آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

پس از نخستین رویارویی های ایرانیان با غرب و آشنایی و حیرت آنان از پیشرفت های غرب در ساحت علم و حکومت داری بود که عقب ماندگی ایران از غرب در ذهن متفکران و اندیشمندان سرزمین مان به مثابه مسئله مطرح شد و تا به امروز ادامه یافت. در پژوهش پیش رو به منظور پاسخ به مسئله مذکور از آراء علی شریعتی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین روشنفکران پیش از انقلاب اسلامی ایران و عبدالکریم سروش که از نظریه پردازان مطرح پس از انقلاب، در سنت روشنفکری دینی، محسوب می شود استفاده شد تا در مقایسه این دو به مثابه دو نسل از جریان روشنفکری متعلق به دو شرایط اجتماعی پیش و پس از انقلاب اسلامی مسئله عقب ماندگی ایران مورد بررسی قرارگیرد و برای این منظور از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. باتوجه به نتایج حاصل از این مطالعه، استحمار عامل اصلی انحطاط و عقب ماندگی جامعه ایران از منظر شریعتی است و اصلاح عاملیت و ساختار بوسیله بازگشت به خویشتن اسلامی، یگانه راه رهایی از این وضعیت. در مقابل از نظر سروش رشد نیافتگی علوم تجربی، عدم استقرار مفهوم حق، حاکمیت استبداد و استعمار علل اصلی عقب ماندگی جامعه ایران است و تنها راه رهایی از این شرایط و دست یابی به توسعه نیز درگرو توسعه علم محور است. ازسویی هردو متفکر مذهب را ذاتا عامل انحطاط یا توسعه نمی دانند. به باور شریعتی مذهب بصورت بالقوه می تواند منجر به اصلاح جامعه ایران بشود اما سروش مذهب را پاسخگوی تمام نیازهای زندگی مادی بشر نمی داند بنابراین علم تجربی را درمقابل گفتمان بازگشت، برای توسعه ایران پیشنهاد کرده است.

the investigation of Iran's society decline and backwardness: a comparative study of the veiws of ali shariati and abdolkarim sorush

After the first encounters of Iranian with the west and their familiarity with the westerns governing and their astonishment at science progress there, Iranian lagging behind from the west was become a certain issue for our country thinkers and intellectuals and also it continues yet. In order to solve the concept of Iranian historical decline and their backwardness from the west, Ali Shariati and Abdolkarim Soroush views as two most influential Iranian intellectuals was used in this research. Indeed, they were chosen since both of them are two most prominent thinkers who belongs to different social conditions before and after the Iranians Islamic revolution respectively. Therefore, compare of their ideas about the reasons of Iran’s civilization decline and backwardness from the west would lead to better perception of the mentioned issue. For this purpose, the qualitative content analysis was utilized. According to the results, Shariati believed that stupefication or estehmar (it is an innovation concept by Shariati) is the most mainly reason of the Iranian historical decline and backwardness and also the solution is reform of both agency and structure by return to noble Islamic ideology. In addition, Soroush is of the opinion that lack of experimental sciences growth, lack of concept of right, despotism and colonialism as well are mainly reasons of Iranian historical decline and backwardness. Furthermore, his opinion is way of development passes through the scientific development. Moreover, both of them believed that religion is not cause of either the development or backwardness instinctively. Although Shariati believed that there is a potential in religion which could be helpful to reform Iranian society. Conversely Soroush believes that, in general, religion is not able to provide all human beings worldly needs. so he has suggested empirical science against the discourse of returning to Islamic ideology for Iranian society development.

تبلیغات