آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

اساسی ترین پیش فرض خاورپژوهان در مطالعات قرآنی، غیر وحیانی بودن قرآن و تأثیرپذیری آن از محیط و فرهنگ زمانه است. بر این اساس خاورپژوهانی هم چون الکساندر نیش در کتاب «راهنمای قرآن کمبریج» بدون توجه به شواهد مؤید وحیانیت قرآن و بدون در نظر گرفتن زبان آن که از مبانی و شیوه های فهم ویژه ای نیز تبعیت می کند، به مطالعه ظاهربینانه و ناقص در قرآن پرداخته و دریافت نادرست یا ناقص خود را به عنوان یافته های علمی اعلام می دارند. با توجه به مبانی و معیارهای فهم قرآن و با نگاهی تحلیلی – انتقادی می توان این مناقشات را ابطال نموده و عدم تناقض و عدم نقص در نظام تشریعی قرآن را به اثبات رساند.

A critical study on “Cambridge Quran Instruction” about Tashri’ system in Quran

The most fundamental presupposition in Quranic Studies from orientalist researchers view is that this book is not inspirational and is affected by the environment's culture. According to this an orientalist – Alexander Nisch – studied Quran incompletely and without considering its language and accurate witnesses in his book entitled "Cambridge Quran Instruction". By an analytical look at Quran understanding criteria and critical – analytical point of view these conflicts and divergences can be disproved and the completeness of Quran can be verified by Quran Tashri’ system.

تبلیغات