مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با طرحواره های ناسازگار اولیه و گرایش به مد با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مقدمه: امروزه جراحی زیبایی به عنوان یکی از شایع ترین اعمال جراحی در سطح جهان مطرح بوده و عوامل مختلفی در این زمینه تاثیرگذار می باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و گرایش به مد با گرایش به جراحی زیبایی در زنان متقاضی جراحی زیبایی بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر بوشهر در سال 1399 بود. حجم نمونه متشکل از 400 نفر خانم بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های گرایش به جراحی زیبایی اعتمادی فر و امانی (1392)، نگرش به مد رضایی(1393)، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (2005) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که متغیرهای گرایش به مد و طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. همچنین یافته های مدل ساختاری حاکی از معناداری ضرایب مسیر مستقیم گرایش به مد و طرحواره های ناسازگار اولیه با تنظیم شناختی هیجان بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، می تواند برای روان درمانگران و مشاوران در ارائه مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناخت های غیرمنطقی و آموزش سبک های مقابله ای جهت کاهش گرایش به مدگرایی و طرحواره های ناسازگار اولیه و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.Structural Model of the Relationship between Tendency to Cosmetic Surgery with Early Maladaptive Schemas and Tendency to Fashion Mediated by Cognitive Emotion Regulation in Women Applying for Cosmetic Surgery in Bushehr
Objective: Today, cosmetic surgery is considered as one of the most common surgeries in the world and various factors are influential in this field. The aim of the present study was to investigate the mediating role of cognitive emotion regulation in the relationship between early maladaptive schemas and tendency to fashion with tendency to cosmetic surgery in women seeking cosmetic surgery. Method: The method of the present study was a correlation model of structural equation model. The statistical population of this study included all women applicants for cosmetic surgery who referred to beauty clinics in Bushehr 2020. The sample size consisted of 400 women who were selected by available sampling method. . Data collection tools were, tendency to cosmetic surgery (Etemadifar & Amani, 2013), Fashion Attitude (Rezaei, 2014), Early maladaptive Schemas (Young, 2005) and cognitive emotion regulation (Garnefski, 2001) questionnaires. Results: The findings showed that the variables of tendency to fashion and early maladaptive schemas, mediated by cognitive emotion regulation, predicted the tendency to cosmetic surgery in women. Also, the findings of the structural equation modeling indicated the significance of the direct path coefficients of the tendency to fashion and the early maladaptive schemas with the cognitive emotion regulation. Conclusion: The results of this study can introduce a protocol for psychotherapists and counselors in providing specialized counseling to women seeking surgery to correct irrational beliefs and cognitions and teach coping styles to reduce the tendency to fashion and early maladaptive schemas and increase cognitive emotion regulation