آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

گفته می شود که ادبیات هر عصر آینه تمام نمای آن عصر است و مطالعه ادبیات هر دور های ویژگی آن دوره را بیان می کند. این امر به ویژه در گونه های نوین ادبیات از قبیل رمان و داستان کوتاه مشهود می باشد . در هر کشوری ادبیات تحت تأثیر اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن می باشد . در این بین ، ایران و مصر از این قاعده مستثنی نیستند. در هر دو کشور، نویسندگانی بود ه اند که برای بیان مشکلات اجتماع خویش به داستان کوتاه با سبک واقع گرایانه روی آورد هاند. این مقاله دو تن از نویسندگان ایران و مصر به نا م ها ی علی اشرف درویشیان و یوسف ادریس که دارای سبک تقریبا مشابهی در داستان نویسی هستند و دو داستان کوتاه از آ نها را انتخاب کرده است و پس از ارائه خلاصه ای از زندگی آنها و بیان عوامل ظهور داستان کوتاه در ایران و مصر ، با استفاده از تحلیل و توصیف به بررسی و مقایسه این دو داستان پرداخته و در نهایت موارد تشابه و تمایز تفکر اجتماعی آنان را بیان کرده است.

Short Story in Iran and Egypt: Applied Study of Aliacharf Darwisaan’s story " He doen’t have " and Yusuf Idris’s “A Glance”

The literature of an era is said to be the full-vision mirror of that era and a study of the literature of each era expresses the characteristics of that given period. This is particularly more evident with the modern genres of literature such as the novel and short story. The Literature of any country is influenced by its political, social and cultural conditions.Iran and Egypt are not excluded from this rule. There have been writers in both countries who turned their faces towards short stories with a realistic style to express the problems of their societies. This paper has chosen two of Iranian and Egyptian writers named Ali Ashraf Darvishian and Yousef Edris, who have to some extent similar styles in writing stories, and two of their short stories; and after presenting a short biography of each, and stating the elements contributing to the advent of "short story" in these two countries, has studied and contrasted these two stories and finally stated their similarities and differences in their social thought.

تبلیغات