تحلیل عناصر سرمایه اجتماعی و تمایل کشاورزان به مشارکت در حل بحران دریاچه ارومیه (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
بحران دریاچه ارومیه طی دهه اخیر به یکی از مهم ترینچالش هایزیست محیطی و اجرایی کشور تبدیل شده است. نظر به اهمیت موضوع سرمایه اجتماعی در مطالعات انسانی و اجتماعی،در این مطالعه به بررسی ارتباط آن با تمایل کشاورزان به حل بحران دریاچه ارومیه پرداخته وعناصر مختلف سرمایه اجتماعی ازجمله اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی به صورت میدانی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده به وسیله نرم افزارآماریNCSS نشانگر آن است که افزایش اعتماد در سطوح اولیه،تأثیر بیشتری به افزایش میزان تمایل افراد به مشارکت داشته و در سطوح بالای اعتماد؛ این تأثیرمتعادل ترمی گردد. همچنین در سطوح پایین انسجام، میزان تمایل تقریباً به شکل ثابت و نسبتاً کاهشی بوده، ولی با افزایش میزان انسجام اجتماعی به حد مطلوب،به اندازه20 درصد بر میزان تمایل اجتماعی افزوده گردید. همچنین نتایج حاکی از افزایش 60 درصدی میزان تمایل، با افزایش مشارکت اجتماعی بود.نتیجه نهایی نشان داد که میزان مشارکت اجتماعی، از دو مؤلفه دیگر در تبیین سرمایه اجتماعی مهم تربوده، هرچند تأثیرمؤلفه اعتماد و انسجام نیز قابل توجه و معنی دار است. همچنین با افزایش یک واحد به درصد سرمایه اجتماعی،میزان تمایل افراد به مشارکت در حل بحران دریاچه ارومیه به اندازه34/0 درصد افزوده گردید. نتایج تحلیل عاملی مؤلفه مشارکت اجتماعی (88/0CFI=) از نظر آماری نشانگر یک مدل مناسب است.Analysis of elements of social capital and the willingness of farmers to participate in solving the Urmia Lake crisis
Lake Urmia crisis has become one of the most important environmental and executive challenges in the country in the last decade. Considering the importance of social capital in human and social studies, this study examined its relationship with farmers' willingness to resolve the Lake Urmia crisis and examined various elements of social capital including social trust, social cohesion and social participation in the field. The results obtained by NCSS statistical software indicate that increasing trust at early levels has a greater effect on increasing people's willingness to participate and at higher levels of trust; this effect is more balanced. Also, at low levels of cohesion, tendency was almost constant and relatively decreasing, but with increasing social cohesion to a desirable level, it increased by 20%. The results also showed a 60% increase in tendency with increasing social participation. The final result showed that the rate of social participation was more important than the other two factors in explaining social capital, although the effect of trust and cohesion was also significant. In addition, one percentage point increase in social capital increased the willingness of individuals to participate in solving the crisis in Lake Urmia by 0.34%. The results of factor analysis of social participation component (CFI = 0.88) statistically indicate an appropriate model.