آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

وجود عشق به منزله مبنایی برای ازدواج و انتخاب همسر در جامعه کنونی ایران اهمیت یافته است. از همین رو، این پژوهش با اتخاذ رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به توصیف چیستی و چگونگی تجربه زیسته عشق ازدواجی در دوران آشنایی تا لحظه عقد از منظر کنش گران تازه ازدواج کرده می پردازد. جامعه مطالعه شده شامل شهروندان متأهل شهر اصفهان است که در سال های ابتدایی زندگی مشترک اند. از طریق نمونه گیری هدفمند و با مصاحبه عمیق با 24 نفر، داده ها جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسی هشت مرحله ای، مبتنی بر روش باتلر کیسبر، تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که تجربه زیست شده عشق ازدواجی در دوران آشنایی تا لحظه عقد از طریق نوعی تقابل عقل و احساس در سه مرحله زمانی برساخته می شود؛ تقابل میان «رمانتیک گرایی پیشین» و «واقعیت گرایی پیشین» قبل از مواجهه و میان «به دل نشستن»، «واقعیت گرایی پسین» و «رخدادهای جرقه ای» بعد از مواجهه با طرف مقابل، که به طورکلی با مضمون «سرگردانی میان بیم و امید» مشخص شد. لحظه عقد نیز در عین داشتن چنین تقابلی، به عنوان لحظه ای محوری در آگاهی کنش گران، با در بر داشتن مضمون اصلی «دوگانگی لحظه عقد»، از یک سو «اوج سرگردانی» را در خود دارد و از سوی دیگر به این سرگردانی خاتمه می دهد؛ به این معنا که پس از لحظه عقد، تردید کنش گران به صفر می رسد و آن ها نوعی «تحول احساسی» را تجربه می کنند.

Phenomenological study of marital love before marriage (lived experience of newly married individuals of Isfahan from encounter to wedding moment)

Love has been important as a basis of marriage and mate selection in today’s Iranian society. Therefore, this study tries to understand lived experience of marital love before wedding from the perspective of newly married individuals by using phenomenological approach. Research subjects include married citizens of Isfahan who are in their early years of marital life. Through purposive sampling and in-depth interviews with twenty-four individuals data were collected and by using eight stages of phenomenological analysis, based on Butler-Kisber the interviews were analyzed. Data analysis shows that the lived experience of love before wedding up to exactly the wedding moment, is constructed by a contrast between reason and emotion in three phases including the contrast between “Romanticism” and “realism” before the encounter, and “liking”, “realism” and “sparking moments” after the encounter, which can be generally identified with the theme of “confusion between fear and hope”. The moment of wedding, besides having such a contrast, is also a pivotal moment in the consciousness of actors, and functions as the end point of the confusion; since after the wedding moment their uncertainty reduces to zero and they experience a kind of “emotional transformation”. Therefore, the wedding moment signifies a change of the lived experience of marital love before marriage.

تبلیغات