روح از نگاه عرفانی مولانا (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
به تعبیر مولانا روح انسان که از عالم خویش به دور افتاده و در زندان تن محبوس گشته و مانند نیدر شوق رجوع بدان عالم در این قفس ناله و شکایت آغاز کرده است وی می گوید آن همه زیبایی که در تن دیده می شود به خاطر انعکاسی است که روح در او ایجاد می کند وقتی روح از تن جدا می شود تن تباه می گردد و بوی گندش همه جا را فرا می گیرد. پس جان مجرد است و نقص ونیاز و آفت بدان راه ندارد. روح در آغاز وجودش روحانی و پاک بوده وچون به کالبد عنصری تعلق یافته رنگ جسمانی پیدا کرده است. نفس هر لحظه رنگ عوض می کند وگاه نفس اماره وگاه به نام لوامه و مطمئنه و... خوانده می شود ولی روح لطیفه ای ازلی که جایگاه علوم و وحی و الهام باشد و از جنس ملائکه و جدا از جسم می باشد.The Spirits Of the Mystical Rumi
According to Rumi‚ the soul of the universe itself is remote‚ trapped and killed in prison ‚such as straw and the desire to see the universe in this cage began to complain. He says all of the beauty can be seen because it is a reflection of his soul. When the soul is separated from the body‚ the body decays and the smell will spread everywhere. Therefore the soul is single, and it has no malfunction or need to drop in it.
In existence‚ soul was spiritual and pure because of joining the body. Soul changes every moment‚ that we call it sensuality‚ blaming, reassuring, etc. But soul is external ‚ it's place of knowledge revelation and oracle. It is the sense of angels and separated from the body.