که با فاصله گرفتن از سنت های تفسیری، به ارائه خوانش هایی توجیه پذیر متناسب با شرایط و اقتضائاتِ زمانه روی آورده اند. در این پژوهش تلاش می شود با تمرکز بر تفاسیر المنار، المیزان و مِن وحی القرآن، تغییرِ رویه یِ مفسران در مواجهه با آیه شریفه نساء/3 در انتقال به دوره معاصر تحلیل شود. این مطالعه نشان می دهد در حالی که عبده، طباطبایی و فضل الله از اصلِ تشریعِ تعدد زوجات در دین مبین اسلام جانب داری می کنند، شیخ محمد عبده با اثرپذیری از تفکرات نواعتزالی، از تداومِ عمل به آن در مصرِ معاصر نهی می نماید تا تفسیری سازوارتر با انتظارات و علایق مخاطبانِ دوره مدرن ارائه کرده باشد.

The Issue of Polygamy in Modern Intellectual Discorse: The Study of Contemporary Readings of Q 4:3 with the Emphasis on Al-Manār, Al-Mīzān and Min Waḥy Al-Qur'ān

One of the most important verses of the Holy Qur'an, which brings gender inequality to mind in the modern era, is Q 4:3. According to this verse, those men who are capable of observing justice among wives are allowed to marry up to four women. Mentioning the legislation of polygamy in Islamic ruling, the early and medieval Muslim exegetes devoted their efforts to some linguistic-literary discussions about the Q 4:3. However, a new generation of Muslim exegetes, paying attention to the emerging questions and doubts in the contemporary period, have disregarded the traditional interpretations and provided justifiable interpretations which are appropriate to the modern socio-cultural conditions. In this research, the authors are going to study the change of attitudes of Muslim exegetes towards the interpretation of the holy verse Q 4:3 by focusing on Al-Manār, Al-Mīzān and Min Waḥy Al-Qur'ān. This study shows that while Abduh, Tabātabāei, and Fadlallāh advocated the legislation of polygamy in Islam, Sheikh Muhammad Abduh who was influenced by the doctrine of Neo-Mo'tazelah, forbade the practice of polygamy in Egypt in order to provide a more appropriate interpretation to the expectation and interest of the audiences in contemporary period.

تبلیغات