آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

عرفان حکایت گر پیوند انسان با معبود است. شرح این حکایت در آثار منظوم و منثور فارسی دست کم از قرن پنجم به بعد در خلال شعرها و کتاب های نثر فارسی آمده است. مرصاد العبادمن المبدأالی المعاد یکی از این آثار منثور است که راهنمای سالکان در سیروسلوک عرفانی است. نجم الدین رازی در قرن هفتم این اثر راه به نثر ساده نگاشته؛ امّا نسبت به دیگر آثار منثور پیش از خود تفاوت هایی سبکی در آن دیده می شود. نثر ساده این کتاب گاه با به کارگیری صنایع ادبی و همچنین لغات عربی بیشتر به سمت نثر فنی سوق می یابد. مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی سعی دارد بازنمودهای سبک نثر صوفیانه را در این کتاب بررسی نماید. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته که مرصادالعباد دارای نثری یکدست و یکنواخت نیست و گاه مؤلف با توسل به صنایع ادبی سعی کرده است تا به تزئین نثر خود بپردازد. سجع پرکاربردترین صنعت بدیعی است که در این متن مشاهده می شود.

Analysis of Representations of the Sufi Prose in Mirṣād Al-ʻibād of Najm Al-Dīn Rāzī

Mysticism is the report of the relation between humans and God. The description of this report at least, there was in Persian poetry and prose after the 11th century. Mirṣād al-ʻibād is one of these prose works which is a guide for mystics. Najm al-Dīn Rāzī has written this book in the 13th century in a simple structure. But it has some differences as compared with previous prose works. The text of this book sometimes leads to complex text by using figures of speech and also, more Arabic words. This article tries to explore the Sufi prose’s representations in this book. This research concluded that this book hasn’t monotonous text and its author sometimes has tried to decorate it by figures of speech. Riming prose is the figure of speech which he has used mostly.

تبلیغات