نظریه انسان کامل در مکتب ابن عربی و مولوی
آرشیو
چکیده
انسان کامل مثل اعلای الهی و آیت کبرای او است که بر صورت حق آفریده شده و کلید معرفت است. از نظر ابن عربی، انسان ثمره وجود و کمال عالم کونی و غایت حرکت وجودیه و ایجادیه است. اول است به قصد، آخر است به ایجاد. قلب انسان کامل، آیینه تجلیات ذاتیه و اسمائیه است. از نظر مولانا، کاملان، نایب حق اند در روی زمین و سایه و ظل اویند. مرآه حق و آیه تمام نمای هستی که رابطه اش با حق بی واسطه است و از این جهت روح و دل عالم است. در این تحقیق، نظرهای این دو عارف بزرگ درباره انسان کامل بررسی و درطی آن، اشتراکات و افتراقات آنها روشن شده است.The Theory of Perfect Human in the School of Ibn-E-Arabi and Mewlana
The perfect human is an instance of divine florescence and a great sign of divinity which has been created in truth and is the key to wisdom. From the view point of Ibn-e-Arabi, human is the result of existence and is the perfection of this world. The heart of the perfect human is a mirror reflecting the divine characteristics. From the view point of Mewlanathe perfect human is the representative of the divine existence on earth and the mirror of existence whose relation to the divine source is immediate and direct and is thus the heart and soul of the universe.