آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

شهر آرمانی نمایانگر حقیقتی است دست نیافتنی که از گذشته های دور همواره در اندیشه انسان وجود داشته و پناهگاه او برای گذر از ناملایمات روزگار و تلخی های هستی بوده است. این نامرادی ها سبب شده که شاعران معاصر بکوشند در آثار خود دنیایی آرمانی و شایسته زیستن انسان بیافرینند. در این آرمانشهرها کمال مطلوب، دستیابی به نظام و سامانی عقلانی و انسانی است که شر و فساد و سایر خوی های تباه کننده بدان راه نداشته باشند. پژوهش حاضر، به آفرینش آرمانشهر و متضاد آن پلیدشهر، در اندیشه دو شاعر معاصر ایرانی و عراقی، مهدی اخوان ثالث و عبدالوهاب البیاتی ، می پردازد. محیط یکسان زندگی دو شاعر، برداشت و واکنشی یکسان را از رویدادهای هستی برای دو شاعر در پی داشته است. اخوان و بیاتی هر دو نگاهی یکسان به پدیده آرمانشهر داشته اند و در مقابلش پلیدشهر را نیز تصویر کرده اند، اما در پرداختن به این موضوعات تفاوت هایی نیز باهم دارند که این پژوهش به شرح این تفاوت ها می پردازد.

Traceless City (Utopia) from Abd al-Wahhab al-Bayati and Mehdi Akhavān-Sāles Viewpoint

Utopia represents unreachable reality which has always been in human mind and has been considered as a shelter for him to pass the life's adversity and rough days. The adversities made the poets to create utopia and desirable place to live for human beings. The ideal perfection in the mentioned utopias is to reach the humanistic and mental prosperity without any corruption and destroying manners. The present article studies creating utopia and its opposite dystopia from two Iranian and Iraqi poets' viewpoint: Mehdi Akhavān-Sāles and Abd al-Wahhab al-Bayati. The similar living environment, caused similar understanding and reaction for both poets. Akhavān and Bayati both had similar view to utopia and simultaneously described and depicted dystopia as well. There are also some differences which the present paper will discuss them.

تبلیغات