آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

بیان اندیشه در ادبیات با زبان صورت می گیرد. از این رو تجلی سبک گوینده در زبان اوست. در دوره های مختلف ویژگی های متفاوتی از زبان به عنوان ویژگی مهم یا درخور توجه، نظر افراد را به خود جلب کرده است. تحولات تاریخی و اجتماعی، و تغییراتی که در زبان هر دوره حاصل می شود، مجموعاً سبب می شود که در هر عصر شاعران یا نویسندگان به زبانی خاص سخن بگویند. در سبک هندی شاعران در تحلیل عناصر و پدیده های اطراف خود، جزئی نگر بوده و در جست وجوی معنای بیگانه، بسیاری از قواعد و هنجارهای مرسوم و سنتی را در هم شکستند. این نوآوری در بطن خود ویژگی هایی را داراست که نیما یوشیج نیز در در نوآوری هایش آنان را به کار برده است. شباهت های حاصله از سنجش این دو سبک، روابطی بینامتنی را مابین آن ایجاد می کند که در این مقاله به واکاوی این تشابهات و تناسبات پرداخته شده است.

Measured between linguistic elements Nima and Isfahani style

The idea is expressed in the literature of the language. Appearance of the style of the speaker's language. At different periods, different characteristics of language as an important characteristic or noteworthy, it has attracted people's opinions. Historical and social developments and changes in the language, each course is obtained, collectively causes every era, poets or writers speak with specific language, and the means to look at the specific views. Poets in the Indian style, with a thin nose and pointed his nose, around the elements and phenomena, partially oriented, in search of meaning and foreign, broke down many of the traditional norms. At the heart of this innovation has its own characteristics that Nima also it is used for its innovation. The resulting similarity measure these two styles, the intertextual relationships that are created between the analysis in this paper is focused on the similarities and proportions.

تبلیغات