بررسی علل انحطاط و عقب ماندگی ایران: مطالعه تطبیقی دیدگاه علی شریعتی و عبدالکریم سروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از نخستین رویارویی های ایرانیان با غرب و آشنایی و حیرت آنان از پیشرفت های غرب در ساحت علم و حکومت داری بود که عقب ماندگی ایران از غرب در ذهن متفکران و اندیشمندان سرزمین مان به مثابه مسئله مطرح شد و تا به امروز ادامه یافت. در پژوهش پیش رو به منظور پاسخ به مسئله مذکور از آراء علی شریعتی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین روشنفکران پیش از انقلاب اسلامی ایران و عبدالکریم سروش که از نظریه پردازان مطرح پس از انقلاب، در سنت روشنفکری دینی، محسوب می شود استفاده شد تا در مقایسه این دو به مثابه دو نسل از جریان روشنفکری متعلق به دو شرایط اجتماعی پیش و پس از انقلاب اسلامی مسئله عقب ماندگی ایران مورد بررسی قرارگیرد و برای این منظور از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. باتوجه به نتایج حاصل از این مطالعه، استحمار عامل اصلی انحطاط و عقب ماندگی جامعه ایران از منظر شریعتی است و اصلاح عاملیت و ساختار بوسیله بازگشت به خویشتن اسلامی، یگانه راه رهایی از این وضعیت. در مقابل از نظر سروش رشد نیافتگی علوم تجربی، عدم استقرار مفهوم حق، حاکمیت استبداد و استعمار علل اصلی عقب ماندگی جامعه ایران است و تنها راه رهایی از این شرایط و دست یابی به توسعه نیز درگرو توسعه علم محور است. ازسویی هردو متفکر مذهب را ذاتا عامل انحطاط یا توسعه نمی دانند. به باور شریعتی مذهب بصورت بالقوه می تواند منجر به اصلاح جامعه ایران بشود اما سروش مذهب را پاسخگوی تمام نیازهای زندگی مادی بشر نمی داند بنابراین علم تجربی را درمقابل گفتمان بازگشت، برای توسعه ایران پیشنهاد کرده است.