آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی و مطالعه رابطه میان میزان  و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با اهمال کاری سازمانی طراحی و اجرا شده است. این تحقیق، توصیفی  و از نوع مطالعات همبستگی است. روش پژوهش پیمایشی، ابزار اندازه گیری پرسشنامه و روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش را کارمندان ستاد مرکزی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی که در سال 1401 در ساختمان اصلی بنیاد در شهر تهران اشتغال دارند و شامل270 نفر هستند، تشکیل می دهد. در بررسی میدانی 159 نفر از بین کارمندان این سازمان، با توجه به جدول مورگان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به دو پرسشنامه مصرف رسانه ای و اهمال کاری سازمانی پاسخ دادند. روایی ابزار تحقیق از طریق روایی صوری و محتوایی مورد تأیید قرار گرفته و همچنین، پایایی آنها با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.80 تایید شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی اسپیرمن و با استفاده از SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی و اهمال کاری سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد؛ و هرچه استفاده از شبکه های اجتماعی در ساعات کاری کارمندان افزایش می یابد اهمال کاری شغلی آنان نیز بیشتر می شود و بالعکس. از طرفی، نوع استفاده از شبکه های اجتماعی در ساعات کاری با اهمال کاری کارکنان رابطه معنی دار داشته ولی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با اهمال کاری کارکنان رابطه معنی داری ندارد. نتایج همچنین نشان داد، مؤلفه های اهمال کاری سازمانی، استفاده از شبکه های اجتماعی را پیش بینی می کنند: بدین معنی که، بین استفاده از شبکه های اجتماعی با میزان ناکارآمدی کارکنان رابطه معنی دار مشاهده می شود؛ هرچه استفاده از شبکه های اجتماعی در ساعات کاری کارمندان افزایش یابد ناکارآمدی شغلی بیشتر می شود و بالعکس. بین نوع استفاده از شبکه های اجتماعی با میزان ناکارآمدی و تشویش ذهنی کارکنان رابطه معنی دار مشاهده می شود ولی در مورد میزان استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه معنی دار نیست.

The Relationship Between the Use of Social Networks and Organizational Procrastination Subject of Study: Employees of The Islamic Revolution

The purpose of this research is to study the relationship between the amount of use of social networks and organizational negligence. This research is a description of the type of correlational studies. The survey research method, questionnaire measurement tool and information gathering method is a combination of library and field method. The statistical population of the research is made up of employees of the headquarters of the Foundation of the Underprivileged of the Islamic Revolution who are employed in the main building of the foundation in 1401, which includes 270 people. In the field investigation, 159 people among these employees were selected and studied according to the Morgan table and using simple random sampling method. The employees in the sample completed two media consumption questionnaires and an organizational procrastination questionnaire in order to collect data. Data analysis was done through Spearman's correlation test and using SPSS. The validity of the research tool has been confirmed through face and content validity. Also, their reliability has been calculated by calculating Cronbach's alpha coefficient of 0.80. The results of the research show that the use of social networks is effective on organizational procrastination (the type of use of social networks is "positive" on employee procrastination, but the amount of use of social networks is "negative" on employee procrastination). Also, organizational procrastination components predict the use of social networks: A positive and significant relationship is observed between the use of social networks and the level of inefficiency of employees (a significant relationship is observed between the type of use of social networks and the level of inefficiency and mental anxiety of employees, but there is no significant relationship with the level of use of social networks).

تبلیغات