تحلیل جامعه شناختی سبک مصرفی شهروندان شهر ارومیه (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مصرف گرایی یا اصالت دادن به مصرف و هدف قرار دادن رفاه و دارایی های مادی یکی از مسائل جدی جامعه امروزی است. مصرف گرایی افزون بر عوامل و اثرات اقتصادی، دارای دلایل و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی نیز هست. در جامعه ای که شعار خرید و مصرف بیشتر رواج می یابد، مصرف گرایی نه یک نیاز ضروری، بلکه به عنوان وسیله تمایز و به عنوان نماد منزلت اجتماعی خواهد بود. ﺩﺭ ﺍیﻦ پژوهش پیمایشی، با توصیف ابعاد سبک مصرفی در بین شهروندان ارومیه به تعیین کننده های جامعه شناختی ﻣﺼﺮﻑ ﮔﺮﺍیی پرداخته شده است. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که اعتبار آن از طریق اعتبار صوری برآورد شده است. جامعه آماری شامل شهروندان ارومیه بوده که با فرمول کوکران 386 نفر به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS وLISREL استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که، سبک مصرفی کارکردی یا نیازمحور در مقایسه با دیگر سبک های مصرفی دارای بیشترین فراوانی است. سبک مصرفی ارتباط معنی داری با متغیرهای جنس، سن، فردگرایی، مصرف رسانه ای و تأثیرپذیری از نفوذ دیگران داشته که این چهار متغیر حدود 29 درصد واریانس سبک مصرفی شهروندان ارومیه ای را تبیین می کنند ولی متغیرهای دینداری، قانون گرایی و توافق فرهنگی ارتباط معنی داری با سبک مصرفی نداشته است.Sociological Analysis the Consumption Style of Urmia Citizens
Consumerism and targeting welfare and material assets is one of the most serious issues in society. In addition to economic factors and effects, consumerism also has cultural and social causes and consequences. In a society where the slogan of shopping and consumption is more prevalent, consumerism will not be a necessity but as a means of distinguishing and as a symbol of social status. The current research has addressed the sociological determinants of consumer behavior by describing the types of consumption patterns among the citizens of Urmia. A researcher-made questionnaire was used for data collection and its validity was estimated through face validity. The statistical population consisted of the citizens of Urmia who were selected by Cochran formula and 386 people were selected by stratified random sampling. The findings of the study show that functional or need-based consumption styles have the highest frequency compared to other consumption styles. Consumption style had a significant relationship with the variables of age, gender, individualism, media consumption and influence of others which explained about 29% of the variance of Urmia citizens' consumption style, but religiosity, legalism and cultural agreement didn, t have a significant relationship with consumption style.