آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

مبانی هستی شناختی، تفسیری از جهان اجتماعی ارائه می دهند که دلالت های آن در لایه های بعدی فرهنگ، نحوه تعامل انسان با جامعه، هستی و خدا را شکل می دهد. امام موسی صدر از مهم ترین متفکران مسلمان معاصر است که کوشید صورت بندی نویی از این مبانی هستی شناختی ارائه بدهد. در این پژوهش بنیان های هستی شناختی اندیشه اجتماعی او با روش تحلیلی-اسنادی بررسی شده است. او انسان را دارای چهار بعد می داند: بعد فردی ناظر به آزادی او، بعد اجتماعی در ارتباط با دیگر انسان ها، بعد دیگر به عنوان جزئی از جهان هستی و بعد الهی که ناظر به نقش خلافه اللهی انسان و سامان دهنده دیگر ابعاد است. از نظر او انسان در جایگاه خلافه اللهی تنها عنصر تحول آفرین در هستی و تاریخ است. انسان دارای فطرتی الهی است که عامل محرک او در زندگی محبت است. در نگاه صدر، خانواده واحد سازنده جامعه است. او جامعه را محصول تعامل و تبادل مادی و معنوی میان افراد و امت را حاصل اتحاد مردم در اندیشه و رسالت می داند. همچنین به برابری انسان ها در پیشگاه خدا و نفی تبعیض میان آن ها معتقد است؛ چرا که به سبب یگانگی خدا، همه مخلوقات از نظر وجودی برابرند. او وجه تمایز جوامع را در مطلق یا غیرمطلق بودن ارزش های آن ها می داند. به باور او امت ها نیز به نوعی تولد و مرگ دارند. جهان هستی نیز مخلوق و جلوه گاه صفات نیکوی خدا است، زنده و ذی شعور است و از همین رو بر حق و عدالت بنا شده است. نظام هستی قانونمند، هدفمند و تحت تأثیر وجود دائم و پیوسته خداوند است. شرور نیز اموری نسبی و سبب اختیار و رشد انسان هستند.

Imam Musa Sadr's social philosophy's ontological foundations

Imam Musa Sadr is one of the most influential Muslim theorists and practitioners in the modern era. Therefore, it is essential to investigate his social ideas and their ontological foundations. In this paper, we studied the ontological foundations of Imam Musa Sadr’s social thought in his collection of speeches and writings using the document analysis method. Sadr considers humanity to have four aspects: an individual aspect that governs his freedom, a social aspect in relation to other humans, a community aspect as a part of the universe, and a divine aspect that governs the role of the divine caliphate of humanity in organizing the other aspects. From Sadr’s perspective, humanity is the only transformative force in existence and history, occupying the caliphate of God. According to him, the system of existence is created and the manifestation of God’s good attributes, living and sentient. As God's creation, the universe represents his attributes and is moving toward Him. Each component of the universe has a distinct function and direction. In addition, a stable system and the law of causality exist among them.Without God, there is no longer any time for the universe to exist. In addition, it is governed by lawfulness and intent. Sadr views love as the basis of existence, the family as the cell and substance of society, and social relations between families as its form. He views the formation of society as the result of material and spiritual interaction and exchange among individuals. Ummah is not a static entity, but the result of people’s unity in thought and mission, which leads to their unity and cohesion. Moreover, due to God’s unity, all creatures are equal in terms of existence. In addition to being relative, evil is the cause of human development and discretion. Sadr believes that the existence of the afterlife is essential for the establishment of justice. Also contemplates birth and death based on rules that, if broken, result in death.

تبلیغات