آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

یکی از بنیادی ترین مباحث انسان شناسی، مطالعه روابط خویشاوندی، شیوه های همسرگزینی و پیوند ازدواج است که از دیرباز مورد توجه نظریه پردازان این حوزه قرار گرفته است. متون کهن حماسی ما، به رغم بهره مندی از منابع عظیمی از افسانه ها و روایات برخاسته از زندگی مردم، بازتابنده مهم ترین مسائل اجتماعی، فرهنگی و انسان شناختیِ مردم ایران باستان اند. با توجه به جایگاه درخور این آثار برای تحلیل مسائل انسان شناختی، تاکنون جز شاهنامه فردوسی ، به سایر حماسه های ملی از این منظر توجه چندانی نشده است. در این پژوهش، به بررسی روابط خویشاوندی در شاهنامه و حماسه های ملی متأثر از آن، از دیدگاه نظریه انسان شناسی ساختاری کلود لوی استروس پرداخته شده است. استروس با تکیه بر نظریه تقابل های دوگانه، خانواده و نظام خویشاوندی را به منزله نخستین قرارداد اجتماعی و نقطه آغاز فرهنگ بشری در تقابل با طبیعت قرار می دهد. از نظر او، برون همسری در تقابل با درون همسری (ازدواج با محارم)، نشان دهنده تقابل اساسی فرهنگ/ طبیعت است. بر این اساس، در این پژوهش به تقابل های مهم قابل طرح در روابط خویشاوندی حماسه های ملی، از دیدگاه انسان شناسی ساختارگرا، پرداخته شده است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که بر نظام خویشاوندی این متون، تقابل هایی همچون تقابل ایران/ انیران، زن/ مرد، برون همسری/ درون همسری، پدرسالاری/ مادرسالاری، پدرمکانی/ مادرمکانی و... حاکم است که وامدار اندیشه تقابل گرایِ اساطیر کهن ایرانی است.

Evaluation of the relationships in the national epic of Iran from the perspective of structuralist anthropology

Regarded as one of the most important concepts in Structuralism, the Theory of Binary Opposition has long been used as a yardstick against which Structuralists measure their researches in the wide realms of Linguistics, Narratives, Philosophy, Cultural Studies, Anthropology, and Psychology. Employing Binary Opposition in Structural Anthropology, Lévi-Strauss aimed to discover human’s cognitive structure in mythology and other various cultural practices, believing that such inevitable oppositions tend to be the first steps of human being taken to appreciate the world around him. One of the most widely-discussed oppositions in Strauss’ theory tends to be the one between culture and nature. Regarded as the primary social bond and the outset of human culture, family and kinship, according to Strauss, is against the nature. He discusses that the opposition between exogamy and endogamy (when the members of the same family marry each other) exemplifies the culture/nature opposition. Owing to the high frequency of exogamy in Shah nameh and the following national epics, the present study aimed to examine the afore-said trend in Persian epics applying the theories of Lévi-Strauss in the analysis of such oppositions. Through these approaches, the social background, religion, life, social relationships and kinship contracts governing the society have been investigated. In this regard, according to the structural anthropology theory and the principle of binary oppositions which is the main basis of this theory, oppositions between Iran/Aniran, male/female, patriarchy/matriarchy, father/mother originality and some kinship oppositions between father/son, father/daughter and mother/son have been studied.

تبلیغات